• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
یکشنبه 16 دی 1397
کد مطلب : 43645
+
-

تو را دوست دارم اگر دوست دارم

درنگ
تو را دوست دارم اگر دوست دارم



سحر سخایی 

بعضی قصه‌ها تازه بعد از تمام شدن آغاز می‌شوند. جنگ هشت‌ساله برای ما چنین بود. با آنکه چند سال از پایانش می‌گذشت اما تازه این دردِ ته‌نشین شده باید بالا می‌آمد و چشم‌ها باید نتایجش را می‌دیدند و گوش‌ها باید ته‌مانده صدایش را می‌شنیدند. واقعیت است که نوشتن از جنگ باید همیشگی باشد، مبادا زشتی‌هایش فراموش شود.

موسیقی فیلم از کرخه تا راین ابراهیم حاتمی‌کیا پیش از آنکه به تمام آسانسورها ، کافه‌ها و اتاق‌های انتظار پزشکان راه باز کند، موسیقی سفر جانکاهِ یک یادگار جنگ بود. آن سوت معروف قرار بود آینه تمام‌نمای یکی از دستاوردهای بشر باشد؛ جنگ‌هایی که تمام می‌شدند و بازمانده‌هایی که تا ابد با نشانه‌های آن جنگ زندگی می‌کردند. گمان نمی‌کنم بشود سال ۱۳۷۲ را بی‌موسیقی مجید انتظامی برای این فیلم آغاز کرد.

آن سوتر، در قلب اروپا، در همان شهری که دیروز از تنهایی طاهر دلشده نوشتم، محمدرضا شجریان بعد از مدت‌ها کنار نوازنده‌ای همسنگ خود یعنی محمدرضا لطفی نشست تا یکی از شاهکارهای این دو محمدرضا شکل بگیرد. آلبوم چشمه نوش حاصل اجرای کنسرت در شهر پاریس در سال۱۳۷۲ بود. مایه کلی آلبوم راست‌پنجگاه بود و حتم دارم که اگر شنونده تمام این آلبوم هم نبوده باشید شنیده‌اید این را که: ما سرخوشان مست دل از دست داده‌ایم...

این بخشی کوچک از عظمت چشمه نوش است. همین اثر همراه آلبوم‌های دیگری که از لطفی و در این سال منتشر شد نوید می‌داد که آقای لطفی موقعیت خود را به‌عنوان موسیقی‌دان در سرزمین تازه بازیافته؛ موقعیتی که تا سال‌ها بعد منجر به خلق تکه‌های درخشانی از حیات موسیقی ایرانی شد. آلبوم پایکوبی از حسین علیزاده هم در همین سال به بازار آمد. اما به گمانم باز باید برای یافتن روح این سال به سفری دورتر برویم؛ به آسمان زندگی و ستاره دنباله‌دار. به کلامی از اردلان سرفراز و آهنگ فرید زلاند یا شعری از شهیاد قنبری و باز آهنگی از زلاند که شد ترانه نون و پنیر و سبزی.

داستان اما اینجا تمام نمی‌شود. چه سالی‌ است این سال ۱۳۷۲. نابغه‌ای در موسیقی ایران دوباره بازمی‌گردد. او جزو ماندگان در وطن است. نامش فرهاد است و فامیلش مهراد. بعد از مدت‌ها فرهاد مهراد با چندین ترانه برمی‌گردد تا صدایش تا همین امروز توی گوش تمام آنهایی باشد که دنبال فرهیختگی و حالی توامان در موسیقی می‌گردند. کوچ بنفشه‌های فرهاد با شعر شفیعی‌کدکنی یگانه، شد درددل تمام آنهایی که نتوانستند وطن‌شان را همچون بنفشه‌ها با خود ببرند هرکجا که خواستند؛ آنهایی که وطن را پشت سر جا گذاشتند و رفتند. تو را دوست دارم با شعر اخوان ثالث یک جور ترانه وطنی متفاوت بود. وطن توی این ترانه واقعا تبدیل به معشوق می‌شود. این ترانه به گمانم حاصل وطن و عشق است بس که فرهاد استادِ خلق وضعیت‌های صوتی‌ چندرگه بود. ز پوچ جهان هیچ اگر دوست دارم، تو را ‌ای کهن بوم و بر دوست دارم... دوست داشت که ماند وگرنه در آن سال‌ها ماندن کسی مثل فرهاد که قرار نبود دیر بماند و عمر طولانی داشته باشد کار دل بود اما حکم عقل نه.

۱۳۷۲، یک نقطه مهم در تاریخ موسیقی پس از انقلاب است به حکم همین مرور کوتاه و بسیاری ناگفته‌های دیگر. اوضاع دارد بسامانی‌اش را بروز می‌دهد و بلوغ و پختگی هنر یکی از همین نشانه‌های ثبات است. دیر نخواهد گذشت که بادهای بلندی بوزد و روزگارِ کوتاهِ خوشی از راه برسد. به قول تکه‌ای از ترانه برف فرهاد و شعر نیما یوشیج: 

زردها بیهوده قرمز نشدند
قرمزی رنگ نینداخته بیهوده بر دیوار
صبح پیدا شده اما، آسمان پیدا نیست
گرته روشنی مرده برفی همه کارش آشوب
بر سر شیشه هر پنجره بگرفته قرار




رؤیایی  واگذاری تلفن

عبدالرضا نعمت‌اللهی 


با شروع سال1372«برنامه اول توسعه» تمام شد. 2 سال طول کشید تا برنامه دوم را تصویب کنند. کشور در این دو سال بدون برنامه اداره می‌شد. اما اجرای سیاست‌های توسعه اقتصادی و فرهنگی همچنان ادامه داشت و تلاش‌ برای رشد اقتصادی و تامین رفاه عمومی بیشتر می‌شد. ویدئو بعد از یک دهه ممنوعیت آزاد شد و مؤسسه رسانه‌های تصویری راه افتاد. شبکه3/ کانال 3 با روزی سه ساعت و نیم برنامه روی آنتن رفت و شبکه ارتباطی کشور گسترش پیدا کرد. این آگهی تبلیغاتی که در مرداد72 در روزنامه سلام منتشر شده از تحقق رؤیای واگذاری تلفن در تهران خبر می‌دهد! تا پیش از این بسیاری از مناطق تهران هنوز تلفن نداشت.

این خبر را به اشتراک بگذارید