• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
پنج شنبه 2 خرداد 1398
کد مطلب : 56764
+
-

سیل جان خواهر و برادری را گرفت اما پسربچه‌ای 8ساله با فداکاری امدادگر اورژانس نجات یافت

تلخ و شیرین سیل در یزد

داخلی
تلخ و شیرین سیل در یزد

«همه‌جا تاریک و ظلمات بود. راننده وانت توی سرش می‌زد و می‌گفت که پسرش را آب برد. در آن لحظه حسی به من گفت رودخانه را بگیرم و پایین بروم و حدود 600متر پایین‌تر، وانت را در وسط سیل دیدم. پسربچه داخل ماشین بود. او هنوز زنده بود.»
اینها را مجید طبایی، امدادگر اورژانس شهرستان عقدای استان یزد می‌گوید؛ مردی که با کمک همکارش و با فداکاری توانست پسربچه‌ای 8ساله را از مرگ حتمی در سیل نجات دهد. او درباره این حادثه به همشهری می‌گوید: حدود ساعت 12شب سه‌شنبه بود که از مرکز، ماموریتی به ما اعلام شد. ظاهرا در جاده نایین و 25کیلومتر مانده به عقدا تصادفی رخ داده بود و من و همکارم علی حیدری راهی آنجا شدیم.
او ادامه می‌دهد: وقتی به محل رسیدیم، متوجه شدیم که یک تریلی در جاده در حرکت بوده که بعد از رسیدن به پل، متوجه سیل شده و ترمز کرده و همین باعث شده راننده وانت مزدایی که پشت‌ سر تریلی بوده، کنترل ماشین را از دست بدهد و ماشین از روی پل به داخل رودخانه سقوط کند. شیشه وانت مزدا پس از سقوط به رودخانه  خرد و راننده به بیرون پرت شده و توانسته بود با گرفتن تخته‌سنگ‌ها خودش را از سیل نجات دهد اما سیل ماشینش را برده و این در حالی بود که پسربچه 8ساله‌اش نیز داخل ماشین بوده است.
طبایی می‌گوید: راننده وانت توی سرش می‌زد و می‌گفت که بچه‌اش مرده و حالا جواب همسرش را چه بدهد؟ از طرفی همه‌جا تاریک و ظلمات بود و چشم جایی را نمی‌دید. با این حال حسی به من گفت که مسیر رودخانه را پایین بروم شاید ماشین را دیدم.
امدادگر اورژانس شروع به حرکت کرد و با چراغ‌ قوه‌ای که در دست داشت اطراف را جست‌وجو می‌کرد. 600متر پایین‌تر بود که چشمش به وانت مزدا افتاد. سیل آن را با خود می‌برد. وقتی امدادگر فداکار با فریاد نام پسربچه را صدا می‌زد، در کمال ناباوری صدای فریاد او را شنید که کمک می‌خواست. «همان لحظه با چراغ‌قوه به همکارم علامت دادم و او خودش را رساند. باید پسربچه را نجات می‌دادیم و برای همین دست هم را گرفتیم و وارد آب شدیم. هر لحظه زیر پای یکی از ما خالی می‌شد اما دیگری اجازه نمی‌داد که داخل آب بیفتد. همانطور جلو رفتیم و وقتی به وانت رسیدیم، توانستیم در آن را باز کنیم و پسربچه را که وحشت کرده بود، بغل کنیم و به آن‌طرف رودخانه ببریم. پدرش وقتی او را زنده دید، شروع به گریه کرد و می‌گفت که خدا ابوالفضل را دوباره به من داد.
با نجات پسربچه 8ساله معلوم شد که پدرش سبزی‌فروش است و از کوهپایه اصفهان سبزی بار زده تا در یزد بفروشد که قبل از رسیدن به یزد دچار این حادثه شده است. خوشبختانه با فداکاری امدادگران اورژانس، این حادثه به‌خیر گذشت. 


   مرگ خواهر و برادر 

هر چند نجات ابوالفضل 8ساله در سیل یزد اشک‌شوق بر گونه‌ها جاری کرد اما در میبد و در حادثه‌ای دردناک، خواهر و برادری قربانی سیل شدند. به گفته مدیرکل مدیریت بحران استان یزد، بامداد چهارشنبه و به‌دنبال جاری شدن سیل در استان یزد، خانواده‌ای 4 نفره که در مسیر درین به میبد بودند، با دیدن سیل، گوشه‌ای توقف کرده و برای تماشای آن از ماشین خارج می‌شوند. در ادامه پدر به همراه دختر12ساله و پسر 4ساله‌اش به داخل آب می‌روند اما هنگامی که آنها به وسط آب می‌رسند، سرعت سیل دستان 2کودک را از دست‌های پدر، خارج کرده و آنها را با خود می‌برد. هادی هادی‌نسب، ادامه داد: هر چند پدر خانواده موفق به نجات خود شد اما دقایقی بعد و در ساعت ۱:۴۵ بامداد، امدادگران موفق شدند اجساد خواهر و برادر را که جانشان را از دست داده بودند از داخل سیل بیرون بکشند. به گفته وی، آب‌های گل‌آلود که معمولا بر اثر سیل ایجاد می‌شوند حجم بیشتری نسبت به آب زلال دارند و این آب‌ها از قدرت بیشتری برخوردار هستند و می‌توانند افراد را سریع‌تر با خود ببرند.

این خبر را به اشتراک بگذارید