• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 6 اسفند 1397
کد مطلب : 48928
+
-

فرصتی جدید برای احیای باغات

دیدگاه
فرصتی جدید برای احیای باغات


سید آرش حسینی میلانی/ ‌رئیس کمیته محیط زیست و خدمات شهری شورا
«هریک از شاخه‌های آن به مانند تنه درخت در بالای بنای مسجد سر به فلک کشیده است. قطر درخت را نمی‌توان دقیقا حساب کرد، اگرچه برآورد می‌شود به ۱۵متر می‌رسد. این درخت عده کثیری را در سایه خود پناه می‌دهد. قهوه‌چی بساط آبدارخانه خود را در آن قرار داده و سقا هم کوزه‌های آب خود را در گوشه‌ای از تنه‌اش گذاشته، مردم زیر سایه آن نماز می‌خوانند. مکتب‌داری اطفال خود را در آنجا جمع کرده و به آنها درس می‌دهد.» این عبارات، توصیف ژان دیولافوا در ۱۳۷سال پیش از چنار امامزاده صالح است. این درخت کهنسال را می‌توانیم نمادی از رابطه انسان و درخت در دهه‌های پیشین بدانیم، در پایتختی که به‌واسطه آب و هوای ناسالم آن در فصل گرم، مردم و حاکمان، با ایجاد باغات متعدد تلاش کردند بر نامهربانی طبیعت غلبه کنند و در سایه‌سار باغات، فضای فراغت، نیایش و تحصیل را بیافرینند. خدمات باغات تهران به مردمانش تا نیمه‌دهه 40 و تا قبل از پمپاژ درآمدهای سرشار نفتی به تهران تداوم یافت اما از آن پس، با توسعه و گسترش خدمات آب و برق و هجوم طالبان زمین و مسکن، سرنوشت دیگری برای درختان شهر رقم زده شد. «اول شهریور۱۳۴۶، به‌دلیل سهل‌انگاری کارگرانی که می‌خواستند با بستن یک تسمه فلزی به دور تنه چنار امامزاده صالح از شکسته شدن آن جلوگیری کنند، هنگام جوشکاری آتش گرفت و خاموش کردن این آتش، 3ساعت و نیم به طول انجامید. در سال‌های بعد حیات آن به سبب نشست و ریزش مجرای قنات مجاورش به خطر افتاد و کارشناسان هزینه لازم برای رفع این مشکل را در سال۱۳۶۳، ۶۰هزار ریال برآورد کردند تا اینکه در سال۱۳۷۸ با مجوز سازمان میراث فرهنگی و به سبب مخاطرات جانی ناشی از ریزش اجزای درخت، چنار امامزاده صالح قطع شد.»

این سرنوشت چنار مشهوری است که زمانی دستمایه خاطرات سیاحان مشهور خارجی در سفر به تهران بوده و این در حالی است که درخت سیب مشهور نیوتن بارها واکاری شده است و در همین سرزمین، سرو ابرقو با قدمتی بیش از ۴۵۰۰سال تحت حفاظت است. هم‌اکنون‌ از گستره ۷۳۰کیلومترمربعی تهران، تنها 2 درصد آن را باغات و اراضی مشجر تشکیل می‌دهند. شهری که زمانی به چنارستان شهرت داشته است، سطح وسیعی از سرسبزی‌هایش حذف و تعداد بی‌شماری از درختان کهنسالش قطع شده است که اگرچه در املاک خصوصی ایستاده و زنده بودند، اما در تعیین سطح کیفیت اکولوژیک شهر ما نقش اصلی را برعهده داشتند. اما اکنون آن باغات زیبا و ارزشمند، جای خود را به تعدادی مناظر بتنی، سنگی و شیشه‌ای داده‌اند. آمار متفاوتی از تخریب باغات در چندین دهه توسعه سیمان‌محور نقل شده است اما شکی نیست این تخریب را تنها با فاجعه‌ای چون زلزله می‌توان مقایسه کرد. زلزله‌ای که ظرفیت تاب‌آوری شهرمان را در برابر تغییرات اقلیمی در آینده‌ای نزدیک کاهش داده است. با وجود این واقعیت تلخ همانطور که بسیاری از شهرهای زلزله‌زده به همت مردمان‌شان آوارها را کنار زده و زندگی را از سر گرفته‌اند، ما نیز می‌توانیم با تعریفی جدید از فعالیت سازگار با طبیعت، میراث سبز خود را مجددا احیا کنیم.

از منظر دوستداران محیط‌زیست ایده‌آل آن است که مجوز هیچ‌گونه ساخت و‌سازی‌ در باغات داده نشود و شهرداری باغات را خریداری کند. از سوی دیگر، صاحبان ساخت‌وساز با اتکا به مصوبه «برج باغ» اصرار بر تداوم مجوز بلندمرتبه‌‌سازی در این اراضی دارند. اتحادیه بین‌المللی حفاظت از محیط‌زیست (IUCN)، گونه‌هایی را که جمعیت‌شان به حدی کاهش یافته که طی 3نسل آینده به زیر ۸۰درصد جمعیت کنونی برسد، «در معرض انقراض» می‌نامد. اکنون باید از خود پرسید که آیا باغ‌های تهران در شرایط انقراض قرار دارند؟ با نگاهی به روند تخریب باغات در تصاویر ماهواره‌ای، متأسفانه بیم آن می‌رود نسل‌های آینده از این میراث گرانبها محروم شوند. باغ‌ها صرفا میراثی برای آیندگان نیستند بلکه به لحاظ خدمات اکوسیستمی که به شهر عرضه می‌دارند، جزو عناصر زیرساختی نیز محسوب می‌شوند. به بیان ساده‌تر، شهر با توجه به این منابع و خدمات شکل گرفته است؛ خدماتی چون تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی، تولید اکسیژن و ایجاد مطلوبیت سکونت. افزایش ارزش زمین به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای موجب تبدیل روزافزون باغات شده است.

به‌عبارت دیگر، اراضی‌‌ای‌که موجب تامین مطلوبیت سکونت شده‌اند، خود فدای سکونت می‌شوند. کمیسیون سلامت و محیط‌زیست شورای پنجم، اعتقاد راسخ دارد که اراضی مشجر و باغات موجود شهر تهران، به‌عنوان آخرین بازماندگان باغ‌های این منطقه از دامنه و دشت‌های جنوبی رشته‌کوه‌های البرز، بخشی از میراث طبیعی کلانشهر تهران هستند و به‌عنوان زیرساخت طبیعی - تاریخی باید تثبیت شده و حفاظت شوند تا به آیندگان برسند. از سویی، با توجه به شرایط محیطی و مسئله فرونشست زمین در کلانشهری به وسعت تهران با نوع فعالیت‌های عمرانی رایج و انواع ساخت و سازها، «اراضی نفوذپذیر (تراوا)» واجد ارزش عالی اکولوژیک هستند و از قضا، این اراضی تراوا شامل همین سطح باقیمانده از باغات و اراضی مشجر شهر تهران است. همچنین، می‌دانیم که در سرزمین ما، خاک حاصلخیز، کیمیاست و این باقیمانده اراضی مشجر و باغات تهران، آخرین سطوح از حجم خاک حاصلخیزی را می‌نمایانند که هزاران سال طول کشیده تا شکل بگیرد و اگر رو و زیر آن ساختمان‌سازی انجام شود، دیگر نمی‌توان این خاک حاصلخیز را احیا کرد. بنابراین، این کمیسیون، مؤکدا تأکید می‌کند که اراضی مشجر و باغات موجود کلانشهر تهران در اراضی ۵۰۰۰مترمربع و بیشتر حتما تثبیت شوند.

بدون شک فرصت‌ها برای حفاظت و احیای باغات همیشگی نیست.به نقل از مطبوعات در سال۱۳۹۱ ریاست سابق شورای شهر تهران، از عزم شهردار وقت برای تملک باغات کن برای ایجاد فضای سبز شهری خبر داد و حتی عنوان کرد که این موضوع در کمیسیون ماده 5 به تصویب رسیده است. در سال۱۳۹۵ معاون وقت شهردار نیز از اختصاص بودجه ۱۱۵میلیارد تومانی برای خرید باغ کن گفت اما این مهم محقق نشد. امروز با تنگناهای بودجه‌ای پیش‌رو، شورا تلاش می‌کند در بودجه ۱۳۹۸ همانند سال‌جاری از محل عوارض قطع درختان مبلغی را به خرید باغات در مناطق کم‌برخوردار اختصاص دهد. اما همگی می‌دانیم که شهرداری تهران به تنهایی قادر به تملک باغات باقی مانده نیست.
شورای شهر پنجم در نخستین مصوبه‌خود، مجوز برج‌باغ را لغو کرد و شهرداری نیز با توجه به ملاحظات متعدد فنی، اجرایی، حقوقی و زیست‌محیطی پیشنهاد «خانه باغ» را به جای برج‌باغ تهیه و ارائه کرده است.کمیسیون سلامت، محیط‌زیست و خدمات شهری، در این ارتباط تهیه نقشه جانمایی درختان و نقشه آب‌های زیرزمینی و لایه‌های خاک را پیشنهاد کرده و بر حضور متخصصانی از رشته‌های بوم‌شناسی و میراث فرهنگی در کمیته فنی باغ تأکید می‌کند. در اینجا لازم است از آقایان دکتر حافظی و مهندس حقانی از اعضای محترم کمیسیون سلامت و محیط‌زیست شورای چهارم تقدیر کنیم که برای جایگزینی مصوبه برج باغ تلاش فراوان کردند. راهکار جدیدی که در لایحه اخیر بر آن تأکید شده، حفاظت از طریق تشویق کاربری‌های سازگار با طبیعت است که اتفاقا می‌تواند اقتصاد فرهنگ و اقتصاد سلامت را در شهر شکوفا کند. راه دیگر، برگرفته از تجربه شهرهایی است که در حفظ باغات موفق بوده‌اند. امید آنکه در آینده بتوانیم  از ظرفیت خیرین و مردم برای تثبیت میراث طبیعی شهرمان بهره جوییم.

این خبر را به اشتراک بگذارید