• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 27 فروردین 1398
کد مطلب : 52572
+
-

خانه‌هایی در سینه طغیانگر رود

گزارش همشهری از ساخت‌وساز در حاشیه رودخانه جاجرود؛ درس‌هایی که از سیل نگرفتیم

خانه‌هایی در سینه طغیانگر رود

فهیمه طباطبایی _ خبرنگار

 آنها، هم خراب شدن ویلاهای نوساز در حریم جاجرود را دیده‌اند و هم شکستن پل‌های فلزی شخصی‌ساز روی رودخانه را، هم ریزش تخته‌سنگ‌های لق شده از دل کوه را هر روز می‌بینند و هم گِل‌گرفتی رستوران‌های بی‌شمار حاشیه جاده را، آنها حتی خالی شدن 3 متر از عرض زیر جاده را که سیلاب با خودش شسته و برده و حالا تقلا و تلاش راهداری برای پر کردن حفره‌ خطرناکش را هم به چشمان خودشان می‌بینند، اما با لبخند از سیل اخیر حرف می‌زنند؛ «خدا بزرگه، ایشالا که اتفاقی نمی‌افته»، «خسارت زده اما ایشالا سیل دیگه نمیاد»، «هر سال سیل میاد و یه چیزایی رو خراب می‌کنه، این چیزا اینجا عادیه». مردم و رستوران‌داران «فشم، اوشان، میگون و دربندسر شمیرانات» انگار سیل برایشان جدی نبوده، با شوخی و خنده از پاسخ به سؤال‌ها طفره می‌روند. «تو رو خدا یه طوری ننویسید گردشگر بترسه و نیاد، نگید سیل اومده، جاده خطرناکه، به اندازه کافی عید ضرر کردیم؛ بسه دیگه.»

شوخی و مزاح با سیل
رسول، ششم فروردین که در حاشیه جاجرود سیل آمد در رستورانشان بوده، آب بالا زده و آلاچیق‌های کنار رودخانه را شکسته، تخته‌سنگ عظیمی از بالای کوه افتاده روی ویلای روبه‌رویی‌شان و 50 درصد آن را تخریب کرده، 100متر آن طرف‌‌تر هم تیر چراغ برق شل شده و افتاده توی جاجرود که هنوز خشمگین و عصبانی می‌غرد و می‌رود به پایین‌دست؛ «خب وحشتناک بود، خیلی هم ترسیدیم، آب آنچنان بالا اومده بود که گفتیم الان همه چی رو از جا می‌کنه و می‌بره، حتی از سیل پارسال هم حجم آب بیشتر بود. اما چاره چیه؟ شما می‌گی هرچی داریم خراب کنیم و بریم؟ نمیشه که، کلی خرج رستورانمون کردیم، کجا داریم بریم؟» می‌پرسم که فیلم‌ها و عکس‌های سیل گلستان و خوزستان و لرستان رو دیده است؟ نظرش چیست؟ « آره دیدیم، زیادم دیدیم اما خب اینجا فرق می‌کنه، اینجا رودخونه عریضه، سیل اون طوری نمیاد. بعدشم هر وقت اومد ما فرار می‌کنیم.» می‌خندد و می‌رود حاشیه جاده تا مسافری تازه شکار کند؛ از ما که آبی گرم نشد.

صبح است و جاده فشم خلوت، پلیس راهور صندلی‌اش را گذاشته بیرون کانکس درست در انتهای پیچ جاده و در آفتاب کم‌رمق چایی می‌خورد. بالای سرش بنری نصب است که از مسافران خواسته از تردد غیرضروری به این منطقه خودداری کنند؛ «وضع جاده به‌شدت خراب است و خطر آبگرفتگی و سیلاب وجود دارد، لطفا از حضور در مسیل‌ها و رستوران‌های حاشیه رودخانه بپرهیزید.» بنری که تا دربندسر (بالای میگون) جا‌به‌جا نصب شده و به مسافران این مناطق هشدار جدی می‌دهد.

ریزش دائمی کوه در فشم بعد از سیل اخیر
هوا اینجا هنوز سرد است و درخت‌های مانده در تله زمستان، خشک و بی‌بار ایستاده‌اند تا روزی که بهار از راه برسد و رنگ سبز به شاخه‌هایشان بریزد. برف نوک کوه‌ها را هاشور سفید زده و در دامنه آبشاری کوچک از یخ‌های ذوب شده ساخته است. جاجرود اما بی‌تاب است و ناآرام، گل‌آلود شده و مانند هیولایی می‌غرد و به سنگ‌های کف رودخانه و دیواره‌ها می‌کوبد و دهانش از خشم کف‌آلود می‌شود. صدای غرشش بر محیط غالب شده و حتی پایین افتادن تخته‌سنگ‌های بزرگ از کوه را هم در خودش محو می‌کند.

اینجا بیشتر از کوه و باغ و طبیعت، رستوران، ویلا و خانه است که به چشم می‌آید. شاید از لابه‌لای آنها بشود گاهی کوهی دید و درخت تبریزی جوانی و باغ‌های کوچک قدیمی که درختان آلبالو و گیلاس و گردو پشت دیوارهایشان پناه گرفته‌اند. اما از همه اینها بیشتر آثار سیل روزهای ابتدایی فروردین است که جلب توجه می‌کند. سنگ‌های بزرگی که دائم از کوه فرومی‌افتد، بستر رودخانه‌ای که آسیب دیده، ویلاهایی که خراب شده‌اند و پل‌هایی که در هم شکسته‌اند. «این سنگی که یک ساعت پیش از دل کوه افتاده، نزدیک 200کیلو بود. توری محافظ هم نتونسته جلوش رو بگیره و پاره شده، از بعد از سیل روزی نیست که این اتفاق نیفته و ما مجبور به پاکسازی جاده نشیم.» این را پیمانکار اداره راهداری می‌گوید و از مردم می‌خواهد برای گشت و‌گذار به این منطقه نیایند. هر قدر که جلوتر می‌‌رویم آثار تخریب سیل بیشتر می‌شود اما رستوران‌دارها و ساکنان بومی و غیربومی بی‌خیال این اتفاقات به‌کار روزانه‌شان مشغولند.

هر وقت فشم مثل خوزستان شد برای گزارش بیایید
آقای رحمانی پشت پیشخوان رستورانش که تا آب کمتر از 10متر فاصله دارد، نشسته و مشغول حساب و کتاب روزانه است؛ گاهی هم گردنش را بلند می‌کند تا محوطه داخل رستوران را ببیند و تشری بزند به کارگرها که با هم مشغول کل انداختن سر تیم محبوبشان هستند و دل به نظافت نمی‌دهند. صدای آب باعث شده حرف عادی را هم با فریاد بزند و همین است که صدایش بدجور گرفته؛ «خانوم! اینجا هیچ‌کس از سیل نمی‌ترسه، چون اگر بخواد بترسه باید میلیون، میلیون سرمایه‌اش رو بذاره و بره، ما که نمی‌تونیم از ترس این چیزا ساختمونمون رو خراب کنیم و بریم، شماها می‌آیید گزارش می‌نویسید که ساخت‌وسازکردن تو حریم رودخونه، دزدی کردن، ‌ای فرماندار!‌ ای شهردار! رستوران‌دارها شب‌ها فاضلابشون رو می‌ریزن تو آب، فرداش هم اماکن و شهرداری رو می‌ندازین به جوون ما! بعدشم بساط پلمب و زیر میزی و رشوه راه می‌افته. راست می‌گید برید از اونا که کوه‌ها رو دارن منفجر می‌کنن و ویلا می‌سازن گزارش بگیرین.» بعد هم خنده‌ای تمسخرآمیز می‌زند و داد می‌کشد: «سیل بیاد همه چی رو آب می‌بره؟خب ببره به شما چه؟ هر وقت اومد و خراب کرد مثل خوزستان و لرستان بیاین گزارش بگیرین.» 

چند تا پل فلزی که برای ویلاهای اختصاصی در آن طرف رودخانه ساخته شده، از جا کنده شده و افتاده در جاجرود. چند تا کارگر نترس دل به آب زده‌اند و تکه‌های شکسته پل آهنی را جمع می‌کنند و می‌ریزند در وانت ضایعاتی‌شان. ریزش کوه، سقف شیروانی یک ویلا را هم به‌طور کلی از بین برده است. زن محلی می‌گوید صاحب ویلا حتی نیامد ببیند چه بلایی سر خانه‌اش آمده است؛ «90درصد کسایی که روی کوه و کف دره خونه ساختن، محلی اینجا نیستن، پولدارای تهرونی‌ان که اومدن این برج و باروها رو درست کردن و تابستون به تابستون میان هوا عوض کنن.»

برج‌سازی بعد از ویلاسازی
جاده که باز شد می‌رویم بالا، کنار راه، یکی در میان رستوران است، بعد دفتر املاک و سپس مغازه‌های بزرگ فروش مصالح ساختمانی که از بیل و کلنگ و سیمان تا مجسمه‌های بزرگ شیر، کاشی و سرامیک و سنگ‌های گرانیت قیمتی می‌فروشند. سعید یکی از مصالح‌فروش‌های دربند سر است که کنار دفتر املاک پدرش مغازه دارد. او می‌گوید که ساخت‌وساز در سال‌های اخیر نه‌تنها کم نشده بلکه چند برابر هم شده است؛ « اینجا دیگه ویلا نمی‌سازن، کار به ساختمون‌های 7 تا 8 طبقه رسیده؛ همین چند تا ساختمونی که حاشیه رودخونه دارن می‌سازن با مجوز ویلا رفتن جلو ولی حالا آپارتمان یا برج شدن، زمین هم اینجا از متری 12میلیون معامله میشه تا 30میلیون، بستگی به موقعیتش داره و خونه و ویلا هم متری 10میلیون به بالا خرید و فروش می‌شه.» سعید می‌گوید چندین خانه در پایین جاده کنار رودخانه هنگام سیل آسیب دیده‌اند ولی کسی قصد تخریب ندارد؛ «یه آماری شهردار اینجا مسعود کرم‌زاده به تلویزیون داد که 94میلیارد تومن خسارت به این مناطق خورده، واقعا درسته، تازه این خسارتی بود که به اماکن عمومی وارد شده، خرابی خونه‌ها و ویلاهای شخصی شاید خیلی بیشتر از اینا بشه ولی چون سیل گلستان و خوزستان و لرستان خسارت زیادی داشت، کسی دیگه به اینجا توجه نکرد. البته کسایی که اینجا ویلا دارن پولدارن و خودشون از نو می‌سازن.» پایین‌دست را هر چه می‌بینیم رودخانه‌ای نیست، به زور نقش رودی باریک را در میانه ویلاها می‌شود دید، انگار اول خانه‌ها بودند و بعد رودی به آنها اضافه شده است؛ «اینا پارسال هم درگیر سیل شدن ولی دوباره میان بازسازی می‌کنن، اینجا کسی مشکل مالی نداره.» از جاده که نزدیک 200 متر بالاتر از رودخانه است حتی نمی‌شود یک نقطه خالی در کنار رودخانه دید. سقف‌های شیروانی زرد و قرمز و نارنجی و سبز کنار هم ردیف شده‌اند و می‌روند تا برسند به فشم؛ «کسی اینجا به این چیزا که در مورد حریم رودخونه و کوه می‌گن کاری نداره. تو فشم، میگون، دربندسر و اوشان هر کی پول بیشتری بده، مجوز بهتری برای ساخت‌وساز می‌گیره. اسمشم تخلف نیست، زرنگیه.» حوالی ظهر است، معرکه‌گیران هر رستوران کنار جاده ایستاده و مشتری‌های گذری را تور می‌کنند. راهداری جاده را باز کرده اما هنوز سنگ است که از بالای کوه می‌افتد روی توری‌های مهار کننده‌ای که در دامنه نصب کرده‌اند. رودخانه جاجرود هم گل‌آلود و خشمگین می‌رود به سمت سد لتیان تا شاید آنجا آرام گیرد و ما غمگین از این همه هرج و مرج و از بین رفتن باغات فشم برمی‌گردیم به سمت تهران. آن دور، روی تپه‌ای تک‌درخت گیلاسی، شکوفه‌های سفید و صورتی داده است.

بحران از زمین‌خواری به کوه‌خواری و آسمان‌خواری رسیده

در منطقه «فشم، اوشان، میگون و دربند سر» بحران از زمین‌خواری گذشته و به کوه‌خواری و رودخانه‌خواری و آسمان‌خواری رسیده است. شبانه دینامتی در دل کوه می‌گذارند و بخشی از آن را منفجر کرده و بعد مشغول ساختن برج‌های بلند می‌شوند؛ هیچ نقطه‌ای در امان نیست و هر جا را می‌بینی عده‌ای کت و شلواری تکیه بر ماشین‌های گران‌قیمت زل زده‌اند به برج و ویلاهای نیمه ساخته‌ای که کارگران در آن مشغول کارند؛ «تو رو خدا تا فشم اومدین تا دربند سر هم بیاین. اوج فاجعه کوه‌خواری و زندگی کنار رودخانه اونجاست. معلوم نیست اینا کین و به کجا وصلن که همینطوری دارن می‌سازن و می‌رن جلو.» مرد پرایدسوار که در ترافیک جاده بسته شده میگون گیر افتاده، این را می‌گوید و با انگشت اشاره ویلاهای روی کوه‌های بالادست را نشانمان می‌دهد؛ « اینجا فقط سیل نیست که آبادی ما رو خراب کرده، این آدم‌ها از صد تا سیل و سیلاب بدترن. هیچی از کوه‌ها و زمین‌ها و رودخونه‌ها نمونده، همش شده ویلا و برج و به قول خودشون باغ‌رستوران. حتی از سیل هم نمی‌ترسن، پول باد آورده چه باک از سیل و زلزله و ریزش کوه. اینا خونه‌هاشون یه جای دیگه است، اینجا تفرجگاه‌شونه، خراب هم شد که شد.»



دستور رئیس‌جمهور برای بررسی وضعیت ساختمان‌های واقع در حریم رودخانه‌ها

موضوع ساخت‌وساز در کنار رودخانه‌ها مخصوص چند شهر و استان نیست، ابعاد تجاوز به حریم رودها در سیل‌های 3-2 سال اخیر با تخریب خانه‌ها و ساختمان‌های دولتی در شهر‌های مختلف خود را نشان داد. تخریب مدارس در معمولان لرستان و گلستان و خوزستان، تخریب اداره پست در پلدختر، تخریب خانه‌های نوساز در سیل 2سال پیش مازندران و امسال گلستان نمونه‌هایی هستند از زیر پا گذاشتن قوانین مربوط به ساخت‌وساز در حریم رودخانه که نه دستگاه‌های دولتی آن را رعایت می‌کنند و نه مردم عادی.

این موضوع آنقدر در سیل اخیر هویدا شد که رئیس‌جمهور به وزیر کشور و استانداران برای شناسایی ساختمان‌ها و اماکن واقع در مسیل‌ها و حریم رودخانه‌ها دستور داد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، حسن روحانی گفته است: «استانداران با همکاری شهرداری‌ها اماکن و ساختمان‌های در معرض خطر سیل را شناسایی و گزارش دقیقی را به هیأت وزیران ارائه کنند.»

این دستورالعمل بیستم فروردین‌ماه امسال منتشر شد و باید ظرف یک هفته این گزارش در هیأت دولت ارائه شود. باید منتظر ماند و دید که استانداران چه آماری از وضعیت ساخت‌وساز در حریم رودخانه‌ها ارائه می‌کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید