• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 22 فروردین 1398
کد مطلب : 51996
+
-

در مواجهه با اخبار و تصاویر حوادث مختلف در فضای مجازی چه کنیم؟

غرزدن ممنوع!

غرزدن ممنوع!


مهران مصفا
فضای مجازی پرشده از عکس‌ها و تصاویری از سیل در استان‌های مختلف کشور. بخشی از ساعات ما هم صرف این می‌شود که ببینیم و غصه بخوریم. گاهی هم چیزی می‌نویسیم یا عکس و فیلمی را منتشر می‌کنیم. این کار گاهی از صبح تا شب و طی روزهای متوالی ادامه دارد؛ چرخه‌ای که اگر درست اجرا نشود نه‌تنها باری از روی دوش کسی برداشته نمی‌شود که بار بیشتری هم خواهد بود. در این‌باره با مینا اسفندیاری، روانشناس بالینی و یاسر درخشان، جامعه شناس صحبت کرده‌ایم تا برایمان کمی درباره مدیریت ذهن و روح و هیجان‌های منفی در زمان بروز حادثه‌های بزرگ بگوید؛ اینکه هنگام مواجهه با بحران‌ها و اخبار ناگوار ملی، برای مراقبت از جان و روان خود و دیگر اعضای جامعه از آسیب‌های روانشناختی، باید به چه نکاتی در استفاده از شبکه‌های اجتماعی توجه کنیم؟

هیجان خود را مهار کنیم!
مینا اسفندیاری درباره رفتار مناسب حین بروز حادثه می‌گوید: «هیجانات خود را مهار کنیم و با فاجعه‌سازی، شایعه پراکنی، غرزدن، سرزنش‌کردن، ترویج ناامیدی و منفی‌بافی‌هایی از این دست، ذهن مشوش جامعه را مشوش‌تر نکنیم. شبکه‌های اجتماعی سطل آشغالی برای خالی‌کردن هیجانات منفی ما نیست؛ چراکه هزاران گوش و چشم، شاهد و حاضر و آماده تحت‌تأثیر قرار گرفتن هستند. اگر نمی‌توانیم احساسات منفی خود را مهار شده و تعدیل شده بیان کنیم، سکوت کنیم. برای شفاف‌کردن ذهن‌های متحیر از اتفاقات ناگواری که افتاده فقط مطالب منتشر شده توسط متخصصان اصلی و رسمی مرتبط با آن بحران را منتشر کنیم. بر حل مسئله و مدیریت بحران متمرکز شویم؛ یعنی رفتارهایی که به بهترشدن اوضاع کمک می‌کند نه بدتر شدن آن. هوشیار باشیم که هنگام وقوع حوادث و اخبار ناگوار، سرعت انتشار اطلاعات در رسانه‌های رسمی و به‌خصوص در شبکه‌های اجتماعی، به‌صورت مقطعی بیشتر می‌شود و این مسئله زمینه سوءاستفاده بلاگرهایی را فراهم می‌کند که برای جذب مخاطبان بیشتر یا درنظر داشتن منافع مالی و... با انتشار اخبار منفی در پی تحریک عواطف مخاطبان خود به هر قیمتی هستند.

هر چقدر سازه‌های روانی شخصیتی مخاطب از استحکام کمتری برخوردار باشد بیشتر توسط چنین اخباری مورد آزار و سوءاستفاده قرار خواهد گرفت. بنابراین فکر می‌کنم یک فرد مسئولیت‌پذیر که امنیت روانی دیگران برایش اهمیت دارد اعتراضات خود را به‌عنوان یک شهروند با بار هیجانی کنترل شده چند روزی بعد از بحران منتشر می‌کند نه هنگام ضربه‌های اولیه و هضم‌نشده‌ای که در روزهای اول به افکار عمومی وارد شده است؛ چراکه خود را مسئول مراقبت از امنیت روانی مخاطبان و خوانندگانش هم می‌داند. پس با فاجعه و شایعه‌سازی‌ها، جنگ و جبهه‌گیری‌های سیاسی و منفعت‌طلبی، اضطراب بیشتر تولید نمی‌کند و اعتراضات خود را در زمان مناسب‌تری بیان می‌کند».

   روایتگر خشونت نباشیم
یاسر درخشان، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی درباره کارکرد رسانه زمان بروز حوادث توضیح می‌دهد: «شبکه‌های اجتماعی بستر مناسبی هستند برای انتشار بیانیه‌های رسمی، آگاهی‌بخشی و آموزش راهکارهای علمی و تخصصی در مواجهه با بحران؛ اطلاع‌رسانی درباره نحوه کمک‌رسانی و فعالیت‌های داوطلبانه، تشویق به حمایت مالی و غیرمالی از حادثه‌دیدگان. یادمان باشد منبع‌مان متخصصان اصلی و رسمی مرتبط با آن بحران خاص باشند و کانال‌های معتبر و قابل پیگیری را از کانال‌های غیرمعتبر تشخیص دهیم.

الیوت ارونسون، روانشناس اجتماعی برجسته معاصر در کتاب روانشناسی اجتماعی به این موضوع می‌پردازد که اساسا رویکرد رسانه‌ها به رویدادهای خبری از چه دیدگاهی است. او از رئیس شبکه بی‌بی‌سی نقل می‌کند: «اخبار تلویزیون نوعی سرگرمی به شمار می‌رود». صلح سرگرم کننده‌تر است یا خشونت؟ به‌نظر می‌آید خشونت به‌دلیل اینکه هیجان بیشتری برای بشر به همراه دارد توجه افراد بیشتری را به خبر جلب می‌کند. ارونسون معتقد است  که رسانه‌های همگانی به پوشش رویدادهای خشونت‌آمیز تمایل بیشتری نشان می‌دهند. برای مثال در حادثه سیل اخیر در همان روزهای اول، عکسی از شام‌خوردن رئیس سازمان هلال احمر در یک رستوران مجلل در شبکه‌های اجتماعی دست به‌دست شد. همانطور که حدس می‌زنید بسیاری از کاربران به تخطئه و زیرسؤال‌بردن تمام فعالیت‌های آن سازمان مبنی بر همان یک قطعه عکس مشغول شدند. این در حالی است که تصاویر و فیلم‌های متعددی از فعالیت‌ها و از خودگذشتگی نیروهای هلال احمر در رسانه‌ها منتشر شد که دیگر مانند مثال قبل توجه ویژه کاربران را به‌خود معطوف نساخت. امروز این ذائقه «انتخاب خبر بد» از رسانه‌های رسمی به سطح وسیع کاربران شبکه‌های اجتماعی تسری پیدا کرده است. بنابراین توجه به این نکته برای مخاطبان رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص در زمان وقوع حوادث بزرگ لازم است که خبرهای رسمی و مطالب برگزیده و داغ شده در شبکه‌های اجتماعی قطعا تصویر کاملی از واقعیت را انعکاس نمی‌دهند و تمرکزشان بر رویدادهای منفی است. مثال قابل تامل این نگاه یکی از اقتصاددانانی است که در شبکه اجتماعی خود، برخلاف جریان غالب این روزها نوشت: «در دل بحران‌ها، روایتگر پیروزی‌ها باشیم که روایت مکرر غم‌ها تنها ما را در مقابل غم‌ها بی‌تفاوت می‌کند».

اریک فروم در کتاب «داشتن یا بودن» به ما پیام بسیار مهمی می‌دهد. او می‌گوید به جای تمرکز بر کمیت‌های مادی و عینی زندگی یعنی «داشته‌ها» بر نگاهی کیفی، روانی و معنادار یعنی نوعی از «بودن» تمرکز کنیم. افرادی که هدف و معنای زندگی خود را در پرورش نوع «بودن» خود به‌عنوان یک انسان در این دنیا تعریف می‌کنند و در پی رشد کیفیت‌های غیرمادی زندگی مثل نوع‌دوستی، حمایت از نیازمندان، حمایت از حیوانات و محیط‌زیست، آگاهی‌بخشی، فرهنگسازی‌های سالم و… تعریف می‌کنند افراد شادتری هستند و کمتر با بحران‌های بیرونی که تحت کنترلشان نیست فرو می‌ریزند. درحالی‌که افرادی که هدف و معنای زندگی خود را در افزایش «داشته»های خود می‌بینند بیشتر به‌دنبال افزایش تحصیلات، قدرت، ثروت و روابط هستند. این افراد در مواجهه با بحران‌های طبیعی، سیاسی، بی‌ثباتی اقتصادی و خسارت‌های مالی و حتی جانی، آسیب‌پذیرترند».



   مواظب خودتخریبگری باشیم
مینا اسفندیاری همچنین درباره افسردگی افراد پس از بروز یک حادثه ملی می‌گوید: «مورد دیگری که ما را هنگام شنیدن اخبار ناگوار دچار علائم افسردگی و اضطراب می‌کند این است که گاهی اوقات افراد از اینکه هموطنانشان در رنج هستند و خودشان در امنیت و آسایش هستند، دچار احساس گناه و عذاب وجدان می‌شوند. بنابراین یک رفتار خودتخریبگرانه در پیش می‌گیرند و با دوباره و دوباره مرور کردن وقایع تلخ، خود را درون آن رنج غرق و داشته‌های خود مثل امید، آرامش، شادی، تلاشگری و… را تخریب می‌کنند. درحالی‌که همدلی و حمایت عاطفی و غیرعاطفی به معنی غرق‌شدن در رنج دیگری نیست، این کار صرفا به سیاه‌تر‌شدن احوال عمومی جامعه منجر می‌شود. اتفاقا برعکس برای همدلی و حمایت سازنده نیازمند محکم و قوی و امیدواربودن و حمایت از همدیگر برای عبور از آسیب هستیم. یک فرد انسان‌دوست نسبت به رنج دیگر انسان‌ها بی‌تفاوت نیست اما خود را در سیاهی‌ها گم نمی‌کند بلکه در روشنایی می‌ایستد و تا جایی که سهم اوست دیگران را هم به سمت روشنایی و سازندگی می‌کشاند. به آن دسته از افرادی که با هر حادثه تلخ و خبر ناگواری دچار علائم اضطراب و افسردگی و به کلی به آینده بدبین و ناامید می‌شوند و یا به‌خاطر امنیت و دلخوشی‌هایی که دارند دچار احساس گناه می‌شوند یادآوری می‌کنم که شما علت و مسبب و مقصر آن حادثه بد نیستید و با تخریب داشته‌های خودتان کمکی به ماجرا نمی‌کنید. پس در عین حال که وقایع خارج از کنترل و اراده‌تان را می‌پذیرید، با همدلی و حمایت عاطفی و مالی خود، کاری که از دست‌تان بر می‌آید را انجام دهید. فراموش نکنید این اخبار ناگوار تمام زندگی ما را تشکیل نمی‌دهد و تنها بخشی از اوضاع موجود است. مهم‌‌ترین عرصه عمل شما، تنها در محدوده اختیارات و کنترل شما و در قبال درست زندگی‌کردن در مسیر زندگی خودتان است. ما قادر به کنترل همه شرایط و اوضاع بیرون از خود نیستیم اما قادریم در محدوده اختیارات خود، از ‌آزادی درونی خود استفاده و به قدر ممکن به زندگی خود و دیگران کمک کنیم. از ایده‌ها و نگاه‌های سازنده و امیدبخش حمایت کنیم تا تبعات افسرده‌کننده و اضطراب‌برانگیز اخبار ناگوار را کاهش دهیم. نیمه پر لیوان را فراموش نکنیم و اتفاقا به یاد بیاوریم که چطور می‌شود مشکلات را حل و خسارت‌ها را جبران کرد و ویرانی‌ها را دوباره از نو ساخت. بعد از هر بحران و حادثه ناگواری که در کشور رخ می‌دهد، سوگواری و تجربه احساسات ناخوشایند مثل بهت، خشم، غم و حسرت مرحله‌ای طبیعی و ضروری است اما عبور از آن مرحله بسیار حائز اهمیت است. تزریق ناامیدی، محرک اضطراب و افسردگی و در نهایت از کارافتادگی است، درحالی‌که امید، سوخت اولیه برای شروع دوباره است».


ما قادر به کنترل همه شرایط و اوضاع بیرون از خود نیستیم اما قادریم در محدوده اختیارات خود، از ‌آزادی درونی خود استفاده و به قدر ممکن به زندگی خود و دیگران کمک کنیم

 

این خبر را به اشتراک بگذارید