• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 5 بهمن 1396
کد مطلب : 5227
+
-

سری به اردکان و پیرامون آن زده‌ایم

دل زدن به کوچه پس کوچه‌های کویر

دل زدن به کوچه پس کوچه‌های کویر

 

فرزانه ابراهیم‌زاده:

درست است که زمستان است و سفرها کمرنگ‌تر از هر زمانی شده؛ اما وقتی اهل سفر باشی و در سرزمینی زندگی کنی که چهار فصل است، همیشه راهی هست که تو را صدا بزند. یکی از مسیرهایی که در این زمستان کم آب و باران امسال مناسب است، زدن به دل کویر مرکزی و رفتن به استان زیبای یزد است. استانی که البته دیدنی‌هایش بیش از یک سفر چند روزه یا یک گزارش ساده است. امروز از شمال این استان و منطقه دیدنی اردکان آغاز کرده‌ایم؛ منطقه‌ای که به اندازه یک استان دیدنی دارد.

 

 

چطور برویم؟

 

برای سفر به اردکان کافی است راهی استان یزد شوید. نخستین شهری که از سمت شمال استان ‌ سر راه قرار دارد اردکان است. قطارهایی هم که به سمت شهر یزد می‌روند در سرراه خود در ایستگاه اردکان توقف دارند و بعد به سمت مرکز استان به‌عنوان ایستگاه نهایی می‌روند. ایستگاه قطار اردکان به‌عنوان چهارراه مرکزی ایران هم شناخته می‌شود؛ چرا که این ایستگاه به چهار گوشه ایران دسترسی دارد. البته یادتان باشد که ایستگاه قطار اردکان تا خود شهر 10 دقیقه‌ای فاصله دارد و در جاده یزد تهران قرار گرفته است. هرچند ‌ کاروانسرای تاریخی خرانق هم مکانی برای اقامت دارد‌ اما پیشنهاد می‌کنیم ‌ برای اقامت در یکی از خانه‌های سنتی شهر اردکان بمانید. خانه‌هایی که از دوران قاجار و صفویه که شما را در فضای زندگی مردم این شهر از حدود 300سال پیش قرار می‌دهند.

 

 

کجا و چه ببینیم؟

 

این سفر همانطور که در ادامه خواهید دید؛ از شهر زیبا و تاریخی اردکان شروع خواهد شد و بعد از دیدن نقاط تاریخی و کوچه‌های قدیمی و سنتی و بادگیرهایش به سمت «پیر چک چک» در 70کیلومتری این شهر ادامه پیدا می‌کند. بعد از دیدن پرستشگاه «پیر چک چک» اگر به سمت شرق حرکت کنید در کمتر از نیم ساعت در روستای تاریخی «خرانق» خواهید بود و می‌توانید در یکی از منحصر به فردترین بافت‌های قدیمی و تاریخی ایرانی چند ساعتی وقت بگذرانید و حتی اگر خواستید شب را در کاروانسرای قدیمی این شهر سر کنید. در ضمن بعد از دیدن این دو منطقه اگر خواستید به اردکان برگردید سر راه‌تان سری به‌ «پیر هریشت» بزنید و از آن سمت به طرف «عقدا» بروید. بخشی که زادگاه میرزا رضای کرمانی یا همان قاتل ناصرالدین‌شاه قاجار است و در کنارش غارهای شگفت‌انگیز «اشکفت» را ببینید. درست است که به کویر مرکزی سفر می‌کنید که تابستانی گرم و خشک دارد‌ اما در زمستان هم هوای شهرها در شب به زیر صفر می‌رسد و در روز سرمای آن هرچند به حد شهرهای کوهستانی نمی‌رسد، اما خشکی هوا سرما را زیر سایه آفتاب بیشتر می‌کند و باید حسابی خودتان را بپوشانید و منتظر باشید تا در میانه روز کمی گرم‌تر شود. در هر صورت برای دو فصل پاییز و زمستان لباس همراه‌تان باشد.

 

 

کوچه‌های مسقف

 

در شهرهای کویری مانند اردکان همه ‌‌چیز متناسب با اقلیم ساخته شده. سامانه پیچیده قنات و معماری یکه بادگیرها و کوچه‌های باریک، بخشی از خلاقیت‌های معماران زبردست این سامان با اقلیم منطقه است‌ اما در میان این بناها، هیچ‌یک به اندازه «ساباط‌ها» جالب و ممتاز به‌نظر نمی‌رسند.

ساباط‌ها کوچه‌هایی با سقف‌هایی هستند که نه‌تنها خانه‌های دو سر کوچه را به هم متصل می‌کنند که باعث محافظت از مردم در فصل گرم می‌شوند. این سقف‌ها به شکلی ساخته می‌شدند که رهگذران در مسیر خود در سایه قرار بگیرند. کوچه ضیایی یکی از کوچه‌های قدیمی اردکان است که در بافت قدیم آن قرار دارد. این کوچه از مسجد چرخاب تا خانه ضیایی امتداد دارد. در کوچه ضیایی ساباط‌های‌ متعددی ساخته شده است. همانطور که ساباط‌ها را می‌بینید می‌توانید مسیر کوچه را بگیرید به راهی برسید که به «دربندها»ی مختلف منتهی می‌شود. این دربندها در معماری سنتی شهرهای کویری ازجمله اردکان اهمیت خاصی داشتند. هر دربند ملک افراد شناخته شده محله بود که به سبب قدرت مالی ‌ یا نفوذ سیاسی دارای چندین خانه بودند. در ورودی این خانه‌ها در داخل دربند باز می‌شد و در ابتدای دربند در نسبتاً بزرگ قرار داشت که شب‌ها بسته می‌شد و به این ترتیب خانه‌های داخل دربند از امنیت بیشتر برخوردار می‌شد. اغلب دربندهای موجود در اردکان متعلق به اوایل قاجار و در محله چرخاب قرار دارند. در این میان دربند« ملاتقی یکی» از پرجاذبه‌ترین و طولانی‌ترین دربندهای اردکان است. در این دربند پیچ درپیچ، 9خانه قرار گرفته که از میدان بنی‌هاشمی در محله چرخاب شروع می‌شد و به محله علی‌بیک می‌رسد. این دربند از دو دربند داخل هم تشکیل شده است. بخشی از این دربند سفیدکاری و بخش دیگر آن کاهگلی است و هشتی ورودی آن با نقش گچکاری شده شمسه تزئین یافته است.

دربندها را هم که دیدید باز به دل کوچه‌ها بزنید. در پس هر کوچه به گذری و هر گذر به میدانی ختم می‌شود. اینکه می‌گوییم میدان، منظورمان میدان به مفهوم شهری مدرن نیست؛ مقصود جایی است کمی وسیع‌تر از گذرها که محل تجمع مردم محل بوده. در کنار میدان چرخاب که در همین راه درهم پیچیده قرار گرفته دو نخل بزرگ مسجد «ریزده» را می‌توانید ببینید. نخل‌هایی که در عزای امام حسین(ع) و یارانش در کوچه پس کوچه‌های محله هنوز گردانده می‌شوند. این نخل‌ها را خیلی از جاهای شهر می‌توانید پیدا کنید. از میدان چرخاب به سمت شرق حرکت کنید و از کوچه‌ای که کنار امامزاده محل قرار دارد، بگذرید تا به یکی از مهم‌ترین بناهای تاریخی شهر اردکان یعنی مسجد جامع برسید.

 

 

یادگار دوران‌ گذشته

 

مسجد جامع اردکان در حاشیه دو کوچه قرار دارد و چهار در دارد. فرق نمی‌کند از کدام در این مسجد- که در دوران تیموری ساخته شده- وارد می‌شوید. در اصلی مسجد از کنار هم قرار گرفتن صدها قطعه چوب پنج ضلعی ساخته شده است. روی دماغه در، هشت قطعه فلز به شکل مربع قرار دارد که تنها چهار قطعه آن باقی مانده است. مسجد فعلی در زمان صفویه بازسازی شده و مانند سایر بناهای معماری منطقه دو بخش تابستانی و زمستانی از خشت و گل دارد. این مسجد یک ایوانی دارای یک صحن است که گنبدخانه و ایوان و رواق‌ها در بخشی قرار دارد که به شبستان تابستانی منتهی می‌شود. هرچند شبستان تابستانی مسجد جامع اردکان از شبستان زمستانی قدیمی‌تر و ارائه‌های معماری بیشتری دارد. در زمستان اگر بعد از اذان مغرب برای دیدن مسجد بروید می‌توانید بخش‌های مختلف این بنا را ببینید. یادتان باشد در دیدن از شبستان تابستانی سراغ «محراب نظر کرده» این بخش بروید و آن را از نزدیک ببینید. گنبد خانه‌ و صحن یک ایوانه با رواق‌هایی در اضلاع شرقی و غربی و همچنین در ورودی و اصلی بنا، روبه‌روی گنبد خانه باز می‌شود. قدیمی‌ترین شیئی که در مسجد جامع اردکان قرار داشت زیلویی بود که در سال 1016بافته شده بود و در محراب اصلی مسجد پهن می‌شد و حالا در موزه مردم‌‌شناسی شهر اردکان است که کمی آن‌سوتر از مسجد در کوچه‌ای قرار گرفته که حوزه علمیه شهر قرار دارد. موزه مردم‌شناسی خصوصی است و تا قبل نماز ظهر هم قابل بازدید است. بعد از دیدار از مسجد جامع می‌توانید به سمت بازار سنتی و قاجاری بروید؛ بازاری که البته مانند بقیه بخش سنتی شهر نورپردازی شده و می‌توانید شب و روز حتی بعد از تعطیلی در آن قدم بزنید. در این بازار البته مهم‌ترین سوغاتی اردکان یعنی ارده و حلوا و روغنی که از آن استخراج می‌شود، تهیه و فروخته می‌شود. عصاری‌های قدیمی اردکان در بازار و حوالی آن قرار دارند که می‌توانید از نزدیک فرایند روغن‌گیری از کنجد را ببینید. در کنار عصاری‌ها، رنگ‌رزی‌ها قرار دارند که در آنها از روناس، گرد روناس را که در رنگ استفاده می‌شود، گرفته می‌شود. در انتهای بازار هم بعد از گذر از یکی از همان گذرهای باریک به کوچه‌ای می‌رسید که در آن می‌توانید هم آب‌انبار و پایاب بازار را ببیند و هم آسیاب قدیمی و 300ساله اردکان را؛ آسیابی که مانند همه آسیاب‌های مناطق کویری متصل به قنات‌های شهر است.

 

 

خشت و خاک

 

خشت و خاک‌؛ مهم‌ترین ویژگی شهر اردکان است. برای رسیدن به بخش تاریخی شهر کافی است به سمت خیابان ولی‌عصر بروید و از آن‌جا وارد خیابان آیت‌الله خامنه‌ای شوید. در دو سوی این خیابان به سمت هر گذری که بروید به بافت تاریخی وارد می‌شوید. در این بخش چندین محله قرار گرفته که معروف‌ترین آنها محل کوشکنو، چرخاب، زین‌الدین و جعفر خان است. البته پیشنهاد ما این است که اگر می‌خواهید ساباطها و خانه‌های تاریخی این شهر را ببینید سمت راست خیابان را در پیش بگیرید و وارد محله چرخاب و کوشکنو شوید و با نشانه‌هایی که در دیوارها هست همراه شوید. قدمت این محله براساس شواهد تاریخی و قدمت مسجد جامع اردکان به 800سال می‌رسد، اما بازسازی دوره قاجاری باعث شده تا بازار قدیمی شهر از میان رفته و بازار جدیدی ساخته شود که به بازار نو معروف است.

نکته: در بافت قدیمی شهرهایی مثل یزد و میبد و اردکان که قدم می‌زنید خودتان را به‌دست کوچه‌ها و بافت بسپارید و همراه آنها بروید و بگذارید گم شوید و خیلی به تابلوهایی که به دیوارهاست توجه نکنید.

 

 

دو خانه تاریخی و موزه فرش

 

بعد از گذشتن از چند کوچه باریک و خشتی در محله چرخاب به کوچه‌ای می‌رسید که در سر آن یک آب‌انبار قرار دارد و میانه کوچه‌ای باریک به موزه فرش و خانه آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی ختم می‌شود.

خانه آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی یکی از مهم‌ترین خانه‌هایی است که در این منطقه قرار دارد و هم‌اکنون به‌عنوان موزه مفاخر شهر و یادگارهای خانواده خاتمی نگهداری می‌شود. این خانه که حدود 200سال قدمت دارد زادگاه رئیس دولت اصلاحات و خانه پدری او تا زمان فوت آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی است که از استادان سرشناس حوزه و امام جمعه و مدرس حوزه علمیه اردکان بوده است. خانه خاتمی مانند بسیاری از خانه‌های کویری ساده و دارای دو بخش تابستانی و زمستانی است. دو بخش خانه با حیاطی مربع که در مرکز آن یک حوض قرار گرفته جدا می‌شود. بخش زمستانی یا آفتاب‌گیر خانه که در ورودی قرار دارد هم‌اکنون به موزه آثار و یادگارهای صاحب‌خانه اختصاص دارد. سه اتاق کوچک در هم با درهای چوبی دو لنگه و شیشه‌های رنگی و سردر هلالی آن یادآور کلاس‌های درس و حافظ خوانی و مثنوی آیت‌الله سیدروح‌الله خاتمی و فرزندانش را دارد. در گذر از حیاط به بخشی می‌رسیم که پیش از این اتاق‌های اهالی خانه بوده و حالا تبدیل به موزه مفاخر شهر اردکان شده است.

مناره بادگیری که آن سوی حیاط به چشم می‌خورد نشان از تابستانی بودن بخش جنوبی خانه دارد که شامل مطبخ(آشپزخانه)، ‌اتاق بادگیر و آب‌انبار است. مطبخی که تا پیش از تبدیل این خانه به موزه همچنان اصالت خود را حفظ کرده و تنور سنگی و اجاقش نشان از سال‌ها کار و گرمای آتش دارد. پشت مطبخ و اتاق بادگیر پایاب قنات به سمت آب‌انبار می‌رود. آب مصرفی این خانه و چند خانه همسایه آن از یکی از 57قناتی که در اردکان داشت سیرآب می‌شد. آب با کمک شبکه به هم پیوسته لوله‌کشی به پایاب قناتی که در هر خانه ساخته می‌شد می‌رسید در آب‌انبار جمع و مورد استفاده قرار می‌گرفت. در کنار آب‌انبار مانند همه خانه‌های مناطق گرمسیر یخدان خانه قرار دارد که محل قراردادن غذاهایی بوده که احتمال خراب شدن آنها می‌رفت.

از خانه که بیرون بیایید موزه فرش اردکان در مقابل‌تان است. نکته جالب در موزه‌های اردکان یکی قرار گرفتن آنها در بناهای تاریخی است و دومی این است که توسط بخش خصوصی راه‌اندازی شده‌اند. موزه فرش هم که در خانه‌ای تاریخی بنا شده توسط بخش خصوصی راه‌اندازی شده است. البته هم‌اکنون موزه فرش این شهر به‌خاطر بازسازی تعطیل است.

بعد از خانه آیت‌الله خاتمی باز اگر کوچه را ادامه بدهید به بن بست نمی‌خورید و به سمت کوچه‌ای می‌روید که شما را با یک گذر به کوچه‌ای می‌رساند که در آن خانه تاریخی «تقدیری‌ها» قرار دارد. خانه تقدیری‌ها هم مانند خانه آیت‌الله خاتمی یادگار دوران قاجاریه است و متعلق به یکی از تاجران شناخته شده شهر به همین نام یعنی تقدیری. این خانه به سبک خانه‌های یزد، به‌صورت چهار وجهی ساخته شده و دو بخش اعیان‌نشین و نوکرنشین دارد.اتاق‌های آن پنج در یا سه در است که درها با شیشه‌های رنگارنگ و کوچک تزئین شده‌اند. اتاق‌های خانه در اطراف حیاط مرکزی قرار دارند. خانه تقدیری دو طبقه و یک بادگیر بلند نیز دارد. از خانه تقدیری‌ها که بیرون بیایید می‌توانید به کوچه ضیایی بروید تا علاوه بر دیدن خانه‌های تاریخی این کوچه با یکی از منحصر به فردترین الگوهای معماری شهری در شهرهای کویری آشنا شوید؛«ساباط »

 

 

شهر قنات‌ها

 

درست است که ایران کشور کم آبی است و نفس شهر و مردمش به آب بستگی دارد، اما در شهرهای کویری این نفس را از قنات‌هایی می‌گیرند که توسط نیاکان‌شان کنده شده و طول برخی از آنها به 20کیلومتر و حتی بیشتر هم می‌رسد. قنات‌هایی که مانند قنات «قطب‌آباد» اردکان بیش از هزار سال قدمت دارند. به نوشته برخی از منابع معتبر بیش از 60 قنات در اردکان قرار دارد که در میان آن قطب‌آباد که از فیروزآباد میبد سرچشمه می‌گیرد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آنهاست و زمینی برابر 120 هکتار را سیراب می‌کند. در شهر اردکان آنچه می‌بینید پایاب‌های قنات‌ها و آب‌انبارهایی است که آب قنات‌ها با نهرهایی که زیر زمین حفر می‌کردند، به آنها سرریز می‌شد و بدین وسیله برای تابستان و زمستان آب ذخیره می‌کردند. در مسیر رسیدن آب قنات به پایاب و آب ‌انبار، آسیاب‌هایی قرار داشتند. حالا یکی از این آسیاب‌ها در بافت تاریخی اردکان قرار دارد و می‌توانید با پایین رفتن تا دم سنگ کمی از سامانه عجیب و پیچیده تأمین آب سر درآورید. البته آسیاب اردکان در عمق پایین قرار ندارد و بعد از گذر از حدود 30 پله به محل دو سنگ آسیاب می‌رسد. این محل در عمق 8 متری زمین است. در این محل نیروی آب توربینی چوبی را به چرخش در می‌آورد و نیروی به‌دست آمده به سنگ آسیاب منتقل شده و گندم را آرد می‌کرد. وسایل توزین گندم و آرد هم در اینجا قرار دارند.

 

 

محله شریف آباد

 

هرچند از دیدن بافت تاریخی و سنتی اردکان نمی‌شود گذشت اما درست آن سوی این بافت، محله‌ای به اسم «شریف‌آباد» قراردارد که محله زرتشتی‌های این شهر است. محله‌ای که مردمانش با شما از پندار و کردار و گفتار نیک می‌گویند. زرتشتیان بعد از شیعیان دومین گروه مذهبی را در اردکان مانند سایر شهرهای استان یزد تشکیل می‌دهند. هرچند به گفته خودشان تعدادشان به نسبت سال‌های قبل کمتر شده اما باز هم بخشی از مردم این شهر هستند. شریف‌آباد هم بافتی سنتی و خشتی دارد و شهرداری و سازمان میراث ‌فرهنگی شهر در حال آماده‌سازی‌ و کف‌سازی و مرمت برخی خانه‌های قدیمی آن هستند.

نکته: وارد محله که بشوید می‌بینید که بر در و دیوار بعضی از خانه‌ها به اندازه کف دست گل سفید کشیده شده است. زنان کهنسالی که در کنار در خانه‌های‌شان نشسته‌اند و با لهجه اصیل اردکانی با شما صحبت می‌کنند، توضیح می‌دهند که این گل سفید نشانه این است که اینجا خانه زرتشتیان است.

در مرکز محله شریف‌آباد و پشت پارکی که در دل آن قرار گرفته یک خانه تاریخی متعلق به زرتشتیان به اسم خانه «سلامت» قرار دارد که البته برای دیدن از این خانه باید هماهنگی کنید. بهترین زمان برای رفتن به محله زرتشتیان اردکان یک ساعت مانده به غروب آفتاب است؛ چرا که در آن زمان به‌خاطر نماز شامگاهی درهای آتشکده اردکان که در گذرگاهی که به اسم آتشکده نامگذاری شده باز می‌شود. آتشکده اردکان قدمت زیادی ندارد و بنایی ساده است. اگر نزدیک زمان نماز بروید کسی هست که در آنجا با صدایی بلند «خرده اوستا» بخواند؛ خرده ‌اوستایی که برای یادبود کسی است یا برای سلامتی. دور تا دور سالن تصاویری از «آشو زرتشت» پیامبر ایرانی قرار دارد با پیام مهم او؛ یعنی پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک.

 

 

«شولی» خوران

 

نمی‌شود اردکان بروید و «شولی» مخصوص اردکانی‌ها را نچشید. این مهم‌ترین غذای اردکانی‌هاست. برای شولی خوردن هم پیشنهاد می‌کنیم بعد از دیدن از محله شریف‌آباد به سمت پارک شهر بروید و در حاشیه این پارک شولی فروشی‌های شهر را می‌توانید پیدا کنید. شولی آشی ساده است که در آن سبزی، چغندر، پیاز، آرد، عدس می‌ریزند و با سرکه یا رب انار می‌خورند. البته کنار شولی‌‌ آش دیگری هم در یزد پخته می‌شود که به آش جنوبی معروف است. این‌ها تنها خوردنی اردکانی‌ها نیستند. از آنجایی که شیره توت، رب انار و ارده سوغاتی‌های مهم این شهر هستند اردکانی‌ها خوراکی دارند که از ترکیب این سوغاتی‌ها فراهم آمده. یکی از این‌ خوراکی‌ها «کورماست» است که ترکیبی از ارده و نمک و شیره توت است و خودشان می‌گویند برای پایین آوردن قند خون بسیار مناسب است. البته کور ماست را باید خود اردکانی‌ها درست کنند و مانند آش شولی به راحتی پیدا نمی‌شود. با خوردن شولی می‌توانید خودتان را آماده جاذبه‌های دیگر اردکان بکنید که خارج از شهر قرار دارد.

 

 

کویری در دل کویر

 

اگر اهل طبیعت‌گردی و کویر نوردی باشید اردکان یکی از مقصدهای درستی است که انتخاب کردید. در نزدیکی اردکان کویر این شهر قرار دارد که به «سیاه‌کوه» معروف است و شکل نعل‌اسبی‌اش معروف است. نقطه کویری بین دو کوه منفرد هرش به ارتفاع 1939 متر در جنوب و سیاه کوه به ارتفاع 2050 متر در شمال قرار دارد و مکانی مناسب برای جذب جریان‌های آبی و سیلابی است که از دامنه این دو کوه سرازیر می‌شود. برای ماندن در این کویر البته باید تجهیزات کافی را داشته باشید و یادتان باشد شب‌های کویری بسیار سرد و سوزنده است.

 

 

اشکفت

بالاتر گفتیم، اگر اهل طبیعت‌گردی هم باشید اردکان جای مناسبی است. در فاصله یک ساعتی شهر «عقدا» و 70 کیلومتری اردکان یکی از غارهای منحصر به فرد مرکز ایران به اسم «اشکفت» یا «اشکفت یزدان» قرار دارد؛ غاری باستانی که از مکان‌های مذهبی زرتشتیان ایران و هند است. دهانه ورود به غار اشکفت بسیار دشوار‌گذر است و از روستای «هفتهر» دو ساعت پیاده‌روی تا آنجا‌ست. دهانه غار بسیار کوچک است و به محوطه‌ای بزرگ باز می‌شود. این غار در صدر اسلام محلی برای نگهداری و حفاظت از آتش مقدس آتشکده کاریان و آناهیتا بود. این باعث شده تا در سال تعدادی از زرتشتیان به زیارت این غار بروند و چند روزی در آنجا اقامت کنند. «اشکفت» در زبان محلی به‌معنای شکاف یا غار است. قطر بزرگ غار از سمت دهانه به سمت انتها از 60متر به 45متر کم می‌شود. سه استالاگمیت بزرگ در وسط غار ساخته شده که یکی از آنها حدود 3متر و 80سانتی‌متر ارتفاع دارد و دو ستون دیگر یک متر و 20سانتی‌متر ارتفاع و حدود 40سانتی‌متر قطر دارند. در داخل غار چندین حوض کوچک و بزرگ و آثاری از ساختمان دیده می‌شود که نشان‌دهنده کارکرد سکونتی و عبادتی این غار در گذشته بوده است.

نکته: برای رفتن به غار اشکفت یادتان باشد که باید تجهیزات کامل داشته باشید و سعی کنید تنها به این منطقه نروید و یک بلد راه محلی نیز همراه خودتان ببرید. در ضمن برای دو ساعت پیاده‌روی در جایی دشوار‌گذر(صعب‌العبور) آماده باشید.

 

 

قلعه‌ عجایب

 

از پیر چک چک تقریبا 15دقیقه زمان نیاز است تا به یکی از عجیب‌ترین و دیدنی‌ترین مکان‌هایی برسید که در کویر مرکزی و شاید در سراسر ایران به چشم می‌بینید؛«روستای تاریخی خرانق.» اگر بخواهیم منصف باشیم باید یک صفحه کامل را به قلعه «‌هزار دیوار» خرانق اختصاص دهیم، اما فرصت کوتاه است و دیدن این قلعه عجایب با همه پیچ و خم آن کجا و توصیف آن در میان کلمات کجا.

روستا یا شهر کوچک خرانق در 50کیلومتری اردکان از یک سو و 85کیلومتری یزد از سوی دیگر قرار گرفته است. برای رسیدن به این شهر باید از کنار معادن معروفی چون معدن سنگ آهن چادرملو و معدن اورانیم ساغند و باریت و روی و گرانیت و منطقه حفاظت شده دره انجیر گذشت. دره‌ای که در آن، زمانی نمونه‌های یکه‌ای از حیواناتی مانند کل، بز، قوچ، گربه وحشی، سیاه‌گوش و حتی یوز ایرانی زندگی می‌کردند. تا چند سال پیش روستای خرانق در میان همان قلعه قرار داشت، اما با توجه به بافت تاریخی این مکان، مردم به‌تدریج این قلعه را ترک کردند و به روستای تازه‌سازی‌ در کنار آن رفتند.

مهم‌ترین بخش دیدنی خرانق بی‌تردید همین قلعه تاریخی است که یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین قلعه‌های مسکونی داخل ایران بوده. براساس کاوش‌های باستان‌شناسی این قلعه حدود 4500سال پیش ساخته شد. از آن جایی که این مکان در مسیر راهزنان قرار داشت مردم قلعه را ساختند تا در آن از دست راهزنان در امان باشند. به گفته باستان‌شناسان برج و باروی قلعه در قرن‌های بعدی ساخته شد. این قلعه به شکل یک موزه می‌تواند نظرتان را جلب کند. سعی کنید رفتاری را که در بافت تاریخی اردکان داشتید اینجا هم داشته باشید؛ بگذارید راه شما را پیش ببرد تا بتوانید کوچه پس کوچه‌ها و خانه‌های دو طبقه و سه طبقه آن را کشف کنید. یکی از عجایب این قلعه شکل ماز مانند و کوچه‌های پیچ در پیچی است که برای جلوگیری از راهزنان ساخته شده و اتفاقا همین جذابیت این قلعه است.

درون قلعه 80خانه قرار داشته که بخشی از آنها هم‌اکنون احتیاج به مرمت بیشتر دارند، اما لابه‌لای این خانه‌ها برخی از خانه‌ها سالم‌تر مانده‌اند و می‌توانید داخل آنها را ببینید. بیشتر این خانه‌ها دو یا سه طبقه است و متناسب با توانایی اقتصادی و موقعیت اجتماعی قلعه نشینان طراحی و ساخته شده‌اند. دیواره‌های قلعه از خشت و گل است و سقف آن از تیرهای چون حصیرهای الیافی، چوب و پوشال است. این خانه دارای سقف‌های گنبدی و گهواره‌ای است و دارای شش برج نگهبانی است که متصل به بدنه قلعه است. همچنین این قلعه دارای چهار دروازه به نام‌های دروازه بالا، پایین، رضا خان سرداری و خالو است و اطراف قلعه کوچه‌های باریکی است که معروفترین آنها کوچه گرگ است.

در بخشی از این قلعه برجی قرار دارد که گفته می‌شود منار جنبان خرانق است. البته هم‌اکنون منارجنبان خرانق تعطیل است و ظاهرا قرار است بازسازی و دوباره جنبیدن را از سر گیرد. اگر روی دیوارهای برج قلعه خرانق بایستید می‌توانید دیگر دیدنی‌های این منطقه را ببینید. یکی از این دیدنی‌ها که در فاصله 500متری قلعه است، پل تاریخی خرانق است که روی یک پایه سنگی ساروجی قرار دارد. احتمال می‌رود که این پل سیل شکن بوده باشد. این پل احتمالا در زمان اشکانیان ساخته شده است. کمی آن طرف‌تر از پل هم بقعه‌ای وجود دارد که به مزار «بابا خادم» معروف است. گفته می‌شود که این مکان یکی از مناطقی بود که امام رضا(ع) در سرراه مشهد از آن گذشت و قدمگاه ایشان به‌عنوان «مشهدک» معروف است. در اینجا بود که خادم امام بیمار شد و درگذشت و به خاک سپرده شد و بقعه بابا خادم مدفن او است. بیرون قلعه کاروانسرای خرانق قرار دارد؛ کاروانسرایی که البته اگر بخواهید شب را در این منطقه بمانید، حتما باید با هماهنگی صورت بگیرد.

 

 

شاهزادگان آواره یزدگرد

 

براساس باور عمومی و اسناد تاریخی یزدگرد سوم هفت فرزند؛ پنج دختر و دو پسر داشت.این فرزندان به همراه همسر یزدگرد، کتایون بانو بعد از رسیدن خبر کشته شدن یزدگرد به سمت مرکز ایران آمدند تا از حمله اعراب درامان باشند. در نزدیکی یزد این خانواده از هم جدا شدند. «مهربانو» و «پارس بانو» به سمت «عقدا» رفتند و در آن جا درگذشتند. «شهربانو» هم به باور ایرانی‌ها توسط عرب‌ها به اسارت گرفته شد و به مدینه برده شد و همسر امام حسین(ع) شد. «نازبانو» راه مخالف خواهران را پیش گرفت و به سمت جنوب رفت و در کوه «تیجنگ» گم شد و آرامگاه معروف «پیر نارکی» جایی است که او در آنجا دفن شده است. «کتایون بانو» به همراه «اردشیر» پسر کوچک‌تر به سمت یزد رفتند. اما آن دو هم، از هم جدا شدند و اردشیر در شرق یزد در جایی گم شد که امروز به پیر «نارستانه» معروف است. کتایون هم در آستانه ورود به یزد پشت حصار خود را به چاهی انداخت که هم‌اکنون به «ستی پیر» یا آرامگاه کتایون معروف است. از میان این خانواده «نیک بانو» به همراه «مروارید» که به زبان‌های باستانی ایران، «هریشت» یا خدمتگزار او بود به سمت اردکان رفتند. به‌نظر می‌رسد که مروارید در میانه راه به هر دلیلی از او جدا شد و نیک بانو راه خود را در تنهایی به سمت شرق ادامه داد تا پای کوهی رسید که حالا نیایشگاه چک چک در آن قرار دارد. او در پای کوه بودکه سیاهی لشگر را دید و ترسان از کوه بالا رفت و در میانه راه بالا رفتن- آنطور که در باور محلی است -توانش را از دست داد و فریاد زد کوه مرا در آغوش بگیر! با گفتن این جمله در شکاف کوه گم شد. بعدها چوپانی که گله‌اش را گم کرده‌بود به اینجا رسید و آبی که از شکاف کوه چک چک می‌آمد، او را از تشنگی نجات می‌دهد و در خواب صدای «نیک بانو» را می‌شنود که می‌گوید اینجا برای من اتاقی بساز و شمعی بیافروز تو. به سلامت گله‌ات را پیدا خواهی کرد. او وقتی از خواب بیدار می‌شود گله‌اش را پیدا می‌کند و به کمک بزرگان روستایش، این زیارتگاه را بنا می‌کند.

از آن جایی که همیشه چشمه آبی در این مکان روان بوده برخی از پژوهشگران معتقدند، این مکان در گذشته یکی از پرستشگاه‌های مهم آناهیتا بوده. این نظری است که درباره کوه ‌بی‌بی شهربانو‌ نیز داده می‌شود.

به هر روی، پیرچک چک منطقه‌ای است دیدنی چه به لحاظ طبیعت‌گردی و چه به لحاظ گردشگری تاریخی. بهشتی کوچک و سبز در دل کویر مرکزی ایران که تا از نزدیک آن را نبینید، باور کردنش سخت خواهد بود.

 

 

 

مزرعه مهر

 

تا اشکفت می‌روید حتما سری هم به عقدا بزنید؛ شهری در 60کیلومتری اردکان که از شهرهای دیدنی و زادگاه افراد شناخته شده‌ای چون میرزا رضای کرمانی ملقب به شاه شکار، قاتل ناصرالدین‌شاه است. این شهر از گذشته محل زندگی مسلمان و زرتشتیان بوده است و بناهای تاریخی مهمی چون کاروانسرای چاه ریگ و چهار طاقی مشهوری دارد که دیدنی است. اما شاید بخشی از شهرت عقدا جز غار اشکفت مربوط به مکان‌های مشهور زرتشتیان در این شهر است. یکی از این مکان‌ها که به مرزعه مهر نامگذاری شده به مزار شاهدخت ساسانی مهربانو شناخته می‌شود. براساس باورهای محلی این مکان آرامگاه دختر کوچک یزدگرد است که بعد از جدا شدن از خواهران و برادر و مادرش به همراه پارس بانو خواهر دیگرش به عقدا آمد و اینجا از گرسنگی و تشنگی جان سپرد و پیکرش را در همین منطقه دفن کردند. مردم در آن محل شمع روشن می‌کنند. مزرعه مهر یکی از نقاط مهم زرتشتی نشین منطقه اردکان است. در بخش غربی شهر عقدا در جایی که روستای «زرجوع» قرار دارد زیارتگاه کوچکی در شکاف سنگ قرار دارد که در باور مردم منطقه محلی است که «پارس بانو» خواهر مهربانو در آن جا در اثر گرسنگی درگذشته است. در روزگاران گذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف کوه قرار داشت که گفته می‌شد متعلق به پارس بانو بوده. این لباس هم‌اکنون از کوه جدا شده و در جایی نگهداری می‌شود. در اطراف این نیایشگاه خیمه‌هایی ساخته شده که هر ساله از 13تا 17تیرماه پذیرای افرادی است که برای برپایی مراسم آیینی پارس بانو به این منطقه می‌آیند.

نکته: داستان مفصل خانواده یزدگرد و ماجرای‌شان در یزد را در بخش «پیر چک چک» بیشتر خواهیم خواند.

 

 

در حصار کوه

 

برای رسیدن به نیایشگاه پیرچک چک نیازی نیست سینه کوه را بگیرید و بالا بروید، از پای کوهی که نیایشگاه در میانه آن قرار گرفته راهی پلکانی ساخته شده که در دو طرف آن مکان‌هایی برای استراحت و اتاق‌هایی است که می‌توان در آن اقامت کرد. البته اقامت در این منطقه باید در هماهنگی با انجمن زرتشتیان شریف‌آباد باشد که اداره پیر چک چک را به‌دست دارند. در اطراف پله‌هایی که به سمت نیایشگاه می‌روند پر از جملاتی از زرتشت و بخش‌هایی از گاتاهای مشهور اوست. روی یکی از تابلوها نوشته شده:« پاکی و پارسایی و پرهیزگاری بهترین کار نیک و مایه خوشبختی است.»روی بعضی از تابلوها هم تأکید شده که برای ورود به این مکان باید کاملا پاک بود. از زنان و دختران زرتشتی هم خواسته می‌شود که با پوشش و لباس سنتی خود وارد چک چک شوند.

در هنگام ورود به نیایشگاه که باید کفش‌ها را از پا در آورید و مردان هم کلاه سفیدی بر سر داشته باشند. در دیواره کوه آتشگاهی سه شاخه قرار دارد و در مقابل آن ظرف لوتوس که 12شاخه به نشانه 12‌ماه سال دارد. درکنار آتشگاه مکانی است که چک چک آب از کوه به زمین می‌خورد. این قطرات آب برای زرتشتیان تبرک شده. اگر بخواهید می‌توانید عود روشن کنید. آیین روشن کردن عود در نیایشگاه‌های زرتشتی اینگونه است که عود را باید از آتش آتشگاه روشن کرد و گذاشت تا شعله آن خاموش شود و بعد باید سر آن را به 12برگ لوتوس زد و به ستون عوددان متصل کرد. حالا بعد از دیدار از نیایشگاه می‌توانید از بالای آن به کویری که روبه‌روی شماست نگاه کنید.

نکته: دیدن از پیر چک چک مشکل خاصی ندارد و تنها در فاصله 20تا 27خرداد‌ماه که مراسم رسمی در آن جا برگزار می‌شود اجازه ورود به غیرزرتشتیان داده نمی‌شود.

 

 

هریشت شاهزاده

 

در راه بازگشت از خرانق و چک چک به اردکان حتما سری هم به «پیر هریشت » بزنید و از نیایشگاه آنجا دیدن کنید. داستان این نیایشگاه در ادامه داستان «نیک‌بانو» است. «مروارید» خدمتگزار نیک‌بانو در همین جا از او جدا شد. شاید همین جا درگذشت و نیک بانو او را گذاشت و به سمت چک چک رفت. پیر هریشت هم مانند چک چک در بلندای کوهی قرار دارد. هرچند این کوهی به بلندی چک چک نیست. برای رسیدن به نیایشگاه که از سنگ سفید ساخته شده پلکانی وجود دارد که می‌توانید به راحتی به آن برسید. آرامگاه دو اتاق دارد. در اتاق دوم گوری قرار دارد که دور تا دور آن هم‌اکنون حفاظ شیشه‌ای گذاشته شده است. در اینجا هم مانند پیر چک چک آتشگاهی قرار دارد. روی این گور شمع و گل و قند برای تبرک قرار می‌دهند.

 

 

نگهدار شاهزاده ساسانی

 

یکی از کلماتی که در استان یزد زیاد به گوش‌تان می‌خورد واژه «پیر» است. پیرها در حقیقت مکان‌های مذهبی هستند که متعلق به زرتشتیان است و باور عمومی بر اینکه این‌ مکان‌های متعلق به فرزندان یزدگرد سوم است که بعد از فرار و انتشار خبر کشته شدن آخرین شاه ساسانی، به مرو پناه آوردند. اما در میان این پیرها، «پیر چک چک» یا نیایشگاه سبز اردکان یکی از مهم‌ترین بناهای مذهبی زرتشتیان است.

درباره تاریخچه نیایشگاه پیر چک چک اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما زرتشتیان و محلی‌ها معتقدند این نیایشگاه متعلق به نیک بانو دختر یزدگرد است. بنای پیر چک چک در میانه دو کوه در بالای دره‌ای ساخته شده که در آن چشمه‌ای همیشه جاری قرار دارد و قطره ‌قطره‌های آبی که از این چشمه سرازیر می‌شود چک چک به داخل مکانی که در دل صخره برای عبادت قرار داشت، می‌چکد. این شاید مهم‌ترین دلیل نامگذاری این محل به نام «پیر چک چک» یا «پیر چک چکو» معروف باشد. البته برخی هم این نیایشگاه را پیر سبز می‌نامند که به‌خاطر درختان همیشه سبزی است که در دل کوه به چشم می‌خورند. یکی از این درخت‌ها چناری کهن است که محلی‌ها معتقدند به داستان نیک‌بانو بازمی‌گردد.

 

نکته: «پیر چک چک» 45دقیقه دورتر از اردکان در جاده یزد به طبس و مشهد قرار دارد و نزدیک خرانق است. برای همین یک نصف روزتان را باید خالی کنید تا از این منطقه دیدن کنید. جاده اردکان به پیر چک چک در دل کویر این شهر ساخته شده و سیاه‌کوه را که پیشتر درباره‌اش صحبت کردیم می‌توانید در راه ببینید. اگر ماشین شخصی ندارید هم مشکلی نیست، می‌توانید در اردکان ماشین بگیرید. در چک چک فروشگاه و رستوران وجود ندارد.

 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید