• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
سه شنبه 11 دی 1397
کد مطلب : 43031
+
-

هیاهوی برادرکشی

درنگ
هیاهوی برادرکشی



 میلاد حسینی


وقتی اسم «سمفونی مردگان» می‌آید به مفهوم رمان فکر می‌کنم؛ به اینکه یک روایت چقدر می‌تواند جذب‌کننده باشد که مخاطب را علاوه بر خود قصه، به ذاتِ رمان هم علاقه‌مند کند. سمفونی مردگان برای من تقریبا چنین رمانی بود و همین است که وقتی به این کتاب فکر می‌کنم روزهای خواندنش و عطشم  برای ‌دنبال‌کردن داستان یادم می‌آید و روزهایی در آخرِ مهرماه ۸۹ و ترم اول دانشگاه و نشستن در ردیف آخر کلاس‌ها برای خواندن رمان؛ رمانی که جذب روایت سیال‌اش شده بودم؛ رمانی درباره جدلِ هابیل ‌و قابیل‌گونه 2برادر و پروراندن کینه که تغییر نظرگاه‌ها، تصورات از خیر و شرِ روایت را هم تغییر می‌داد. وقتی سمفونی مردگان را می‌خواندم در شهری دیگر بودم و از خانواده دور و بیشتر از هرکس به برادرم مهراد فکر می‌کردم و قدرتِ برادری. و عجیب است که از دلتنگی تا مرزِ اشک‌ریختن هم رفتم و اینها روایاتی‌است فرعی اما مهم، چرا که وقتی به سمفونی مردگان فکر می‌کنم انگار این تکه‌های قطعاتِ سیال دیگری هستند که باعث می‌شوند جزئیات داستانی در ذهنم بمانند.

سمفونی مردگان درباره یک خانواده عجیب است در دهه 20‌و‌30 شمسی که رو به فروپاشی حرکت می‌کند؛ 4فرزند که هرکدام سمت‌وسویی جدا از هم دارند. یوسف فرزند ارشد خانواده که در کودکی از ارتفاع خودش را پایین می‌اندازد و بدل می‌شود به گوشتی متحرک. آیدین و آیدا، دوقلوهایی که در سرکشی از پدر مشترکند و به هنر و کتاب دل‌بسته‌اند و سرنوشتی محتوم در انتظارشان است. و اورهان که طرف شر قصه است و فرزند محبوب پدر، اما شیوه روایت تقریبا پلی‌فونیک نویسنده نمی‌گذارد او سیاه‌سیاه بماند و مثل دیگر کسان داستان خاکستری می‌شود، ولی از سوز سرمای حوالی اردبیل رهایی ندارد وقتی سرنوشتی تلخ برای خانواده‌ای درگیر تجدد و سنت مقدر شده. درباره سمفونی مردگان گفته می‌شود وقتی عباس معروفی نسخه اولیه رمانش را به گلشیری داد، رمانش بسیار بد و با ضعف‌های متعدد ارزیابی شد و نویسنده دست به بازنویسی رمان زد و داستان رقابتِ آیدین و اورهان، وارثان سنت‌ها و محبت‌ها را به شکل نهایی‌اش درآورد. اما پرررنگ‌ترین صحنه‌ها از سمفونی مردگان برمی‌گردد به تکه‌هایی که آیدین در زیرزمین کلیسا محبوس شده‌ است و دلباخته دختری مسیحی و آن‌روز هولناک که تکه روزنامه‌ای خودسوزی خواهرش آیدا را فاش می‌کند و یا تکه‌ای در سرمای سوزناک و میانِ برف و تجسم مرد گناه‌ار و مواجهه با گذشته خود...، یا تمامِ تکه‌هایی که حسادت بدل به کشمکش روایی می‌شود، یا شعرهایی که در سر آیدین مرور می‌شود. حقیقت این است  که سمفونی مردگان رمانی‌است جذاب با اجرایی تقریبا دقیق که سال‌ها پیش من را به روایاتِ سیال ذهن علاقه‌مند کرد. حتی اگر شباهتی نعل‌به‌نعل به «خشم‌وهیاهو» داشته باشد (که دارد). رمان اول عباس معروفی تبدیل شد به رمانی کالت برای نسلی که تازه با ادبیات آشنا می‌شد و اول سمفونی مردگان را خواند و بعد رمان شاهکار فاکنر را. با این همه سمفونی مردگان رمانی‌است که نمی‌شود ساده از کنارش گذشت و در یادماندنی‌است؛ روایتی از خشمِ برادر و هیاهوی کشتن.

این خبر را به اشتراک بگذارید