• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 6 دی 1397
کد مطلب : 42482
+
-

اکوان دیو که بود؟

پدر دیبی!

قصه‌ها
پدر دیبی!


«دیبی» یکی از شخصیت‌های دوست‌داشتنی برنامه کلاه‌قرمزی است. دیبی همه افعال و کلمات را برعکس می‌گوید و برای برقراری ارتباط با او باید زبانش را خوب بفهمی. به رفتن می‌گوید نرفتم و روشنی همان سیاهی است. دیو پرهیبت و ترسناک شاهنامه تبدیل شد به عروسکی دوست‌داشتنی و رام. اما اکوان دیو داستانی خواندنی در شاهنامه دارد. در عجایب‌المخلوقات نوشته محمود بن‌احمد‌طوسی آمده است که روزی رستمِ زال، گوری را دید به رنگی مانند آتش. دنبال او رفت و رفت تا دیو ناپدید شد. رستم به لب دریا که رسید دوباره گور ظاهر شد. این غیب‌شدن و ظاهر شدن، رستم را مطمئن کرد که او دیو است و نه گور. از دست او فرار کرد و به کوه رفت. اکوان دیو او را گرفت و به رستم گفت: «تو را برکوه زنم یا بر دریا؟» رستم با خودش گفت: «اگر گویم بر کوه زن، بر دریا زند، اگر گویم دریا زن بر کوه زند و مرا پاره‌پاره کند». گفت بر کوه زن. گور او را بر آب زد. رستم از زیر آب بیرون آمد و گور یا همان اکوان دیو، ظاهر شد. رستم نام آفریدگار را یاد کرد و تیغی بر گور زد. پوست گور دریده شد و از میان پوست، دیوی به درآمد قوی بر شکلی و ظاهری منکر و زشت. دست و بازوی قوی رستم با دیو درآویخت و کشتی گرفتند تا اکوان را کشت.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :