• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
دو شنبه 9 بهمن 1396
کد مطلب : 5610
+
-

حکمتانه

حکمتانه

 

مختصه مترجم صرف- استثناها به کنار- غیرمتخصص‌بودن است؛ یعنی کسی که هیچ نمی‌داند، در هیچ مورد صاحبنظر نیست، تنها به‌ازای دانستن 2 زبان یا 3 تا و استفاده از این دایرة‌المعارف و آن یکی و غارت این قسمت و آن قسمت و برگرداندنش مطرح می‌شود. مختصه دیگرش این است که ریشه‌اش اینجا نیست. در مقابل وضع، جهت‌گیر نیست، دست به دامان دیگران دارد، پایی اینجا و پایی آنجا و همین که اسمش را کنار کامو، داستایوفسکی، همینگوی و دیگران به همان درشتی چاپ کردند خودش را کامو می‌داند. درست شبیه مونتاژ‌چی اقتصاد است یا بورژوای وابسته، واردکنندگان محترم یخچال، اودکلن و مارچوبه و... خب کاری‌اش نمی‌شود کرد.

ما هنوز هم باید ترجمه کنیم و آنچه ترجمه شده است یک از هزار است. کتاب‌های اصلی را هنوز نخوانده‌اند، چه برسد به اینکه ترجمه کنند... اما باید گفت تا به زبان شیرین فارسی، جمال‌زاده «فارسی شکر است» را ننوشت؛ تا هدایت «زنی که مردش را گم کرد»، «داش آکل» و «سه قطره خون» را ننوشت داستان فارسی نداشتیم؛ تا نیمایی نباشد شعری نداریم حال اگر همه شعرهای جهان را هم ترجمه کنیم و نیز تا کسی به زبان فارسی نیندیشد و ننویسد، فلسفه‌ای وجود ندارد... .

جوانمرگی در نثر و ادبیات معاصر فارسی، هوشنگ گلشیری،  کتاب شب‌های نویسندگان و شاعران ایران به کوشش محمدحسین خسروپناه

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :