• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
یکشنبه 1 بهمن 1396
کد مطلب : 4717
+
-

آلبوم‌های خانوادگی بازنشسته می‌شوند

نگاهی معناشناسانه به عکس‌های خانوادگی و سیر تاریخی آن در ایران در گفت‌وگو با افسانه کامران؛ نشانه‌شناس و استاد دانشگاه

گفت وگو
آلبوم‌های خانوادگی بازنشسته می‌شوند

میترا فردوسی:

آلبوم‌های خانوادگی، شجره‌نامه‌های ما هستند که خاک می‌گیرند و دیگر کسی به فکرشان نیست اما با این همه، حافظان هویت ما محسوب می‌شوند. با دیدن عکس‌های خانوادگی‌ ـ عکس‌هایی از گذشته، از خودمان و خواهر و برادرهایمان وقتی که کودک بوده‌ایم ـ در زمان سفر می‌کنیم و خودمان را بازمی‌شناسیم. عکس‌ها نشان‌دهنده یک تصویر ساده از ما نیستند؛ نشان‌دهنده فرهنگ، فضا، موقعیت و شرایط اجتماعی هم هستند؛ این است که ما عکس را دوست داریم و به آن وابسته‌ایم. عکس‌ها ساکت نیستند؛ از دل آنها صداها هم شنیده می‌شوند. عکس‌های جمعی ما ابزار حفظ انواع خاطره‌ها هستند؛ آن‌قدر که در روزگار قدیم، حتی خود پروسه عکس‌گرفتن هم بستری برای خاطره‌سازی می‌شد؛ بعدها افراد، خاطره و روایت و قصه آن روزی را که عکسی را گرفته‌اند در محافل‌شان نقل می‌کردند و به زندگی روزمره‌شان رنگ می‌بخشیدند. اگرچه امروز آداب آلبوم‌دیدن، منسوخ شده اما عکس‌ها بسیاری از کارکردهایشان را در زندگی روزمره ما حفظ کرده‌اند. آنها به ما کمک می‌کنند که خودمان و تاریخ‌مان را در گستره زمان گم نکنیم و همان‌طور که سوزان سونتاک می‌گوید «عکس‌ها راهی هستند برای متوقف‌کردن و به‌دام‌انداختن واقعیتی که سرکش و غیرقابل دسترس به نظر می‌رسد».  یکی از تفسیرهای علمی و دقیق درباره معنای عکس خانوادگی را در ایران، افسانه کامران ـ نشانه‌شناس و استاد دانشگاه ـ در قالب تز دکتری‌اش ارائه کرده است. درباره معنای عکس‌های خانوادگی و آلبوم‌های خانگی، کارکردهایی که در زندگی روزمره دارند و تغییراتی که در چند دهه از سر گذرانده‌اند، با او گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

وقتی از آلبوم‌های خانوادگی حرف می‌زنیم دقیقا از چه مجموعه‌عکسی صحبت می‌کنیم؟ منظورم این است که تعریف عکس خانوادگی در ادبیات علمی نشانه‌شناسی تصویری چیست و مثلا با عکس یادگاری و دیگر اقسام عکس چه فرقی دارد؟

عکس خانوادگی، عکسی‌است که محور بازنمایی در یک خانواده و مناسبات پیرامون آن است؛ پس طبیعتا با عکس یادگاری که کارکرد یادمانی دارد و عنصر خاطره در آن برجسته است، تفاوت دارد. تمامی عکس‌های خانوادگی می‌توانند جزو عکس‌های یادگاری باشند اما لزوما تمام عکس‌های یادگاری، خانوادگی نیستند! باید در تعریف عکس خانوادگی، بین این نوع عکس و عکس شخصی، عکس خانگی، عکس سردستی یا آنی و... تفاوت‌هایی قائل شد. پاتریشیا هالند در مقاله «خوشا نگریستن به عکس‌های خانوادگی» میان تصاویر «خصوصی» یا «شخصی» و «عکس خانوادگی» تمایز قائل می‌شود و معتقد است که زندگی خصوصی ما، نسبت به زندگی خانوادگی ما، دامنه گسترده‌تری را در بر ‌می‌گیرد و با یکسان‌فرض‌کردن این دو واژه، چه‌بسا بخشی از تجربیات زندگی خصوصی را نادیده فرض کنیم.

اگر بخواهیم سیر تاریخی عکس‌های خانوادگی را مرور کنیم، نخستین این عکس‌ها چه مشخصاتی دارند و مربوط به چه دوره‌ای هستند؟

قبل از پاسخ به سؤال‌تان این نکته را روشن کنم که سیر عکس خانوادگی در ایران با سیر عکس خانوادگی در اروپا متفاوت است. فاصله بین اختراع دوربین عکاسی در فرانسه تا همگانی‌شدن عکس در اروپا بسیار کوتاه است اما با اینکه دوربین عکاسی 3سال بعد از اختراع، به ایران و دربار همایونی می‌رسد، راه زیادی تا همگانی‌شدن طی می‌کند. بین 60 تا 100سال، عکس و دوربین عکاسی در چهاردیواری کاخ‌ها محصور بوده است؛ تا زمان مشروطه که مردم با عکس آشنا می‌شوند. درواقع 3مسیر برای عکس‌های خانوادگی در ایران می‌توانیم برشمریم. مسیر اول یعنی «از دربار تا جامعه»  مسیری‌است که عکس، از زمان ناصر‌‌الدین‌شاه تا انقلاب مشروطه طی می‌کند. مسیر بعدی را «از جامعه تا خانه» نامگذاری می‌کنیم که از زمان مشروطه تا پهلوی دوم طول می‌کشد. و در نهایت عکس‌های خانوادگی، مسیر «از خانه تا جامعه» را طی می‌کنند که دوره زمانی از پهلوی دوم تا‌کنون را در بر می‌گیرد.

 جالب است که بدانید نخستین عکس موجود ایرانی، متعلق به ناصرالدین‌میرزای 14ساله است و نخستین عکس‌های مردم عادی هم عکس‌های 4×3 است که در دوره پهلوی اول برای شناسنامه‌هایشان می‌گرفته‌اند. برای همین هم هست که نخستین صفحات آلبوم‌های قدیم، پر از عکس‌های پرسنلی پدربزرگ‌ها و اجدادمان است.

عکس‌ خانوادگی به خاطر ماهیتی که دارد ـ برخلاف عکس‌های شخصی ـ یک کنش جمعی و تجربه ساختن خاطره جمعی‌است؛ این کنش جمعی باید در کیفیت زندگی روزمره ما اثر‌گذار باشد و به قوام «ما»ی جمعی بینجامد؛ موافقید؟

بوردیو در کتاب «عکاسی؛ هنر میان‌مایه» می‌گوید که یکی از کارکردهای اصلی عکس‌های خانوادگی، بازنمایی وحدت جمعی و خانواده آرمانی‌است. ما از همه مناسبت‌ها هم عکس خانوادگی نمی‌گیریم. جنگ، مهاجرت، بیماری و... موضوعاتی‌است که ندرتا در عکس خانوادگی ثبت می‌شود؛ برخلاف آن ما از مناسبت‌های خاص مثل جشن و عروسی و مناسبت‌های شاد زندگی که خانواده دور هم جمع می‌شوند مثل سفره هفت‌سین نوروز یا شب یلدا بسیار عکس داریم. ما می‌خواهیم عکسی که در آلبوم قرارمی‌گیرد بیانگر زندگی خانوادگی آرمانی و وحدت جمعی‌مان باشد.

تصویر این خانواده آرمانی کجا ساخته و وارد متن زندگی مردم می‌شود؟ چطور همه عکس‌ها درآلبوم‌ها کلیتی شبیه به هم دارند و به قول شما در حال به‌رخ‌کشیدن خوشبختی و زندگی آرمانی هستند؟

عکس‌های خانوادگی در دوره‌های اول، متاثر از تصویری هستند که تبلیغات از خانواده ارائه می‌داده است. در تبلیغات تلویزیونی و مکتوب، تصویری از خانواده مرکزی (نه گسترده یا انواع دیگر خانواده) با یک پدر و مادر و 2فرزند پسر و دختر ارائه می‌شود که شاد هستند و در کنار هم قرار گرفته‌اند؛ بدیهی‌است که عکس‌های خانوادگی نیز از این الگوی مشروعیت‌دار تبعیت می‌کنند. همین الگوی خاص خانواده، شکل‌های دیگر خانواده را نهی و طرد می‌کند و به عقب و بیرون از آلبوم می‌راند؛مثلا خانواده‌ای که پدرشان را از دست داده باشند، چون ترکیب یک مادر و 2فرزند با تعریف مرسوم خانواده که در تبلیغات بازنمایی می‌شود تفاوت دارد، آلبوم‌های خانوادگی کم‌عکسی دارند.

بارها پیش آمده که عکس‌های خانوادگی خیلی قدیمی‌ای را در اینترنت یا در آلبوم‌های نزدیکانم دیده‌ام که در آن افراد، بسیار جدی و با ژست‌های سفت‌وسخت و بدون لبخند دیده می‌شوند. منظورم بیشتر، عکس‌هایی‌است که عموما هم در لوکیشن اتاق پذیرایی یا حتی آتلیه گرفته شده‌اند! اما با گذشت زمان، مردم را می‌بینیم که در عکس‌های خانوادگی، به صورت زنده‌تری در جریان زندگی و هر جایی از خانه هستند و رو به دوربین لبخند می‌زنند. از آن تصویر تا این تصویر، چه اتفاقی می‌افتد؟

به نظر می‌رسد که زمان طولانی لازم برای نوردهی به دوربین در نخستین سال‌هایی که دوربین به دست مردم می‌رسد، باعث می‌شده که آدم‌ها بی‌حرکت بایستند و گردنشان را صاف نگه دارند و حتی اخم کنند. بعدها لبخندزدن هم از تبلیغات، وارد عکس‌های خانوادگی می‌شود. البته دلیل دیگری هم دارد؛ همان‌طور که گفتید با گذشت زمان، عکس‌ها به متن زندگی روزمره کشیده می‌شوند و رهاتر از گذشته هستند. در دهه‌های40 و 50 که دوربین‌های قطع کوچک مثل «کداک» و «پولاروید» وارد خانواده‌ها شدند دیگر افراد ‌می‌توانستند حین کارهای روزانه‌شان عکس بگیرند و به دوربین لبخند بزنند؛ به علاوه، این دوربین‌ها ابزار عکاسی را از دست پدر خانواده جدا کرد و این امکان برای مادر خانواده هم به وجود آمد که از چیزهای ملموس زندگی روزمره‌اش ـ مثل مراحل رشد فرزند خانه ـ عکس بگیرد. از پدر عکاس به مادر عکاس رسیدیم و خب زمانی که مادر عکاس در خانه حضور دارد و می‌تواند عکس‌های خانوادگی بگیرد، به‌مراتب بیشتر است. عکس‌های خانوادگی در این دوره، بسیار خانگی‌تر و رها‌تر شده‌اند. امکانی به اسم فلاش هم به دوربین‌ها اضافه شد و دیگر در هر جای خانه با هر نوری که داشت می‌شد عکس گرفت.

در تاریخ فرهنگ ایرانی، آلبوم عکس خانوادگی به‌خودی خود به‌عنوان یک شیء ارزشمند و وسیله پذیرایی خانواده ایرانی محسوب می‌شده است. یادم هست بچه که بودیم یکی از لذت‌های اساسی‌مان موقع مهمانی، دیدن آلبوم‌های خانوادگی میزبان بود. آیا با تغییرات تکنولوژیک و محتوایی که در زمینه عکاسی تجربه می‌کنیم می‌توانیم بگوییم با پدیده‌ای به اسم آلبوم خانوادگی خداحافظی کرده‌ایم یا خواهیم کرد؟

قدری پیش‌بینی و آینده‌نگری در این خصوص که آلبوم‌ها حذف می‌شوند دشوار است. البته آیین آلبوم‌دیدن ـ آن‌طور که در قدیم نوعی آداب مهمانی بود ـ اکنون منسوخ شده است و شاید تنها در مواردی باقی مانده باشد؛ آن هم برای شناساندن اعضای فامیل به یک عضو جدید یعنی داماد یا عروس.

امروز ما با پدیده‌ای به اسم نمایش عکس در لحظه مواجه هستیم؛ مثلا در یک مهمانی یا تولد می‌توانید عکس‌ها را در لحظه، در گروه‌های خانوادگی یا دوستانه تلگرامی یا اینستاگرام، منتشر کنید؛ بنابراین اگرچه میل ما به عکس‌گرفتن بیشتر شده است اما تمایل‌مان به ذخیره‌‌کردن عکس در آلبوم، به‌شدت کاهش یافته؛ چون عطش به عرصه نمایش درآوردن عکس، امروز به طور لحظه‌ای برطرف می‌شود.

طبق مطالعات من در دهه‌های 80 و 90 خاصیت نمایشی عکس، برجسته‌تر و کارکرد یادگاری یا یادمانی آن کم شده است؛ برای همین هم هست که ذخیره‌کردن و نگه‌داشتن عکس، بی‌اهمیت‌تر از گذشته شده. از سوی دیگر، نسبت عکس‌های خانوادگی به عکس‌های شخصی، به‌شدت پایین آمده و می‌بینیم که در یک مهمانی، به جای اینکه افراد دور هم جمع شوند و عکس خانوادگی بگیرند، همه در گوشه‌وکنار مهمانی در حال سلفی‌گرفتن از خودشان هستند.

به چند کارکرد عکس‌‌های خانوادگی اشاره کردید. آیا کارکردهای دیگری هم برای این دسته از عکس‌ها می‌توان برشمرد؟

ما 4 کارکرد اصلی برای عکس‌های خانوادگی قائل می‌شویم. کارکرد اول، کارکرد یادمانی‌‌است که عنصر اصلی آن خاطره‌سازی‌است. دومین کارکرد، کارکرد لذت‌جویانه است. سومین کارکرد، هویتی‌است و کارکرد ارتباطی، آخرین آنهاست. همه این کارکردها با هم تعامل دارند. اگر کارکرد هویتی در عکس‌های خانوادگی برجسته شود، عکس خانوادگی به عکس شخصی نزدیک می‌شود و اگر کارکرد خاطره‌سازی برجسته شود، عکس خانوادگی به عکس یادگاری تنه می‌زند.

به‌نظر شما کدام کارکرد در عکس‌های خانوادگی دهه90 برجسته‌تر است؟

 اینکه در هر دوره‌ای کدام کارکرد و وجه عکس‌های خانوادگی برجسته شود، در وهله اول بستگی به ذائقه عمومی، فضای اجتماعی و مفهوم خانواده دارد و در وهله دوم وابسته به استفاده‌ای‌است که نسل‌های مختلف از عکس‌های خانوادگی می‌کنند؛ بنابراین می‌توانم بگویم که عکس خانوادگی دست‌کم برای نسل گذشته یعنی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما، کارکرد یادمانی دارد؛ مثلا در یک مهمانی هنوز هم می‌بینیم که یک بزرگ‌تر می‌گوید: «بیایید یک عکس بگیریم که یادگاری بماند» اما در همین مهمانی، نوه‌ها و نتیجه‌ها (نوجوان‌های جمع) به جنبه یادمانی موضوع کاری ندارند و فقط برایشان مهم است که در عکس‌ها خوب بیفتند و درست بازنمایی شوند؛ یعنی وجه شخصی و کارکرد هویتی عکس خانوادگی برای نسل جدید، بارزتر و مهم‌تر است. خیلی چیزها در عکس‌های خانوادگی تغییر کرده است و میزانسن، افراد دیگر و عمق میدان عکس، محدود‌تر از گذشته شده است. مثلا در عکس‌های مربوط به عروسی، حضور فامیل به طور کلی حذف می‌شود و فقط عکس‌های عروس و داماد مجوز حضور در آلبوم‌های عروسی را می‌گیرند. حتی واقعیت هم در عکس‌های امروز به عقب رانده شده و با تولدهای ساختگی و حتی عروسی‌های ساختگی در آتلیه مواجه هستیم؛ یعنی عکس عروسی گرفته می‌شود ولی واقعا مراسمی وجود نداشته! علاوه بر این، در عکس‌های امروز، کادرها بسته‌تر از قبل است و بیشتر از لنز تله استفاده می‌شود؛ یعنی فضا و مکان به طور کلی محلی از اعراب ندارد. دیگر نه خانه را می‌بینیم، نه گلدان گل مصنوعی و طاقچه را. بیشتر عکس‌های امروز به قول گافمن، عکس‌هایی هستند که ما صحنه را در آنها مدیریت می‌کنیم. ما حتی با مدیریت تاثیرگذاری، حواشی حواس‌پرت‌کن را از درون کادر عکس حذف می‌کنیم چون «من» باید بیشترین تاثیر را داشته باشم. نمایشی‌ترشدن عکس خانوادگی منجر به این شده که خیلی از اقتضائات زمانی، مکانی و فردی را حذف کنیم؛ بنابراین بار یادگاری و یادمانی عکس‌های خانوادگی آن‌قدر کم‌ شده که اصلا چرا باید آنها را در آلبوم ذخیره کنیم؟ عکس‌های خانوادگی که امروز می‌گیریم قرار‌نیست یادمان مناسبت و یا ثبت باهم‌بودن یک خانواده باشند؛ عکس‌ها امروز اصلا گرفته می‌شوند تا وسیله‌ای برای شناخت «من» و نمایش «من» باشند.

جامعه یا تغییرات عرصه کلان اجتماعی، چطور بر عکس‌های خانوادگی ما تاثیر می‌گذارند؟ طبق مطالعه‌ای که شما درباره چند دهه عکس خانوادگی در ایران داشته‌اید، مسائل اجتماعی چطور سر از آلبوم‌های خانگی درمی‌آورند؟

تغییرات اجتماعی و سیاسی و هر چیزی که خانواده را تهدید می‌کند روی عکس خانوادگی هم تاثیر می‌گذارد. در دهه60 یعنی زمانی که کشور درگیر جنگ است و آوارگی و پراکندگی در جامعه و کشور موج می‌زند، عکس‌های خانوادگی به‌شدت کاهش می‌یابند. در دوره‌هایی که یک آشوب، وحدت را نشانه گرفته باشد مردم برای یک کنش جمعی حداقلی مثل عکس خانوادگی هم آمادگی ندارند؛ بنابراین در زمان جنگ، رکود، انقلاب و... هم عکس‌های خانوادگی کمتری داریم و هم در عکس‌های محدودی که هست صورت‌های بیانی کمتر می‌شود؛ مثلا نگاه آدم‌ها در بیشتر عکس‌ها، خیره و زل‌زده است.

یک وجه بازتاب فضای حاکم بر جامعه بر عکس‌های خانوادگی‌، مربوط به 2مفهوم «حضور» و «غیاب» در عکس است؛ یعنی با بازخوانی بازنمایی افراد، گروه‌ها و نقش‌های اجتماعی حاضر و غایب در عکس‌ها می‌توانیم به وضعیت فرهنگی ـ اجتماعی‌مان در دوره‌های مختلف پی‌ببریم. غایب‌ترین‌ها در آلبوم عکس ایرانی‌ها چه افرادی بوده‌اند؟

کودکان همواره در عکس‌های خانوادگی ایرانی‌ها (حداقل از دهه صفر تا‌کنون) حاضر بوده‌اند و عضو ثابت عکس‌ها؛ منتها با یک تفاوت؛ در عکس‌های خانوادگی دهه50 کودکان، کنشگر نیستند و بخشی از نظام خانواده هستند اما در دوره‌های بعد و نزدیک‌تر به زمان حال، کودکان در عکس‌ها کنشگری دارند، آداب قرارگرفتن در مقابل دوربین را می‌شناسند، گاهی پشت به دوربین می‌ایستند یا ژست می‌گیرند و... . عکس‌های عروسی، سوگلی عکس‌های خانوادگی هستند و حتی آلبوم جداگانه‌ای را به نام خود می‌زنند. این عکس‌ها در همه تاریخ عکس خانوادگی ـ حتی زمان جنگ که پیش‌تر گفتم عکس‌ها کمتر شده‌اند ـ به عقب رانده نشده و حضور داشته‌اند. اما ما همواره با مفهوم غیاب در عکس‌های خانوادگی در ایران سروکار داریم؛ بعضی گروه‌های مذهبی (در دوره‌هایی) و طبقات فرودست جامعه که عموما چون دسترسی به ابزار عکاسی نداشته‌اند، یا بازنمایی نمی‌شده‌اند یا به‌عنوان یک «دیگری» بازنمایی می‌شده‌اند. غایبان بعدی و مهم‌ترین غایبان هم زنان هستند.

زنان و دختران از چه دوره‌ای وارد عکس‌های خانوادگی می‌شوند؟

بعد از قضیه کشف حجاب در پهلوی اول. البته جامعه تایید می‌کند که زن بیرون از خانه حضور یابد و بعد زن‌ها در خانه هم مجوز حضور در کنش‌های جمعی مثل حضور در عکس‌های خانوادگی را دریافت می‌کنند؛ درست برعکس امروز که تغییرات، از خانه به بیرون و جامعه نشت می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید