• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
شنبه 29 دی 1397
کد مطلب : 45058
+
-

مفهوم جدید صلح به روایت کی‌روش!

رسول بهروش
کارلوس کی‌روش این روزها تفسیری جدید و تاریخی از مفهوم «صلح» ارائه می‌دهد. چندی پیش خود او خواهان آتش‌بس موقت بین موافقان و مخالفان تیم ملی شده بود و حالا خودش پیاپی، بدون حتی یک نفس وقفه به موضع‌گیری‌های مخرب و جنگجویانه ادامه می‌دهد. کی‌روش هفته قبل مواضع تندی علیه برانکو گرفت، سرمربی سرخپوشان را آشکارا به انتفاع از دلالی بازیکن متهم کرد و باشگاه پرسپولیس را هم مقابل سایر تیم‌های کشور قرار داد. در ایران اما یک کلمه هم به حرف‌های او جواب داده نشد تا در کوران جام‌ملت‌ها گزکی دست مربی پرتغالی نداده باشند. با وجود این، کارلوس به جای حفظ آرامش تیم، بعد از ارائه نمایش ضعیف برابر عراق بار دیگر به تاخت‌وتاز در جاده یکطرفه ادامه داد.
اظهارات اخیر کی‌روش از هر زمان دیگری باورنکردنی‌تر است. او که انگار در طول این 8سال فقط ضرب‌المثل «تفرقه بینداز و حکومت‌کن» را از زبان فارسی آموخته، این بار پا را از محدوده متعارف یک مربی فوتبال هم بیرون گذاشته و حتی بدنه دولت را زیر سؤال برده است؛ آن هم درست 24ساعت بعد از آنکه وزارت ورزش بابت پیروزی تیم ملی برابر رقبای مفلوکی همچون یمن و ویتنام، با ارز دولتی مخصوص کالاهای اساسی 600هزار دلار پاداش در اختیار بازیکنان و مربیان این تیم قرار داد. در کمال صداقت باید گفت فوتبال ایران با وجود همه «بدمن»هایش تا به حال هرگز با پدیده‌ای شبیه کی‌روش مواجه نبوده است؛ کسی که برای حفظ منافع خودش حاضر باشد همه‌‌چیز را به هم بریزد و هر هزینه‌ای را به ساختار ورزش کشور تحمیل کند. نگاه کنید و ببینید با همه فراز و فرودهای تاریخ فوتبال ایران، تیم ملی در کدام بزنگاه مهم با این فضای دوقطبی مرگبار مواجه بوده و این همه کینه و سوءتفاهم در فضای اطراف آن موج می‌زده؛ آیا جز این است که نقش اول این تراژدی سیاه را شخص کارلوس برعهده دارد؟
کارلوس کی‌روش سلطان خداحافظی‌های پرتنش و اعصاب‌خردکن است. محض رضای خدا حتی یک تجربه شغلی او هم در فضایی آرام و دوستانه پایان نیافته است. بروید تحقیق کنید و ببینید سال‌2002 چه اتفاقی در آفریقای جنوبی رخ داد که فدراسیون فوتبال این کشور در فاصله 3‌ماه به آغاز جام‌جهانی عطای ادامه کار با کی‌روش را به لقایش بخشید. او در فضای فوتبال این کشور چنان نفرت عمیقی تولید کرده بود که نهایتا عقلای قوم در حساس‌ترین مقطع ممکن عذرش را خواستند و یک مربی بومی را جایگزینش کردند، لابد چون کشورشان را بیشتر از نتیجه‌گیری احتمالی در جام‌جهانی دوست داشتند! بروید و رابطه کی‌روش با بازیکنان سابق منچستریونایتد، ازجمله روی کین را دوباره رصد کنید، شاید روشن شود چرا هیچ ستاره مهمی
 از آن نسل برای دستیار پیشین فرگوسن احترام قائل نیست. بروید و فضای جدایی کی‌روش از تیم ملی پرتغال را دوباره بررسی کنید. ببینید رابطه او با کریس رونالدو چگونه بود، چرا همین چند‌ماه پیش در بگو‌مگوی مجازی با کوارشما به شاگرد سابقش لقب «الاغ» داد و چطور هیچ‌کدام از بازیکنان پرتغال در بازی با ایران حاضر نشدند حتی برای احوالپرسی با کارلوس پا پیش بگذارند. دیگر بگذریم از تنش‌های رخ داده هنگام اخراج او از تیم ملی امارات، ناگویا گرامپوس ژاپن و رئال مادرید.
 حالا این مرد همیشه تنها، بعد از آنکه دریافته دیگر آینده‌ای در کشورمان نخواهد داشت، دنبال تکرار همان تجربیات تلخ در ایران است. به همین سادگی است که وزیر ورزش نزد او، از «مصلحی با سخنان دلگرم‌کننده» به عامل کودتا در تیم ملی تنزل می‌یابد و مهدی تاج که در زمان ریاستش بر سازمان لیگ «راننده تاکسی» خطاب می‌شد، حالا فرشته قربانی داستان‌های سینیور لقب گرفته. بروید و آرشیو پیام‌ها و مصاحبه‌های کارلوس را مرور کنید که نکات زیادی در آنها نهفته است...

این خبر را به اشتراک بگذارید