• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 1 خرداد 1398
کد مطلب : 56607
+
-

دروغ بزرگی به‌نام‌ «نمی‌دانستیم»

دیدگاه
دروغ بزرگی به‌نام‌ «نمی‌دانستیم»


اصغر محمدی‌فاضل‌/ رئیس سابق دانشگاه محیط‌زیست
پژوهشگران محیط‌زیست سال‌هاست که مقصر اصلی وضعیت بحرانی تنوع زیستی را «ضعف مدیریت منابع» معرفی کرده‌اند و به استناد آمار و ارقام تأکید دارند که عوامل تخریب عرصه‌های خشکی، دریایی و گونه‌های گیاهی و جانوری به‌ترتیب فعالیت‌های غیراصولی بخش کشاورزی، بهره‌برداری بی‌رویه از ذخایر دریایی، استفاده وسیع از سموم و شکار هستند. انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری مرز نمی‌شناسد اما نباید فراموش کنیم که انسان نیز جزئی از چرخه تنوع زیستی محسوب می‌شود و از بین رفتن گونه‌های دیگر، معیشت، سلامت و حتی بقای انسان را نیز به خطر می‌اندازد.

انتشار گزارش جدید سازمان ملل متحد، با هشدار در مورد خطر انقراض حدود یک میلیون گونه در سراسر جهان، باعث شده تا روز جهانی تنوع زیستی امسال با نگرانی‌های جدی همراه باشد. در این گزارش که اخیرا توسط «ساز و کار جهانی تنوع زیستی و خدمات زیست‌بومی» موسوم به IPBES و براساس یک پژوهش چند ساله با همکاری حدود ۱۵۰پژوهشگر از ۵۰کشور مختلف جهان درمورد چالش‌های محیط‌زیست و توسعه پایدار تهیه و منتشر شده است، در مورد انقراض حدود یک میلیون گونه گیاهی و حیوانی که بسیاری از آنها ممکن است تا چند سال دیگر کاملا منقرض شوند هشدار داده شده است. مطالعات اخیر نشان می‌دهد جمعیت جهان طی 50سال گذشته دوبرابر، اقتصاد جهانی 4برابر و تجارت جهانی بیش از 10 برابر شده است، ولی برای رسیدن به این رشد و به‌ویژه به نیت تولید غذا و پوشاک و تامین انرژی بیشتر، صدها میلیون هکتار جنگل‌ ناپدید شده‌، بیش از 50 درصد تالاب‌ها خشک شده، نیمی از زیست‌بوم‌های خشکی نابود شده‌، زی توده جانوران وحشی به کمتر از 20 درصد رسیده، عرصه‌های قابل کشت به یک‌سوم کاهش یافته، آلودگی با پلاستیک 10 برابر شده، و علاوه بر این سالانه حدود نیم‌میلیارد تن فلزات سنگین، انواع حلال‌ها، لجن‌های سمی و انواع پساب‌های سرطان‌زا وارد آب‌های سطحی و زیرزمینی می‌شود و بیش از 90 درصد از منابع دریایی و اقیانوس‌ها تحت فشار بهره‌برداری قرار می‌گیرد. نکته نگران‌کننده در این فرایند این است که میزان تخریب طبیعت هنوز هم به‌صورت فزاینده‌ای ادامه دارد، فضاهای شهری چند برابر شده‌اند و ما به‌صورت روزمره میزان مصرف و تقاضای خود را افزایش می‌دهیم؛ درحالی‌که مرتبا از منابع تولید آب و غذا، اکسیژن و آرامش انسان‌ها کاسته می‌شود و توسعه شهرها و جاده‌های مواصلاتی و در پی آن تخریب عرصه‌های طبیعی خشکی و دریایی، ادامه حیات صدها هزار گونه از حدود 8میلیون گونه زیستمند روی کره مسکون را تهدید می‌کند.
در گزارش سازمان ملل هشدار داده شده که انقراض گونه‌ها در کنار چالش تغییر اقلیم مخاطره‌انگیز بوده و درصورت ادامه وضعیت کنونی و عدم‌اصلاح رویکردها و سیاست‌ها در حوزه کشاورزی، مصرف و محیط‌زیست، امنیت غذایی، سلامت، کیفیت، بنیادهای اقتصادی، توان تامین معیشت خانواده‌ها و پیرو آن ثبات اجتماعی و حتی ژئوپلیتیک بسیاری از کشورهای جهان به خطر خواهد افتاد. به‌عبارت دیگر در بسیاری از کشورهای جهان هم‌اکنون پول مالیات‌دهندگان به بهانه توسعه، صرف تخریب محیط‌زیست و ناامنی کشورها می‌شود.

اگرچه این گزارش می‌تواند در سطوح وسیع علمی و اجرایی مخاطب داشته باشد ولی برای دولت‌ها توصیه‌های بسیار مفیدی دارد که مهم‌ترین آن تأکید برای سوگیری جهت یک الگوی توسعه پایدار بر مبنای ظرفیت سرزمینی و رشد اقتصادی منطقی است. در این گزارش پیشنهاد شده کشورها و حتی نهادهای بین‌المللی به جای «تولید ناخالص داخلی» به‌عنوان شاخص کلیدی رشد اقتصادی از رویکردهای جامع‌تری استفاده کنند که به کیفیت زندگی و تأثیر متقابل انسان و کره مسکون توجه دارد. به‌عبارت دیگر باید مفهوم «کیفیت خوب زندگی» از «مصرف بیشتر» تفکیک شود و رویکردهای مالی و اقتصادی که به تخریب تنوع زیستی منجر می‌شود تغییر کند.

به‌عنوان یکی از اعضای کلیدی تهیه این گزارش معتقدم از منظر ملی مهم‌ترین کار در راستای منافع ملی ایران، قطع کمک‌های دولت به صنایع مخرب، سوخت‌های فسیلی، ماهیگیری‌ صنعتی و کشاورزی غرقابی است. بدون تعارف معتقدم ما به جای بهره‌برداری در حال غارت منابع ملی هستیم و درصورتی که این روند را متوقف نکنیم ادامه حیات حدود 100 میلیون زن و مرد و کودک ایرانی طی چند سال آینده به مخاطره خواهد افتاد. ما چاره‌ای نداریم تا دست از لجبازی در ادامه روش‌های مخرب و نخ‌نمای کشاورزی و بهره‌برداری از معادن و جنگل‌تراشی و تالاب‌خواری برداریم و در مقابل، اعتبارات و توان ملی را به سوی بازسازی طبیعت و نوآوری در تولید معطوف کنیم.

اگر بنا داریم که برای نسل‌های آینده، یک سرزمین سالم با امکان معیشت پایدار بر جا بگذاریم، باید همین امروز درس‌های آموخته از خطاهای راهبردی گذشته خود را به‌کار ببندیم. با یافته‌های جدید، دیگر نمی‌توانیم همان دروغ گذشته و تکراری را به فرزندانمان تحویل دهیم که «ما نمی‌دانستیم!»

این خبر را به اشتراک بگذارید