• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 24 دی 1397
کد مطلب : 44524
+
-

صدور حکم اعدام برای عامل اصلی اسیدپاشی به فائزه و فتانه پرونده این حادثه تلخ را در تاریخ جنایی ایران ثبت کرد

خواهران سوخته

خواهران سوخته

مثل یک سیل بود؛ سیلی که ناگهان می‌آید و وحشت به دل همه می‌اندازد و بعد که در دل زمین گم می‌شود، تنها چیزی که از آن باقی می‌ماند، ردی از نابودی و ویرانی است. روایت پرونده فائزه و فتانه هم درست مثل یک سیل ناگهانی بود. یک روز سرد زمستانی، خبر اسیدپاشی به این دو خواهر بی‌گناه به سرعت برق در پایتخت پیچید و تا مدتی وحشت به دل مردم انداخت و شد تیتر اول صفحات حوادث روزنامه‌ها. این جنجال بزرگ اما به‌زودی آرام شد و تا مدت‌ها دیگر نه حرفی از فائزه شد و نه فتانه و تنها اثری که از پرونده آنها باقی ماند، خاطره‌ای تلخ و زهرآگین بود بر روح و ذهن آدم‌ها. تا اینکه اوایل سال78 و همزمان با انتشار خبر اعدام عامل اصلی این اسیدپاشی، بار دیگر ذهن‌ها به سمت 2خواهری رفت که صبح یک روز زمستانی، زمانی که در راه رفتن به مدرسه بودند، هدف حمله اسیدی 2پسر جوان قرار گرفتند و به‌شدت سوختند؛ حادثه‌ای که در آن زمان دل مردم زیادی را به درد آورد و تا مدت‌ها نام خواهران بی‌گناه را سر زبان‌ها انداخت. 

ساعت 7:10 صبح 17بهمن75 بود که آن حادثه هولناک رخ داد. فائزه 17ساله همراه خواهر 9ساله‌اش در سرمای زمستان پایتخت و در خلوتی خیابان قدم‌هایشان را تند کرده بودند که هر چه زودتر به مدرسه برسند اما درست وقتی به کوچه شالی‌فروش‌ها در محله آهنگ رسیدند، سایه 2پسر جوان را دیدند که در تعقیب‌شان بود. آنها حتی فرصت نکردند به چهره‌ 2جوان مرموز نگاه کنند و در چشم برهم زدنی سوزش مایعی که روی صورتشان پاشیده شده بود، صدای فریادهای «سوختم، سوختم» ‌شان را به آسمان برد. 

روز لعنتی 

ساکنان کوچه شالی‌فروش‌ها تا سال‌ها پس از حادثه، آنچه اتفاق افتاده بود را از خاطر نبردند و چند سال پس از آن، وقتی خبرنگار همشهری برای پیدا کردن ردی از فائزه و فتانه و خانواده‌های آنها به محل حادثه رفته بود، جزئیات ماجرا را مو به مو تعریف کردند. در گزارش همشهری که در سال82 منتشر شده آمده‌ است: «کوچه‌ شالی‌فروش‌ها هنوز آن ساعت منحوس و آن همه اضطراب و التماس فائزه و فتانه را در سینه خود نهفته دارد. گرچه در میان اهالی کوچه تعمدی ناخواسته برای به فراموشی سپردن ماجرای دردناک این دو خواهر دیده می‌شود اما یکی از آنها که حادثه در حوالی محل کسبش به وقوع پیوسته، می‌گوید: آن روز لعنتی را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. فریاد سوختم سوختم را شنیدم و به سرعت خودم را به داخل کوچه رساندم و دیدم صورت 2 دختر به‌شدت سوخته و آنها از درد به‌خود می‌پیچند. در این میان وضع دختر بزرگ‌تر دلخراش‌تر از دیگری بود. او دست‌هایش را به‌صورتش زده بود و از شدت درد فریاد می‌زد. یکی دیگر از اهالی هم روز حادثه را خوب به‌خاطر دارد. او می‌گوید: وقتی به صحنه رسیدم لباس‌های آنها سوراخ‌سوارخ شده بود. اما آنها که مرتکب این جنایت شده بودند از محل گریخته بودند و اهالی با دستپاچگی تلاش می‌کردند که به 2 دختر کمک کنند. در نهایت هم آنها به بیمارستان منتقل شدند و دیگر این 2 خواهر را ندیدیم.» 

راز جنایت 

کارآگاهان جنایی پلیس خوب می‌دانند که پشت‌پرده هر ماجرای اسیدپاشی، یک انگیزه‌ انتقام‌جویی نهفته و در میان همه انگیزه‌هایی که برای چنین جنایتی مطرح است، انگیزه عشقی، دردناک‌تر، هولناک‌تر و رقت‌انگیزتر است. در ماجرای اسیدپاشی به فائزه و فتانه نیز چنین انگیزه‌ای نهفته بود. تحقیقات کارآگاهان نشان داد که همه ماجرا زیر سر پسری به نام حمیدرضاست که از مدتی قبل به فائزه اظهار علاقه کرده اما وقتی از او جواب رد شنیده، نقشه اسیدپاشی را کشیده است. پسر جوان دستگیر شد و در همان بازجویی‌های اولیه اعتراف کرد که برای اجرای نقشه‌اش 2نفر از دوستانش به نام‌های حمید و محمود را اجیر کرده بود تا به‌صورت 2 خواهر بی‌گناه اسید بپاشند. به این ترتیب 2جوان اسیدپاش هم دستگیر شدند و در بازجویی‌های پلیسی به جنایت سیاهشان اعتراف کردند.

حکم منحصربه‌فرد 

هرچند پرونده اسیدپاشی به فائزه و فتانه همانند پرونده آمنه بهرامی جنجال زیادی به‌پا کرد اما آنچه باعث شد این ماجرا در تاریخ ثبت شود، حکم دادگاه علیه متهمان بود؛ حکمی منحصربه‌فرد، شجاعانه و تکان‌دهنده. این نخستین باری بود که دادگاه، فردی را به جرم طراحی نقشه اسیدپاشی به اعدام محکوم می‌کرد که اگر چنین احکام قاطعانه و بازدارنده‌ای ادامه پیدا می‌کرد، شاید دیگر کسی جرأت نمی‌کرد برای جبران ناکامی‌ها و شکست‌هایش، دست به هولناک‌ترین جنایت دنیا یعنی اسیدپاشی بزند. روزنامه همشهری درباره حکم پرونده اینطور نوشت: «پس از رسیدگی به پرونده عاملان اسیدپاشی که در اواخر سال1375 در منطقه اتوبان آهنگ تهران به سر و صورت و دستان 2 دانش‌آموز دختر اسید پاشیده بودند، دادگاه انقلاب اسلامی عمل حمیدرضا خوشنویس را از مصادیق بارز افسادفی‌الارض تشخیص داد و وی را به اعدام محکوم کرد. دادگاه انقلاب اسلامی همچنین محمود (یکی از اسیدپاش‌ها) را به 25سال تبعید در زندان و حمید (متهم ردیف سوم)‌را به 11سال تبعید در زندان محکوم کرد. در اطلاعیه روابط عمومی دادگاه‌های انقلاب اسلامی آمده است: عاملان این جنایت پس از دستگیری توسط یکی از شعب دادگاه‌های عمومی تهران محاکمه و محکوم شدند که حکم صادره توسط دیوان‌عالی کشور نقض شد و  به‌دلیل اینکه عمل محکومین از مصادیق بارز ناامنی و اخلال در امنیت داخلی محسوب می‌شد، دادگاه انقلاب اسلامی تهران صالح به رسیدگی دانسته شد و پرونده عاملان جنایت فوق به این دادگاه ارجاع شد. دادگاه انقلاب اسلامی نیز عاملان جنایت را به جرم ایجاد رعب و وحشت و هراس عمومی و جریحه‌دار کردن احساسات جامعه از طریق پاشیدن اسید به سر و صورت و دستان مصدومین فائزه و فتانه محکوم تشخیص داد و احکام فوق را برای آنان صادر کرد.»

این حکم از سوی دادگاه انقلاب، توسط دیوان‌عالی کشور نیز تأیید شد و به این ترتیب حمیدرضا، جوانی که دستور اسیدپاشی به فائزه و فتانه را صادر کرده بود به دار مجازات آویخته شد و 2 متهم دیگر پرونده نیز برای گذراندن دوران حبس، راهی زندان شدند.

این خبر را به اشتراک بگذارید