یک دیوار عشق، یک دیوار نوروز
گفتوگو با «محمدرضا حمیدی» استاد پیشکسوت نقاشی قهوهخانهای که این روزها مشغول خلق تابلو نوروزگاه است
مرجان فرهمند| خراسان رضوی ـ خبرنگار:
نقاشی قهوهخانهای همراه حفظ تمامی ارزشهای منطقی هنر مذهبی و سنتی ایران، به ضرورت نیاز و خواست مردم و به پاس احترام به باورهای مردم ایران متولد شد. هنرمندان بیادعا مقابل دیوار قهوهخانهها، در ایوان حسینیهها و تکیهها، بر سکوی گود زورخانهها گوش به سخن نقالان و چشم در چشم مداحان نشستند و رنگها را ساییدند و کاسههای سفالی و شکستهشان را پر از رنگ کردند.
آنچنان وفادار و ایستاده به قرار خویش که قهوهخانه خانهشان شد و کاشانه شب و روزشان و میعادگاه باروری ذوق و هنر و خلاقیتشان و با مردم بودن عهد همیشگیشان. در قهوهخانهها بود که این هنرمندان تهیدست و رنجیده ضمن حفظ ارزشها، شیوه هنر شمایلنگاران و پردهکشان گذشته مرز و بومشان خود بانیان مکتبی اصیل و فراخور شأن و آبروی این هنر مردمی شدند.
دیری نپایید که عنوان نقاشی قهوهخانهای در تاریخ هنر ایران در مقامی بس والا و پایدار به جا ماند.
یادی از اساتید و بزرگان
استاد «محمدرضا حمیدی» یکی از بازماندگان هنر نقاشی قهوهخانهای است که این روزها در خانه ملک مشهد مشغول به خلق اثری ماندگار است. وی حدود 58 سال قبل زمانی که کودکی بیش نبود همراه برادر بزرگترش به کارگاه نقاشی قهوهخانهای او رفت و نزدش آموزش دید. در آن زمان استادان نقاشی قهوهخانهای زیادی در مشهد نبودند به غیر از استاد «حسین قوللر آغاسی» و «محمد مدبر» که اهل تهران بودند و در مشهد کار میکردند. همراه شدن این 2 برادر باعث پایهگذاری و راهاندازی نقاشی قهوهخانهای در مشهد بعد از اساتید تهرانی شد و تا به امروز برادرها این هنر را در این شهر زنده نگه داشتهاند. با اینکه نزدیک به 18 سال از فوت برادر بزرگ میگذرد ولی 2 برادر دیگر «محمدرضا» و «مصطفی» همچنان اصالت نقاشی قهوهخانهای را حفظ کردهاند.
در محضر استاد
این استاد پیشکسوت درباره علاقهاش به این هنر و آغاز فعالیتش در این عرصه میگوید: متولد 1338 هستم و نزدیک به 50 سال است که سیاهقلم و نقاشی قهوهخانهای کار میکنم. برادر مرحومم در همان دوران کودکی استعداد من را در زمینه نقاشی کشف کرد و این هنر را به من آموزش داد. وی میافزاید: سبک نقاشی اساتیدی چون برادرم و استادش مرحوم آغاسی با سبک نقاشی قهوهخانهای دوره قاجار از نظر رنگ و طرح متفاوت بود و خودشان در این زمینه ایدهپردازی میکردند.
حمیدی در خصوص محتوای نقاشی قهوهخانهای بیان میکند: در تابلوهای قهوهخانه 3 موضوع برای کار کردن وجود دارد. ابتدا داستانهای شاهنامه فردوسی را میتوانید ببینید، سپس رویدادهای مذهبی به ویژه ماجرای قیام امام حسین (ع) و در نهایت این نقاشی ریشه در آداب و رسوم ایرانی و اعتقادات و باورهای مردم ما دارد.
این هنرمند تاکید میکند: کسی مثل من با دست خالی نمیتواند این هنر را گسترش دهد یا آن را حفظ کند، بنابراین متولیان فرهنگی باید به میدان بیایند و از این هنر حمایت کنند.
نقاشی قهوهخانهای هنری تلفیقی
حمیدی در خصوص سبک نقاشی قهوهخانهای توضیح میدهد: این هنر تلفیقی از مینیاتور و سبک نقاشی ایرانی است. در قدیم که قهوهخانهها دایر بود، این هنر رونق زیادی داشت و افراد ثروتمند که به هنر علاقه داشتند سفارشهای فراوانی به نقاشان میدادند. وی با تاکید بر خطر فراموشی این نقاشی اصیل ایرانی میگوید: امروزه فقط افراد خاصی این تابلوها را سفارش میدهند و بیشتر این آثار هنری فقط به دیوارهای موزههای معاصر نصب میشود. متاسفانه زندگیهای امروزی نسبت به گذشته تغییرات بسیاری کرده است و در ساختمانهای مدرن دیگر جایی برای این مدل نقاشیها وجود ندارد مگر اینکه یک فرد کلکسیوندار بخواهد مجموعهای را جمعآوری کند.
جایگاه نقاشی قهوهخانهای
با ظهور هنرهای مختلف در جوامع امروزی هنرهایی مثل نقاشی قهوهخانهای کمتر مورد استقبال افراد قرار میگیرد و کمکم رو به فراموشی است.
این هنرمند پیشکسوت در این زمینه تصریح میکند: نقاشی قهوهخانهای یک نقاشی تخصصی، منحصربهفرد و خیالی است که قبلا در قهوهخانهها کاربرد داشت ولی الان بیشتر موزهای شده است. تعداد نقاشان این هنر در کشور کم شده است و کسی نیست که بخواهد به جوانها این سبک از نقاشی را آموزش دهد. حدود 10 هنرمند نقاش قهوهخانهای در تهران بودند که متأسفانه همه آنها فوت کردهاند. الان من و برادرم تنها هنرمندان بازمانده از نسل این نقاشها در ایران هستیم.
وی با بیان اینکه اگر مکان مناسبی برای آموزش در اختیارم بگذارند از فراموشی این سبک جلوگیری میکنم، میافزاید: در گذشته این نقاشیها با نقل نقالان سبب سرگرمی مردم و انتقال آداب و مفاهیم ارزشمند به آنها میشد ولی امروز تلویزیون و دیگر رسانهها جای آنها را گرفتهاند و شاید یکی از دلایل کمرنگ شدن جایگاه آن در جامعه همین باشد.
حمیدی با اشاره به بهترین کارهایش در طول فعالیت حرفهای و هنری خود میگوید: تابلو «قهوهخانه سنتی» من به عنوان یک کار برجسته در سال 76 در کتاب موزههای معاصر چاپ شد. همچنین تابلو «سلسلهالذهب» و «عصر عاشورا» از دیگر کارهای شاخصم است. وی با اشاره به کارهایی که برای موزه آرامگاه فردوسی انجام داده است، توضیح میدهد: تابلو «هفتخوان رستم» را به سفارش میراث فرهنگی در سال 84 برای این موزه کشیدم. بیشتر آثار هنری من در موزههای تهران حفظ و نگهداری میشود.
تابلو نوروزگاه، جدیدترین اثر استاد
روزهای پایانی سال این استاد پیشکسوت به سفارش سازمان میراث فرهنگی استان خراسان رضوی مشغول کشیدن اثری زیبا و بهیادماندنی به نام «نوروزگاه» است.
استاد حمیدی به مدت 3 ماه برای خلق این اثر فاخر زمان گذاشته است. ابعاد این تابلو 3 در 2 است و در آن تمام آداب و رسوم زندگی اصیل ایرانی برای مخاطبان به نمایش گذاشته شده است.
تابلویی زیبا و چشمنواز با همان ویژگیهای نقاشی قهوهخانهای و معرفی آداب و رسوم ایرانی که ریشه در فرهنگ ما دارد. تابلویی که جشن و آیین نوروزی را معرفی میکند و هر گوشه آن از یک رسم و رسوم و آیین خاص حکایت دارد.
در بالای تابلو منارهها و گلدستههای حرم مطهر رضوی را میبینید که به رسم یک آیین کهن لحظه تحویل سال نو شروع به نقارهزنی میکنند. پایین تابلو 2 حاجی فیروز با لباس قرمز و دایره زنگی به دست، آمدن فصل بهار را اعلام میکنند. میان تابلو مجلس و محفلی برپاست، سفره هفتسینی انداختهاند و کوچک و بزرگ در کنار هم آماده لحظه تحویل سال نو هستند.
گوشه سمت چپ بالا نشان از دید و بازدید نوروز دارد و پایین آن جشن زیبای چهارشنبهسوری و پریدن از آتش و شادی و سرور دیده میشود. سمت راست تابلو در قسمت بالا ورزش باستانی کشتی «چوخه» که مخصوص خراسانیها و یادگار گذشتگان است به تصویر کشیده شده است و پایین آن روز طبیعت و سیزده بهدر را میبینیم. خلاصه میتوان گفت در این تابلو زیبا همه آیین نوروزی را در یک نگاه میتوان دید. نکته مهم در خلق این اثر ماندگار، رعایت تمام ظرافتها و نشان دادن یک زندگی سنتی است. باید این اثر فاخر را از نزدیک دید و لذت برد. گویی خود در این محفل شاد و مفرح حضور داری و از همه مشکلات زندگی ماشینی امروز فارغ هستی. گاهی لازم است برای فرار از شلوغی شهر به چنین مکانی پناه ببریم و خود را به دست خاطرات بسپاریم تا شاید آرام شویم.