• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
دو شنبه 23 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 55756
+
-

جوانمردی

قصه‌های کهن
جوانمردی

یکی بر سر راهی مست خفته بود و زمام اختیار از دست رفته؛
عابدی بر وی گذر کرد و در آن حالتِ مستقبح او نظر کرد. جوان از خواب مستی سربرآورد و گفت: اِذا مَرُّوا بِاللَّغْوَ مرُّوا کِراماً [چون از خطایی بگذرند، جوانمردانه بگذرند و چشم بپوشند.]
متاب ای پارسا روی از گنهکار / به بخشایندگی در وی نظر کن
اگر من ناجوانمردم به کردار / تو بر من چون جوانمردان گذر کن
گلستان سعدی

 

این خبر را به اشتراک بگذارید