• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 2 اسفند 1397
کد مطلب : 48627
+
-

تلفیق خیال و استعاره

نگاه
تلفیق خیال و استعاره

محمد بقایی ماکان /نویسنده و اقبال‌شناس

شعر فارسی چنان‌که می‌دانیم، از آغاز شکل‌گیری خود که آن را به حنظله بن‌بادغیسی یا حتی بهرام گور نسبت می‌دهند تا امروز که جریان تازه‌ای با عنوان شعر جدید در این مسیر شکل گرفته، شکل‌های مختلفی را آزموده است. این سبک‌ها نام‌های مشخصی دارند؛ سبک ‌خراسانی، سبک عراقی، سبک هندی، بازگشت ادبی و سرانجام آنچه به آن شعر نو گفته می‌شود. در هر یک از اینها ظرف، مظروف را ، یعنی سبک گویندگان و شیوه سخن آنان را مشخص می‌کند.
به این ترتیب به‌آسانی می‌توان دریافت که یک غزل، رباعی یا قصیده و حتی تک‌بیت مربوط به چه دوره‌ای است. از جمله شعرهای مطرح و معروف در این جریان که مورد بحث ماست، سبک هندی است که به اعتقاد برخی از دوره تسلط مغول در ایران شکل گرفت.
با اینکه این نوع شعر را به این دوره منسوب می‌کنند، ولی نمونه‌های‌ سبک هندی را که مبتنی بر خیال‌پردازی، نازک‌اندیشی و مضمون‌یابی است، در سده‌های 3 و 4 نیز می‌توان دید که تا پدیدآمدن سلسله صفوی در قرن دهم ادامه و از این زمان تا پایان یک مقطع رواج یافته است.
برای مثال، در شاهنامه می‌توان ابیاتی مرتبط با الگوی سبک هندی یافت‌ همچنین در اشعار سنایی و حافظ. گرچه غزل در قرن 8 تحت‌عنوان سبک عراقی نامگذاری شده است ولی در غزل‌های حافظ می‌توان ابیاتی یافت که با تعریف سبک هندی همخوانی دارند.
اما فارغ‌ از همه اینها سبک هندی اساس کار خود را بر مضمون‌یابی استوار کرده و تأکید بیشتر در آن بر استعاره، کنایه و مجاز است که به وفور در اشعار شاعران این سبک می‌توان یافت. طالب آملی از همین‌رو می‌گوید که؛ «نمک ندارد شعری که استعاره ندارد.»
اما شعری با چنین ویژگی‌هایی و با وجود اینکه یک سلسله مهم پادشاهی یعنی صفویان آن را حمایت و تبلیغ می‌کردند، دچار کساد و افول شد؛ ماجرایی که علت آن و عوامل مؤثر بر آن خود گفتار دیگری را می‌طلبد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :