• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 3 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 53274
+
-

مدیریت هوشمندانه ‌بحران سیل در ایران

دریچه
مدیریت هوشمندانه ‌بحران سیل در ایران


ضیاءالدین صبوری/ کارشناس مسائل شهری
رشد و توسعه تکنولوژی در جوامع بشری منجر به این نشده که انسان بتواند با انواع و اقسام بلایای طبیعی و محیط‌زیستی مقابله و آن را مهار کند. سیل و زلزله ازجمله بلایای طبیعی است که هم کشورهای توسعه‌یافته و هم در حال توسعه را با خطرات و تهدیدهای جدی مواجه می‌سازد و راهی برای گریز از آن نیست. تفاوت در اینجاست که در کشورهای توسعه‌یافته با پذیرش این تهدیدات به سمت کمینه کردن آسیب‌های ناشی از آن حرکت کرده‌اند. به‌عبارتی، در این جوامع شهرها و حتی روستاها آمادگی و پذیرش سیل‌ها و بلایا را دارند و برای این پدیده‌های طبیعی، سازوکاری دقیق و حساب‌شده اندیشیده شده است. در شهرهای بزرگ اروپایی در مسیل‌ها، رودها و در داخل خیابان‌ها، حفره‌های بزرگ برای مهار سیل تعبیه شده است.

داستان در کشورهای در حال توسعه اما به‌کلی متفاوت است. اولا آمادگی برای مهار سیل نیست و درثانی شیوع پدیده زمین‌خواری‌ها، کوه‌خواری و رودخواری‌ها خود به عاملی مهم در تشدید بحران‌های طبیعی در کشور منجر شده است. حادثه دروازه قرآن شیراز گواهی بارز بر این امر است. این مکان در بازه زمانی نزدیک (۶۰سال پیش) مسیل بوده است. مشرف بودن این منطقه به کوه‌های شمالی شیراز، همواره ظرفیت سیل و باران‌های شدید را داشته و این باران‌ها از این مسیل به‌خوبی هدایت می‌شده است. اما تجاوز به حریم این مسیل، منجر به فاجعه و اتفاق ناگوار در فروردین‌ماه سال‌جاری شد. ذکر این نکته برای این است که نباید هراس و ترس از حوادث طبیعی داشته باشیم.

حوادث همزاد با انسان است و بایستی برای مهار این حوادث برنامه‌ریزی داشت. حجم خسارت‌ها در سیلاب‌های اخیر کشور که بالغ بر هزاران میلیارد تومان (۳۶هزارمیلیارد تاکنون) است، از همین سوءمدیریت‌ها و عدم‌رعایت استاندارد شهرسازی نشأت می‌گیرد. از این‌رو، نیاز و چاره در مدیریت هوشمند بحران‌هاست. مدیریت بحران‌ها با همان دسته‌بندی متداول که به مراحل پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران تقسیم می‌شود، باید مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد؛ همانطور که تفکیک اصل بحران و مدیریت بحران به‌عنوان 2مقوله مجزا حائز اهمیت است و باید در 2لایه و سطح کاملا جداگانه بررسی شود؛ هرچند در نگاه نخست، تفکیک این 2مقوله دشوار می‌نماید و واقعا هم چنین است.

به‌هرحال، از اسفند سال گذشته تاکنون تنها 2مرحله را می‌شود نقد و ارزیابی کرد و هنوز برای مرحله سوم و آخر، فرصت باقی است؛ اگرچه نسبت به عدم‌وقوع بحران‌های بعدی اطمینانی وجود ندارد و بحران‌هایی با منشأ طبیعی اساسا خبر نمی‌کند. در مرحله پیش از بحران، بررسی علت‌ها و علت‌یابی بیش از هر چیز اهمیت دارد. آیا بحران صرفا منشأ طبیعی و اقلیمی دارد و بدون دخالت عوامل انسانی رخ داده یا سایر عوامل انسانی، به لحاظ شرایط اجتماعی یا رویکردهای مدیریتی در آن دخیل بوده است. در مرحله وقوع بحران، مردم و مدیران مناطق بحران‌زده و حادثه‌دیده در صف اول مسئله قرار دارند و در سطح بعدی، مردم و مدیریت کشور با صنوف و بخش‌های مختلف آن در معرض قضاوت قرار می‌گیرند.
احتمالا در مرحله پس از بحران نیز همین وضعیت صادق باشد. البته یک لایه دورتر و پیرامونی هم متصور است و آن سایر ملت‌ها و دولت‌ها و سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی هستند که باید دید به چه میزان در برخورد و مواجهه با تبعات ناگوار و شرایط بحرانی رویداد، از موضع انسانی و نوعدوستی ورود داشته و تشریک مساعی و کمک کرده‌اند.
یک نکته نیز نباید فراموش شود و آن تجربه‌های متعدد در بحران‌هایی است که در گذشته اتفاق افتاده و مدیریت شده است.

زلزله رودبار و قزوین، زلزله اردبیل، زلزله مهیب بم، برف سنگین گیلان، سیل گلستان و... هرکدام تجربه‌هایی در دسترس هستند که می‌توان آن را با اتفاق جدید مقایسه کرد. به‌عنوان مثال، چگونه می‌توان شدت و حدت و حجم تخریب و عمق فاجعه انسانی در زلزله بم و مدیریت آن را به لحاظ زمان صرف‌شده برای مقابله و بازسازی، بودجه تخصیص‌یافته و هزینه‌شده و کیفیت مدیریت آن را با اتفاق اخیر مقایسه کرد؟

نکته دیگر، توجه به ناظران رسانه‌ای است که در دوره ما با حضور بی‌محابای شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی تشدید و متفاوت شده و اساسا قابل مقایسه با گذشته موردنظر نیست. اگر در آن زمان، ناظر رسانه‌ای در دایره بسته روزنامه‌های محدود و شبکه‌های محدود رادیو و تلویزیون رسمی کشور قرار داشت، اکنون این دایره بسیار وسیع گشته و حدود و ثغور آن از مرزهای رسمی عبور کرده و تا پستوهای خانه‌های آب‌گرفته و آغل‌های سیل‌زده روستاهای دورافتاده را درنوردیده است.

بنابراین، ارزیابی علت‌ها و عوامل رویداد و مراحل مقابله و بازسازی بسیار سخت و دشوار شده است. اما با این همه، تحلیل ساده رویداد در اذهان عمومی جامعه، احتمالا بدون توجه به این پیچیدگی‌ها صورت می‌گیرد. در برخی از اظهارنظرها دیده‌ایم که بر برکات سیل تأکید می‌شود که سعی می‌کنند اذهان را به آثار مثبت حادثه هدایت کنند. شاید این پرسش، بدیهی باشد که مگر سیل سهمگینی که چندین استان کشور را با حجم وسیعی از خرابی‌ها و مشکلات ریز و درشت مواجه کرده، برکاتی هم دارد؟!

این نوشته، در همین فضا و برای بررسی ابعاد این پرسش متمرکز شده و فراتر نمی‌رود. کسی در کشور منکر وابستگی کشور به آب نیست. اما نکته اینجاست که برای مدیریت و استفاده بهینه از همین آب و باران الهی باید برنامه‌ریزی، خردورزی و هوشمندی داشت.

از این منظر، آب برکت و نعمت است. اما همین آب و نعمت خدادادی باید از بستر لازم برای بهره‌مندی برخوردار باشد. بدیهی و طبیعی است که آب در حجم بالا و به‌ویژه با جریان دفعی اگر با زیرساخت‌های لازم همراه نباشد، به‌سختی می‌توان از مواهب و ابعاد مثبت آن برخوردار شد. ازاین‌رو، نوع نگاه به مسئله با زمینه‌های مسئله گره خورده و اصطلاحا زمینه‌مند (Contextual) است، لذا از بنیان، قابل تفکیک نیست.

مهربان بودن با طبیعت، به داشت شرایط اقلیمی، عدم دستکاری و مهندسی غلط در محیط‌زیست، انجام مطالعات دقیق و درست همراه با اجرای دقیق پروژه‌های آبخیزداری و سدسازی و عملیات عمرانی با پشتوانه علمی در مناطق مختلف کشور، بخشی از زیرساخت‌های لازم برای بهره‌مندی از نعمت عظیم آب است. اما نکته اصلی این یادداشت در نگاهی متفاوت به این وجه حادثه است که از ابعاد مختلف می‌تواند به معیار و پارامتر بسیار مناسبی برای ارزیابی از موضوعات متعدد تبدیل شود. بنابراین، سیل اخیر منطقا می‌تواند معیار و محکی برای نقد و ارزیابی آثار و تبعات خدمات دولت‌ها و مجموعه‌های مدیریتی حال و گذشته در سطح ملی و محلی باشد. همانطور که می‌تواند معیار دقیقی برای فهم حساسیت‌های انسانی جامعه و درجات همبستگی اجتماعی باشد و درک درستی از میزان واقعی سرمایه اجتماعی به دست دهد.

به همه اینها باید امکان مقایسه شرایط موجود کشور با شرایط حاکم بر دنیای پیرامون، به‌ویژه دنیای توسعه‌یافته را نیز افزود.

سیل، محرک اندیشه پیرامون جایگاه ما در اکنون تاریخ، نسبت به نقطه‌ای است که دهه‌ها پیش در وضعیت آن قرار داشتیم و نقاط متعددی که در امتداد محور مختصات و نمودار تاریخی، در دهه‌های اخیر نشانگر جایگاه واقعی کشور در مقایسه با جوامع مختلف و کشورهای مختلف می‌تواند مورد تأمل و دقت نظر قرار گیرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید