• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 15 بهمن 1396
کد مطلب : 6076
+
-

مهتاب کرامتی و منیژه حکمت از«جاده قدیم» می‌گویند

فیلم اجتماعی باید مسئولانه و با تعهد باشد/ خودم را به چالش کشیدم

گفت وگو
فیلم اجتماعی باید مسئولانه و با تعهد باشد/ خودم را به چالش کشیدم

کامبیز حضرتی:

منیژه حکمت پس از گذشت 11 سال از ساخته‌شدن«سه زن» در مقام کارگردان، دست به تولید«جاده قدیم» زده. فیلمی که یک درام اجتماعی انسانی را با موضوع مسائل زنان دستمایه قرار داده و حکمت 7سال غیرمتناوب پیگیر تحقیق و نوشتن فیلمنامه و ساخت آن بوده است. مهتاب کرامتی در این فیلم نقش پیچیده‌ای ایفا کرده است. بازی‌ای که بدون شک می‌تواند مورد توجه و تأکید قرار گیرد و درباره آن بحث و گفت‌وگوهای فراوانی دربگیرد. با منیژه حکمت فیلمساز، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس و مهتاب کرامتی بازیگر و تهیه‌کننده درباره«جاده قدیم»،  سینمای اجتماعی و جشنواره فجر به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

بیش از یک دهه از ساخت «سه زن» گذشته است. این همه کم کاری در ساختن فیلم چه معنایی دارد؟

حکمت: کم کاری نیست. علاقه ندارم جزو کارگردان‎هایی باشم که مدام فیلم می‌سازند. فیلمساز باید حتما حرفی برای گفتن یا به تصویر کشیدن داشته باشد. در بستر اجتماعی گام زدن سخت است. مسئولانه باید با این تعهد برخورد کرد و این مسئولیت باید برآمده از یک شناخت باشد. شناختی عمیق با لایه‌های فراوان. اساسا فیلم اجتماعی بدون دغدغه ساختن، کار مشکلی نیست. البته خیلی از دوستان فیلمساز در این فضا زحمات زیادی می‌کشند آن هم با شرایط دشوار فیلمسازی مستقل در ایران. قادر نیستم هرسال فیلم بسازم. چون باید قصه و سوژه در من ته‌نشین شود و زمان وضع حمل آن برسد. براساس این نگرش وارد کارگردانی شدم و با این نگاه در ادامه حرکت می‌کنم اما در زمینه تهیه و پخش هم مشغول هستم.

کار تهیه و پخش شما را از فیلمسازی دور نکرده؟

حکمت: نه؛ تأثیری ندارد.اما فیلمسازی برای هر سوژه‌ای باید درون من کامل شود تا فیلمم را بسازم. فیلمنامه و انتخاب‌هایم درست باشد تا پشت دوربین بروم. یکی از سخت‌ترین کارهایم در جاده قدیم  انتخاب بازیگر بود. مهتاب کرامتی و آتیلا پسیانی،  بازیگران نقش اول فیلم لطف کردند و این نقش‌ها را قبول کردند و برای آن بسیار زحمت کشیدند. من از کار خودم تعریف و دفاع نمی‌کنم اما از کار عوامل‌این فیلم شدیدا دفاع می‌کنم. ازخانم مهتاب کرامتی و آقای پسیانی و بقیه بازیگران و دوستان پشت دوربین،  کریستف رضاعی،  ابراهیم حقیقی،  طهورا ابوالقاسمی،  سحر مصیبی،  کیوان مقدم،  محمود موسوی‌نژاد،  مهدی ابراهیم زاده،  سعید ملکان،  نازنین توسلی و بالاخص مصطفی خرقه پوش به‌عنوان تدوین‌گر و مشاور کارگردان بسیار ممنونم.همه گروه این تم واقع‌گرایانه را گرفتند و با هم در یک جهت حرکت کردیم. این عوامل خوب، شانس بزرگ من بودند و باید این اتفاق می‌افتاد. البته کاری زمان‌بر و سخت بود.

خانم کرامتی شما هم در مقام تهیه‌کننده فعالیت می‌کنید. این اتفاق باعث می‌شود فکر کنیم حضور شما به‌عنوان بازیگر در سینما کم رنگ‌تر می‌شود؟

کرامتی: اتفاقا زمانی که خانم منیژه حکمت داشتند موضوع را توضیح می‌دادند گفتم چه خوب گویا حرف ذهنی من را بیان می‌کنید. من بازیگر پرکاری نیستم و خیلی زیاد بازی نمی‌کنم. حتی خیلی وقت‌ها مردم از من می‌پرسند چرا دوباره بازی نمی‌کنی؟ دلیل من این است که موضوع یک فیلم باید من را درگیر کند. موضوع آن باید دغدغه ذهنی من باشد و پشت وجلوی دوربین   عوامل دریک شرایط مناسب کار کنند.

به‌عنوان بازیگریا تهیه‌کننده؟

کرامتی: چقدر درست گفتید؛ اول بازیگر و بعد به‌عنوان تهیه‌کننده. بازیگری عشق وعلاقه قلبی من است که بسیار برایش احترام قائل هستم و تهیه کنندگی نیز مقوله‌ای بسیار تخصصی است که در کنار شرکا  شروع به انجام آن کرده‌ام که می‌دانم راهی طولانی و جدی را در پیش دارم.

فیلم  جاده قدیم دغدغه ذهنی سختی دارد با دو نوع بازی پیچیده. فکر می‌کنم از ذهنی‌ترین بازی‌های کارنامه شماست.

کرامتی: من فیلم،  فیلمنامه،  عوامل و کار کردن با خانم حکمت را دوست داشتم. برای من تجربه فوق‌العاده خوبی بود. چقدر باید یک بازیگر خوش شانس و خوش بخت باشد که چنین نقشی به او پیشنهاد شود تا بتواند خودش را به چالش بکشد. موضوع فیلم اشاره به چیزی دارد که شاید دغدغه همه ما ست ولی کمتر به آن می‌پردازیم و صحبت درباره این موضوع روی لبه تیغ راه رفتن است. ما باید بدون آنکه شعار بدهیم حرف‌مان را راحت و سلیس بیان کنیم.

چه طور این نقش را در آوردید و از این چالش نترسیدید؟

کرامتی: پوست‌ام کنده شد(با خنده). ما همزمان درحال پخش و برنامه‌ریزی برای فیلم «تیک آف» و «صفر تا سکو» بودیم که منیژه حکمت گفت می‌خواهم  جاده قدیم  را بسازم. می‌دانستم برای این فیلم 7سال تحقیق کرده‌اند. چندین بار فیلمنامه عوض شده و درباره آن مشاوره شده است. باعث افتخار بود که این نقش به من پیشنهاد شد. زمانی که حکمت به من داستان یک خطی را گفت، اشاره کرد که نقش خیلی سختی است. فکر می‌کردم کار سخت است اما نه تا این حد.

درباره این تحقیقات 7ساله توضیح دهید. چرا این‌قدر مفصل بود؟

حکمت: این تحقیقات 7 ساله،  به‌طور منظم نبود. در این تحقیقات با ناهنجاری‌هایی از جامعه روبه‌رو می‌شویم که باعث مشکلات روحی و روانی برای محقق می‌شود. این معضل خاص را نمی‌شود مداوم دنبال کرد. این مشکل بسیار فراگیر است و بسیار آسیب‌زننده. در موقع تحقیق حال آدم خوب نیست و باید مدام از تحقیق فاصله بگیری تا این حال بد،  تأثیر منفی روی فیلمنامه نگذارد. باید خط اصلی را حفظ کردتا فیلمنامه به ضد‌خودش تبدیل نشود. این سوژه از لحاظ درام جذاب است اما چگونگی گفتن آن اهمیت داشت. درام در تمام کارهایم برای من اولویت دارد. بردن این سوژه در بستر سینما وسواس و شناخت می‌خواهد.

 

فیلمنامه چقدر طول کشید؟

حکمت: 4سال به‌طور متناوب. مصطفی خرقه‌پوش و پوریا عالمی شاهد مرحله اولیه کار هستند.

کرامتی: این فیلمنامه‌ای نیست که همینطور بنویسیم و بگوییم نهایتا دوباره بازنویسی می‌شود. خیلی بالا و پایین دارد تا مرز درام و شعار در آن مخلوط نشود. در این فیلمنامه به جای کنش با تأثیر اتفاقات بر زندگی شخصیت‌ها مواجه هستیم.

حکمت: دقیقا

کرامتی: فیلمنامه قصه‌ای زنانه دارد و در مورد یک معضل زنانه صحبت می‌شود. اما خانم حکمت نمی‌خواست که فقط نگاه خانم‌ها را به این مقوله درنظر بگیرد و برای همین با خیلی از آقایان مشورت کرد. چون ما نمی‌خواهیم یک مانیفست بدهیم.

پس می‌توانیم بگوییم بیشتر از آن، یک فیلم انسانی است؟

کرامتی: کاملا. چون فیلم یک مانیفست زنانه نیست.

به‌طور کلی سینما در دنیا انگار به سمت سوژه‌های زنانه می‌رود. این قصه تا چه حد برآمده از بستر اجتماعی ماست؟

حکمت: این اساسا از بستر اجتماعی،  تاریخی و ناکجا آباد خودمان می‌آید. ما باید به اتفاقات جامعه خودمان نگاه کنیم و بدانیم که قرار است از چه دریچه‌ای به آن بپردازیم. من کاراکتر آتیلا پسیانی در فیلم را بسیار دوست دارم. مرد باید همراه همسر و خانواده باشد چون او هم یک انسان است و از دریچه نگاه خودم وارد شدیم و با نگاه بهبود و کامل شدن حرکت کردیم. این مرد برای هر آدمی جذاب می‌شود و مردهای ما یاد می‌گیرند در چنین شرایطی چه واکنشی بروز دهند. من رابطه مرد و زن و بچه‌ها را دوست دارم. مهتاب به‌عنوان یک نامادری بهترین نقش را ایفا می‌کند. این دریچه انسانی است و ما با موضع‌گیری فیلم را نمی‌سازیم. واقع‌گرایی و ناتورالیسم از اینجا می‌آید.

حتی در فیلم اشاره به پنهان‌کاری به‌عنوان یک خصلت اجتماعی نامناسب دارید.

حکمت: پنهان‌کاری از اندرونی و تاریخ ما می‌آید. مدام می‌شنویم فلان چیز به ما گفته می‌شود و می‌سپارند که آن را به کسی نگو. این اتفاق افتاده اما کسی آن را نفهمد. این فرهنگ ایده‌آل نیست و باید آن را نقد کرد. تا وقتی پنهان‌کاری هست راه‌‎حلی وجود ندارد. باید طبیعی رفتار کنیم تا روند روبه جلو داشته باشیم.

خانم کرامتی من الگو و مثال شبیه کاراکتر شما در سینمای خودمان سراغ ندارم. برای ایفای نقش مینو الگو داشتید؟

کرامتی: الگو از یک شخص واحد نداشتم. معمولا نامادری‌ها در داستان‎های ما یک اشل و الگوی مشخصی دارند که همیشه یک مقدار بدجنس هستند،  رابطه خوبی با عروس ندارند و... در  جاده قدیم  سراغ هیچ‌کدام از اینها نرفتیم. منیژه حکمت شخصیت‌ها را آنطور که باید باشند خلق کرد نه آنطور که همیشه می‌بینیم. ما در کنار این روابط به این موضوع پرداختیم که در این مواقع آدم‌ها چه برخوردی با مشکلات دارند؟ برخوردها معمولا شبیه به هم و اکثرا آزاردهنده و تخریب‌کننده است. در نهایت می‌بینیم تنها کسی که باید کمک کند خود شخص است ولی حمایت اطرافیان بی‌نهایت تأثیرگذار است. یک عده آدم هستند که از نقطه ضعف شخص در مواقع مختلف سوءاستفاده می‌کنند. خانواده‌هایی هستند که بزرگ خانواده سنتی‌تر برخورد می‌کند یا اگر امروزی‌تر برخوردکنند می‌گویند باید به روانشناس مراجعه کرد. آنهااطلاع دقیقی از موضوع ندارند که روانشناس زمانی می‌تواند به شما کمک کند که خودتان تصمیم به گفتن بگیرید. به این نکات در فیلم درست پرداخته شده که ناشی از بررسی‌های طولانی است.

چقدر درگیر این پروژه بودید؟ در مورد دیدار با افرادی که با تعرض روبه‌رو شدند بگویید.

کرامتی: من تقریبا 6‌ماه در کنار خانم حکمت بودم. قبل از اینکه تحقیقات میدانی خودمان را شروع کنیم و با این عزیزان برخورد رودررو داشته باشم تحقیقات کارگردان در اختیار من گذاشته شد. من صداهای زیادی داشتم از مراکز و آدم‌های مختلف. تجربه ارتباط گرفتن با این عزیزان برای من فوق‌العاده متفاوت بود. چون شما باید از هرگونه سؤالی پرهیز کنید. همیشه این دوستان را در کنار روانپزشک‌شان می‌دیدم که خدای نکرده احساس نکنند ما قصد سوءاستفاده از آنها را داریم. مینو شخصیتی است که در زندگی و کارش مدیر است .حالا یک مدیر با این معضل اجتماعی چه برخوردی می‌کند‌؟ چنین شخصی در واقعیت وجود نداشت. تقریبا متوجه می‌شویم مینو مدیر خوبی برای خودش نیست یا نیاز به زمان برای یافتن راه‌حل دارد.

کرامتی: حتی گاهی کسانی که مدیر هستند و سررشته زندگی در دستشان است در مواقعی می‌توانند به واسطه یک اتفاق کنترل خودشان را از دست بدهند ولی مطمئن باشید کسی که مدیر است ممکن است زمان ببرد اما قطعا کنترل را دوباره به‌دست می‌گیرد. در این برهه او نیاز به کمک بیرونی دارد.

به دست گرفتن کنترل توسط کاراکتر اصلی، طعم تلخ فیلم را در نهایت تلطیف کرد.

حکمت: ما دیگر چاره‌ای نداریم و باید حرکت کنیم. زن ایرانی با تمام آسیب‌هایی که می‌بیند باید حرکت کند. ما در ساختار خانوادگی،  اجتماعی  و... مشکلاتی داریم. زن مانند ققنوس است و باید از دل خاکستر بلند شود. این نگاه مخصوص من است که هیچ‌چیز را روبه اضمحلال نمی‌برم. چه «زندان زنان» وچه «سه زن». آدم امیدواری هستم اما نسخه نمی‌پیچم. قصه‌ام را طوری که دوست دارم روایت می‌کنم.

رئالیسم سینمای ما گاهی خنثی است. برخورد جدی شما با جامعه برآمده از این نگاه است؟

حکمت: رابطه فیلمساز با پرده نقره‌ای باید بی‌واسطه باشد. من به ممیزی و ارشاد فکر نمی‌کنم و در مقطع تاریخی خودم بدون توجه به شرایط فیلم خودم را می‌سازم‌؛ به همین دلیل شاید نگاه من رادیکال‌تر باشد. اما فیلم تعلق به من ندارد. جاده قدیم متعلق به 50نفر است که در ساخت آن دخیل بودند.

خانم کرامتی، این رئالیسم در «تیک آف» و بازی‌های شما هم وجود دارد و باسمه‌ای نیست.

کرامتی: حتی صفر تا سکو که یک مستند داستانی است در این تعریف می‌گنجد و در آن هم این رئالیسم وجود دارد. نمی‌دانم شما اعتقاد دارید آدم‌هایی که فکر مشترک دارند ناخودآگاه در کنار هم قرار می‌گیرند یا نه؟ این دغدغه همه ما ست. جنس سینمایی که ما دوست داریم شبیه هم است وگرنه  تیک آف  ما را،  خانم حکمت پخش نمی‌کرد یا انرژی برای مستند  صفر تا سکو  نمی‌گذاشتیم که تقریبا حدود 3سال و نیم فیلمبرداری آن طول کشید. شاید هیچ‌وقت فکر نمی‌کردیم خیلی از دغدغه‌هایمان را کنار بگذاریم تا فقط به  صفر تا سکو  بپردازیم. احساس کردیم موضوع توانمندسازی زنان ما باید دیده و پرداخته شود. در مورد  جاده قدیم  هم این موضوع وجود دارد. حکمت می‌توانست به جای این فیلم سخت هر 3-2 سال یک فیلم بسازد ولی نخواسته؛ چون این جسارت را دارد که این موضوع را کار و آن را عرضه کند. این دغدغه‌های مشترک است که ما را به هم ربط می‌دهد.

حکمت: و جهان بینی‌همه‌مان در یک راستا ست.

فیلم مدام ارزش‌های منفی و مثبت را توأم می‌کند. ازدواج و شرایط خاص،  نوروز و بحران. این تضاد از کجا می‌آید؟

حکمت: ما اصلا در این تضادها زندگی می‌کنیم، چه در گذشته و چه امروز.

کرامتی: خیلی جالب است که الان برای من این موضوع یک مسئله است. از من می‌پرسند چطوری؟ حالت خوب است؟ در جواب این سؤال دچار چندگانگی می‌شوم و نمی‌توانم بگویم خوبم چون اتفاق خوب می‌افتد یا خوب نیستم. همه اینها در کنار هم است‌؛یعنی یک روز نیست که ما هم خبر خوش نشنویم  و هم خبر بد. انگار در برزخی هستیم که نمی‌توانیم نه خوب باشیم و نه خیلی بد . در نهایت و با تمام مشکلات می‌گویم ما می‌توانیم یک قدم برداریم پس آن قدم را برمی‌داریم اما نمی‌توانیم جهان را تغییر دهیم؛نه نمی‌توانیم.

می‌توانم برداشت کنم از این بابت با مینو مشابه هستید؟

کرامتی: زمان اکران  صفر تا سکو  بارها به بن‌بست خوردیم. این مستندی است که اکران عمومی گرفته و اتفاق کمی نیست. خیلی‌ها فکر می‌کردند اکران آن همان هفته اول تمام خواهد شد اما بارها تلاش کردیم که ثابت کنیم این فیلم یک اثر ملی است که باید همه ببینند نه فقط خانم‌ها. وقتی ناامید می‌شدیم از خود کاراکترهایمان الگو می‌گرفتیم و ادامه می‌دادیم. ما تکه‌هایی از وجودمان را در کار می‌گذاریم و به هرحال این آثار شبیه ما خواهند، بود؛ اما نه کاملا مشابه.

تجربه  صفر تا سکو  شما را به ادامه تهیه این آثار ترغیب کرد؟

حکمت: ترغیب‌کننده است. خودشان هم نخواهند ما ولشان نمی‌کنیم.(با خنده)

کرامتی: این مستند تجربه متفاوتی بودکه به جرأت می‌گویم توانست جریان‌ساز باشد. الان می ‌بینیم کارگردانان زیادی در حال ساخت فیلم درباره ورزش زنان هستند. این یک وظیفه اجتماعی بود که در جایی مناسب و زمان مناسب حتما تکرار خواهد شد.

حکمت: در جامعه‌ای که افسردگی زیاد است افراد سعی می‌کنند به پستو بروند، برای همین باید روح امید تزریق شود؛ چه در  جاده قدیم  و چه  صفر تا سکو . نخستین بار که فیلم را دیدم گفتم چه خوب که این فیلم ساخته شد؛ فیلمی که   به جوان‌ها برای حرکت امید می‌دهد سکون برای هر جامعه‌ای سم است. ایستادن و کاسه چه کنم به‌دست گرفتن یعنی نابودی چند نسل،  نابودی تاریخ و... این حرکت با هدف‌گذاری و نشانه‌گذاری درست به بار نشست و عوامل فیلم این نیاز جامعه را خوب رصد کردند و برای همین هم استقبال شد.

در باره اکران  جاده قدیم  چه برنامه‌ای دارید؟

حکمت: ما به‌دنبال اکران عید فطر هستیم. زورمان به اکران نوروز نمی‌رسد چون چیده شده است و از حقم هم نمی‌گذرم. بعد از بازی‌های جام جهانی می‌خواهیم فیلم را اکران کنیم. اگر ما را در دست‌اندازهای عجیب و غریب نیندازند این اتفاق می‌افتد.

بازی شما در  جاده قدیم  ذهنی،  پرچالش و با کنتراست بالا ست؛ با این حساب به جشنواره فجر و سیمرغ آن خوش‌بین هستید؟

کرامتی: بهتر است بگویم خوشحال هستم؛ چون همه برای آن زحمت کشیدیم. دلمان می‌خواهد زحمت همه بچه‌ها دیده شود. همانطور که همه فیلم‌ها زحمت می‌کشند. هیچ‌کس کارش را شروع نمی‌کند که فیلم بد بسازد ولی بعضی از فیلمنامه‌ها یا بعضی از نقش‌ها خیلی از شما انرژی می‌برد. تنها چیزی که در ایفای نقش به من دلگرمی می‌داد لحظه‌هایی بود که اشک را در چشم‌های منیژه حکمت می‌دیدم؛یعنی انگار کارم را درست انجام دادم. حالا قرار است فیلم دیده شود و می‌خواهم خوش‌بین باشم که با عدالت کامل فیلم‌ها دیده شوند و شفافیت در داوری‌ها باشد. بازی کردن در هر نقشی که به شما پیشنهاد می‌شود بسیار راحت است. هم برنامه زندگی‌تان منظم می‌شود و هم پول بهتری به‌دست می‌آوردید و همیشه هم در معرض تماشا هستید  ولی وقتی بازیگری که این همه پرهیز می‌کند و دغدغه دارد، دلش می‌خواهد در مهم‌ترین واقعه فرهنگی و سینمایی کشور دیده شود. بگذاریم فیلم سلامت اکران شود و تماشاچی آن را انتخاب کند و فقط اکران فیلم‌های کمدی در اولویت نباشد.

این اولویت و عدالت به کجا برمی‌گردد؟

کرامتی: به مدیریت و امکانات عادالانه برمی‌گردد تا سینما برای همه باشد. همه نوع فیلم ساخته و از همه آنها حمایت شود و فیلمساز خودی و غیرخودی نداشته باشیم. بعد، آن‌که حرفش را درست‌تر می‌زند می‌تواند گزیده شود.

شما 2 سال مشاور هنری دبیر پیشین جشنواره فجر بودید. باید تصور کنیم آن دستاوردها و تجربه‌ها تثبت نمی‌شود و روند تجربی فجر ادامه دارد؟

کرامتی: من هیچ وقت درباره این موضوع صحبت نکرده بوم چون اصولا اهل حاشیه نیستم. سال اول از من دعوت شد و گفتند قصد داریم خود سینماگرها بیایند و در برگزاری جشنواره حضور داشته باشند. خوشحال شدم و احساس کردم حرکت مناسب و متفاوتی در حال شکل گرفتن است. در بحث هنری سعی کردم تا جایی که اجازه کار دارم وجه هنری جشنواره را پیش ببرم. سال دوم قرار نبود حضور داشته باشم و خواهش کردم این اتفاق نیفتد. به این دلیل که من حاشیه‌ها را خوب می‌شناسم و می‌دانم متأسفانه محیط مسموم اطراف می‌تواند به آدم لطمه بزند. ولی وقتی از من خواسته شد مردانه و دوستانه کار کنم، نمی‌توانستم از دور دستی بر آتش داشته باشم و پس از آن بود که حجم بالای تخریب‌ها را دیدیم. این اتفاق باعث شد تا تک‌تک هنرمندان پشت دست‌شان را داغ کنند که بخواهند به عرصه سینما که خانواده خودشان است کمک کنند. انگار بهتر است که ما با توقع به جشنواره بیاییم به جای آنکه با همکاری تأثیر بگذاریم. متوجه شدم این جشن ما نیست،جشنی است که دیگران برگزار کرده و فقط از ما به‌عنوان مهمان دعوت می‌کنند.

در جشنواره امسال فیلم‌ها محدود شده است. جاده قدیم بین 22فیلم حضور دارد. چه برداشتی از این اتفاق دارید؟

حکمت: حضور من در این جشنواره به‌دلیل دیده شدن زحمت همکاران من است که داوران نمی‌توانند زحمت‌شان را نبینند. شخصا هیچ وقت برای فیلم‌های قبلی درخواست حضور در جشنواره نداده‌ام و تلاش تیم من با تمام فضای مسمومی که از شروع فیلمبرداری در اطراف ما به‌وجود آوردند دیده شدن این کار حرفه‌‌ای عوامل است و هر تلاشی بشود نمی‌توانند آن را ندیده بیانگارند.

درباره جشنواره فجر چه نظری دارید؟

حکمت: مهم‌ترین مشکل ما این است که دوستان می‌خواهند سینما را از نو بنویسند. جشنواره در همه جای دنیا مشخص است. تعدادی فیلم انتخاب می‌شود و هجمه‌های مختلفی علیه آنها وجود ندارد. ما اگر بخواهیم سینما را از اول بنویسم غلط‌های آن زیاد می‌شود.در دنیا قبلا نوشته‌اند و خیلی حرفه‌ای آن را برگزار می‌کنند. حضور من تنها به این دلیل است که نمی‌توانند زحمت بازیگران و عوامل را نبینند. یکی دیگر از دلایل حضورم در جشنواره به‌خاطر جو مسمومی است که مدیران اسبق ارشاد علیه من به راه انداختند. با این اقدام خواستم بگویم بلد هستم فیلم بسازم،  می‌سازم و نمی‌توانید آن را نبینید. هر‌قدر هم بخواهند نمی‌توانند بازی سخت و درخشان مهتاب کرامتی،  آتیلا پسیانی و بقیه عوامل و بازیگران را نادیده بگیرند.

به‌عنوان تهیه‌کننده از شما می‌پرسم که جشنواره چه تأثیری بر فروش فیلم‌ها دارد؟

حکمت: چون تجربه‌ا‌ش را ندارم نمی‌توانم نظر بدهم. من در اکران به اهالی رسانه و مردم تکیه می‌کنم. احترام ویژه‌ای برای اهالی رسانه قائل هستم و خودم را به نوعی از این طیف می‌دانم. مردم هم همیشه جواب خوبی به من داده‌اند. این دو برای من ویژه هستند و روی این موج سوار می‌شوم.

اجازه بدهید گفت‌وگو را با این سؤال به پایان ببریم که چه سختی‌هایی کشیدید که این نقش با تضادهای زیادش به اجرا درآمد؟ اجرای این نقش چقدر سخت بود؟

کرامتی: بازی به‌شدت سختی بود و به شکل‌های مختلف در طول فیلم تغییر می‌کرد. منیژه حکمت برای حفظ راکورد فیلم طوری برنامه‌ریزی کرد که فیلمنامه   براساس بازی من رج زده شود؛البته این امکان صد درصد شدنی نیست. من حتی برای تغییر صدایم در طول فیلم کارهای مختلفی انجام دادم. می‌رفتم توی خیابان داد می‌کشیدم و روی آن آب یخ می‌خوردم؛ یعنی هر اتفاق منفی‌ای که می‌توانستیم برای حنجره به‌وجود بیاوریم را انجام دادیم تا در دیالوگ گفتن این خش صدا وجود داشته باشد. در زمان فیلمبرداری و قبل از آن در قرنطینه بودم. اعتقاد دارم وقتی روی فیلمنامه خاصی کار می‌کنم باید احترام ویژه برای آن شخصیت،  کارگردان و تهیه‌کننده قائل‌ باشم و خودم را به قرنطینه می‌برم. در این مدت معاشرت نمی‌کردم و سعی داشتم به‌طور کامل در خدمت فضا باشم. واقعا جنازه ما از صحنه بیرون می‌آمد تا فردا که دوباره سرصحنه حاضر شویم. تعداد سکانس‌هایی که من حضور نداشتم محدود است و از ابتدا تا انتهای فیلم سر کار بودم.

حکمت: مهتاب کرامتی یک متانت،  بردباری و سعه صدری داشت که برای ما نعمت بود. من آدم رک و راحتی هستم و پشت سرش هم گفته‌ام که من تقریبا با همه در این سینما کار کرده‌ام اما چنین مجموعه همدل و همیاری   ندیده‌ام. خوشحال هستم و به‌خودم تبریک می‌گویم که با دانایی این اتفاق  رقم خورد. این بخش از شخصیت او را هرگز نمی‎شناختم و طی این پروسه فهمیدم.  جاده قدیم  کار سختی بود اما حالِ‌ ما از ساخت و تولید آن خوب بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید