• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 5 دی 1397
کد مطلب : 42358
+
-

واژگونی اتوبوس دانشجویان دانشگاه آزاد تهران جان 9 نفر را گرفت

واژگونی‌ مثل‌دیروز مثل‌فردا

واژگونی‌ مثل‌دیروز مثل‌فردا

محمد جعفری _ روزنامه نگار

 «پیچ تند، شیب زیاد، اتوبوس فرسوده یا...» شاید دیگر مهم نباشد که چه عاملی باعث واژگونی اتوبوس دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات در محوطه این دانشگاه شد. اما نکته مهم این است که خانواده 9دختر و پسر جوان که فرزندان‌شان را برای درس خواندن به دانشگاه فرستاده بودند حالا داغدار عزیزان‌شان هستند و نزدیکان 27دانشجوی دیگر باید گرفتار بیمارستان‌ها باشند.

به‌گزارش همشهری، روز گذشته دانشجویان واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد روز نسبتا آرامی را آغاز کرده بودند. این روزهای پایان ترم بیشتر آنها حواس‌شان به درس و امتحانات است. ظهر دیروز بسیاری از دانشجویان کلاس‌هایشان تمام‌شده بود و بسیاری دیگر با عجله به دانشگاه می‌آمدند تا به کلاس‌هایشان برسند. دانشجویانی که خودرو دارند باید آن را در پارکینگ ورودی دانشگاه پارک کنند و به‌دلیل وسعت محوطه دانشگاه چندین دستگاه اتوبوس برای تردد و رفتن به دانشکده‌های مختلف درنظر گرفته شده است؛ اتوبوس‌هایی که اغلب دانشجویان از آنها دل خوشی ندارند و گله و شکایت‌هایشان به‌خاطر فرسوده بودن این اتوبوس‌ها تا دیروز به جایی نرسیده بود. حدود 35نفر از دانشجویان که می‌خواستند به در خروجی بروند سوار یکی از همین اتوبوس‌ها شدند. اتوبوس در سراشیبی جاده داخلی دانشگاه به پایین حرکت می‌کرد تا اینکه به پیچ نزدیک کتابخانه رسید. آنجا در سراشیبی جاده پیچ «یو» شکلی قرار دارد که معمولا راننده‌ها وقتی به آنجا می‌رسند تلاش می‌کنند احتیاط بیشتری به خرج دهند.

راننده این اتوبوس هم تلاش کرد به آرامی از پیچ خطرناک عبور کند اما همه‌‌چیز طبق خواسته او پیش نرفت. اتوبوس در یک چشم به‌هم‌زدن از مسیر خارج شد. دختران و پسران جوانی که داخل اتوبوس بودند هیچ‌وقت فکر چنین حادثه‌ای را نمی‌کردند. اتوبوس ابتدا به شانه راست چند متری روی فضای سبز کشیده شد و ناگهان با پایه بتنی که در آنجا بود به‌شدت برخورد کرد. شدت این برخورد به حدی بود که کف اتوبوس به‌طور کامل متلاشی شد. دانشجویانی که در آن اطراف شاهد حادثه بودند چیزی را که با چشم می‌دیدند باور نمی‌کردند. صدای ناله و فریاد دانشجویانی که داخل اتوبوس بودند یک لحظه در محوطه دانشگاه پیچید. هنوز به درستی معلوم نبود که چه بر سر سرنشینان اتوبوس آمده اما بخش‌هایی از اتوبوس مچاله شده و نشان می‌داد که حادثه تلفات زیادی دارد.

هنوز گرد و غبار واژگونی اتوبوس روی زمین ننشسته بود که خبر این حادثه در فضای مجازی منتشر شد. همه فقط می‌دانستند که یک اتوبوس واژگون شده اما هیچ‌کس نمی‌دانست سرنشینان آن چه کسانی بودند و چه بر سرشان آمده است. دقایقی بعد صدای آژیر آمبولانس‌ها خیابان‌های منتهی به دانشگاه علوم و تحقیقات را پر کرد. همزمان آتش‌نشانان هم وارد محل شدند تا افراد گرفتار شده در میان آهن‌پاره‌ای که تا چند دقیقه قبل اتوبوس بود را نجات دهند.

دانشجویان از دانشکده‌های مختلف گروه گروه با پای پیاده خود را به محل واژگونی اتوبوس می‌رساندند تا از هویت و سرنوشت افراد حادثه‌دیده با خبر شوند. سیدجلال ملکی، سخنگوی آتش‌نشانی در این‌باره به همشهری می‌گوید: «شدت حادثه به‌حدی بود که اتوبوس بعد از واژگونی و برخورد با پایه بتنی بخشی از آن کاملا در زمین فرو رفته بود. با این حال آتش‌نشانان تلاش کردند افراد گرفتار شده را نجات دهند اما در همان دقایق اولیه 7نفر جان خود را از دست داده و دست‌کم 25نفر مصدوم شده بودند که توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان‌های مختلفی منتقل شدند.»

شروع دلواپسی
وقتی خبر این حادثه در شهر پر شد خانواده‌هایی که دانشجویی در دانشگاه علوم و تحقیقات دارند بیش از دیگران دلواپس شدند. خانواده‌ها تلاش می‌کردند هر طور که شده با فرزندان‌شان تماس بگیرند و از سلامتی‌شان با خبر شوند. به همین دلیل بود که تماس‌های تلفنی برای دقایقی در آنجا مختل شد و دل پدر و مادران زیادی را لرزاند. دقایقی بعد خیابان‌های منتهی به دانشگاه مملو از خودرو شده بود طوری که پلیس راهور مجبور شد این خیابان‌ها را مسدود کند. خانواده‌های زیادی وقتی نتوانسته بودند از فرزندان‌شان با خبر شوند خود را جلوی در دانشگاه رسانده بودند. چندین زن از فرط نگرانی جلوی در روی زمین نشسته بودند و برای رسیدن خبر از عزیزانشان انتظار می‌کشیدند. یکی از آنها به همشهری می‌گوید: «برایم در تلگرام پیامی آمد که اتوبوس دانشجویان در دانشگاه علوم و تحقیقات واژگون شده. دخترم در اینجا درس می‌خواند و هرچه با او تماس گرفتم جوابم را نداد. دلم شور افتاد و تصمیم گرفتم خودم را به دانشگاه برسانم اما اینجا هم اجازه نمی‌دهند وارد شویم و نمی‌دانم بر سر دخترم چه آمده است.»

جست‌وجو در میان آهن‌پاره‌ها
درحالی‌که خانواده‌های دلواپس جلوی در دانشگاه و دانشجویان نگران اطراف نوار زردرنگی که اطراف اتوبوس حادثه‌دیده کشیده شده بود حضور داشتند آتش‌نشانان در میان آهن‌پاره‌های اتوبوس دنبال دانشجویان بودند. با اینکه جانباختگان به پزشکی قانونی و مصدومان به بیمارستان منتقل شده بودند اما آتش‌نشانان با وسواس محل را جست‌وجو می‌کردند تا مبادا حادثه‌دیده‌ای از چشم‌شان دور مانده باشد.

پیچ مرگ
اما حرف‌های دانشجویانی که اطراف اتوبوس حادثه‌دیده جمع شده بودند شنیدنی است. بیشتر آنها از مسئولان دانشگاه بخاطر استفاده از این اتوبوس‌های فرسوده گلایه دارند. زهرا، یکی از دانشجویان مقطع ارشد رشته ارتباط تصویری که نگاهش را به لاشه اتوبوس دوخته می‌گوید: «هروقت با اتوبوس از این پیچ رد می‌شدیم تپش قلب می‌گرفتم. چون خیلی شیب تندی دارد و اتوبوس‌ها به سختی در آن دور می‌زنند و می‌دانستم آخر یک روز یه اتفاقی می‌افتد.» او درباره این حادثه می‌گوید: «بی‌خبر از همه‌جا سر کلاس بودیم که ناگهان برق قطع شد. از حراست آمدند و گفتند دانشگاه تعطیل است. خیلی عجیب بود. وقتی پرس‌وجو کردیم گفتند یکی از اتوبوس‌ها که دانشجویان را به در خروجی می‌برد سر یکی از پیچ‌ها واژگون شده و چند نفر کشته شده‌اند اما هیچ‌کس بیشتر از این نمی‌دانست.کل دانشگاه را تعطیل کردند و همه با پای پیاده به طرف محل حادثه آمدیم.» 

علاوه بر او سایر دانشجویان هم می‌گویند چند مرتبه به مسئولان بخاطر اتوبوس‌های فرسوده اعتراض کرده‌اند. فریده، یکی از دانشجویان رشته صنایع غذایی می‌گوید: «اتوبوس‌ها در و پیکر درست و حسابی ندارند و داخل‌شان را جوشکاری کرده‌اند. راننده‌ها هم معمولا بیشتر از ظرفیت اتوبوس مسافر سوار می‌کنند و آخرش هم این حادثه اتفاق افتاد.»
 
پشت در اورژانس
ساعتی از وقوع این حادثه می‌گذشت که روابط عمومی اورژانس فهرستی از مصدومان حادثه را اعلام کرد. فهرستی که نشان می‌داد مصدومان به بیمارستان‌های امام خمینی(ره)، رسول اکرم(ص)، شریعتی و... منتقل شده‌اند. مقابل در ورودی اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) خانواده چند نفر از مصدومان حادثه نشسته‌اند و برخی از آنها برای عزیزان‌شان بی‌تابی می‌کنند. یکی از آنها جوانی است که همسرش در بین مصدومان است. او به همشهری می‌گوید: «همسر 27ساله‌ام دانشجوی سال آخر رشته صنایع غذایی است. امروز طبق برنامه به دانشگاه رفت اما ظهر فرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت که همسرم دچار حادثه شده است. نمی‌دانید با چه حالی خودم را به بیمارستان رساندم.» وی ادامه می‌دهد: «همسرم دچار صدمات زیادی شده است. فک و صورت و دست و پایش آسیب دیده و باید منتظر باشیم تا معلوم شود او چه وضعیتی پیدا می‌کند.» 

به‌دنبال هم‌دانشگاهی
علاوه بر خانواده‌های مصدومان هم‌کلاسی‌های برخی دانشجویان هم برای پیگیری وضعیت دوستان‌شان به اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) آمده‌اند. یکی از آنها علی است که دو نفر از دوستانش در اتوبوس بودند. او می‌گوید: «من با کیارش و علی در یک خانه زندگی می‌کردیم. کیارش دانشجوی رشته نفت است که در این حادثه مصدوم شده و آنطور که فهمیدیم حالش خوب است اما متأسفانه در فهرستی که از طرف اورژانس اعلام شده اسم علی بین کشته شده‌هاست.» او که بغض کرده می‌گوید: «از وقتی این حادثه اتفاق افتاده من و دوستانم دنبال او هستیم. نمی‌دانیم به خانواده‌اش چه باید بگوییم. آنها شهرستان زندگی می‌کنند و هیچ‌کدام از ما جرأت تماس گرفتن با آنها را ندارد. چطور بگویم که پسرتان فوت شده؟» حرف‌هایش که به اینجا می‌رسد بغضش می‌ترکد و دیگر نمی‌تواند صحبت کند.
2دختر جوان هم برای پیگیری وضعیت 2نفر از هم‌دانشگاهی‌های‌شان به بیمارستان آمده‌اند. یکی از آنها می‌گوید: «یکی از دوستانم به‌نام بهار را به اینجا آورده‌اند. با اینکه آسیب زیادی دیده اما وقتی فهمیدیم که او زنده است خیال‌مان راحت شد اما از دوست دیگرمان نگار خبر نداریم. چون اسم او در بین مصدومان نیست و از طرفی چند نفر هم مجهول‌الهویه اعلام شده‌اند. نگار دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد و قرار بود هفته دیگر از پایان نامه‌اش دفاع کند که این حادثه اتفاق افتاد. خانواده نگار ساکن همدان هستند و از اتفاقی که افتاده بی‌خبراند.» 

در یک‌قدمی مرگ
این 2دختر جوان خودشان هم قرار بود سوار اتوبوس مرگ شوند اما درآخرین لحظه منصرف شدند. یکی از آنها می‌گوید: «ما با نگار و بهار بودیم. می‌خواستیم 4نفری سوار اتوبوس شویم. آنها عجله داشتند اما در آخرین لحظه ما ماندیم تا از یکی از دوستان‌مان کتابی را بگیریم. چند دقیقه بعد از آنکه آنها رفتند خبر رسید که اتوبوس دانشگاه در یکی از پیچ‌ها واژگون شده است. در آن لحظه ما فقط به بهار و نگار فکر می‌کردیم و اینکه قرار بود ما هم سوار همان اتوبوس شویم و فاصله زیادی با مرگ نداشتیم.» 

پیکر جانباختگان در پزشکی قانونی 
به‌دنبال این حادثه، مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران اعلام کرد که اجساد جانباختگان به پزشکی قانونی ارجاع خواهد شد. مسعود قادی‌پاشا به ایسنا گفت: طبق قانون و مقرراتی که وجود دارد اجساد جانباختگان حوادث رانندگی به پزشکی قانونی ارجاع می‌شود تا تحقیقات برای تشخیص علت مرگ و همچنین شناسایی هویت در صورت لزوم انجام شود. 
وی با بیان اینکه تاکنون (عصر دیروز) پیکر قربانیان این حادثه به پزشکی قانونی ارجاع نشده است، گفت: اما در پیگیری‌ها، این اجساد به پزشکی قانونی استان تهران منتقل خواهد شد تا بررسی‌های لازم صورت گرفته و جواز دفن برای این افراد صادر شود.

دستور دادستان کل 
همزمان با انتشار خبر مرگ 9دانشجو در حادثه دیروز، دادستان کل کشور به دادستان تهران دستور داد حادثه را پیگیری کند. در متن دستور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجعفر منتظری، به عباس جعفری‌دولت‌آبادی دادستان تهران آمده است: جناب آقای جعفری‌دولت‌آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران نظر به خبر سقوط اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی و کشته و مجروح شدن شماری از آنان مقتضی است بازپرس مربوط در محل حاضر شود و ضمن بررسی صحنه موضوع را رسیدگی و نتیجه را گزارش کند. رئیس پلیس پیشگیری پایتخت نیز در این‌باره گفت: مأموران گشت انتظامی کلانتری ۱۳۸ جنت‌آباد پس از اطلاع از حادثه به‌سرعت وارد عمل شدند و با کمک سایر نیروهای سرکلانتری دوم در کنار نیروهای امدادی و مسئولان دانشگاه به کمک مصدومان و برقراری نظم محل شتافتند. 
سرهنگ کیوان ظهیری افزود: ضابطان قضایی کلانتری حسب دستور و تحت نظارت مقام محترم قضایی در ۴مرکز درمانی محل بستری حاضر شدند و در حال انجام تحقیقات کیفری مقدماتی هستند.

اطلاعیه دانشگاه آزاد
درحالی‌که مجروحان حادثه در گفت‌وگو با همشهری علت واژگونی اتوبوس را خالی کردن ترمز عنوان کرده‌اند، روز گذشته دانشگاه آزاد اطلاعیه‌ای درباره این حادثه صادر کرد. در این اطلاعیه آمده است: در این حادثه تأسف‌بار و براساس بررسی‌های انجام شده، تعدادی از دانشجویان از دانشکده مدیریت واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در اتوبوسی که در بخشی از جاده دچار انحراف از مسیر شده حضور داشتند. متأسفانه در این حادثه تأسف‌بار، اتوبوس ضمن برخورد با مانع سیمانی خارج از مسیر، واژگون شد که علت این اتفاق از سوی کارشناسان در دست بررسی است و به‌محض قطعیت اطلاع‌رسانی خواهد شد. دانشگاه آزاد اسلامی ضمن ابراز تأسف و تأثر از وقوع این حادثه، مراتب تعزیت و تسلیت خود را به بازماندگان این عزیزان از دست رفته و خانواده داغدار دانشگاه آزاد اسلامی اعلام و برای مجروحان و حادثه دیدگان شفای عاجل آرزومند است و درخصوص دریافت اطلاعات دقیق از علل وقوع حادثه و رسیدگی به وضعیت جان باختگان و مصدومان اقدامات فوری را انجام خواهد داد.

آخرین خبر 
عصر دیروز و با مرگ یکی دیگر از مجروحان حادثه در بیمارستان، تعداد قربانیان این حادثه به 9نفر رسید که یکی از آنها راننده اتوبوس است. رئیس اورژانس تهران گفت: عصر دیروز یکی دیگر از مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس دانشگاه علوم و تحقیقات تهران که در بیمارستان رسول‌اکرم(ص) بستری بود جان خود را از دست داد و تلاش برای درمان بقیه مصدومان ادامه دارد. 

وی همچنین درباره علت حادثه اعلام کرد: موضوع سکته کردن یا نکردن راننده اتوبوس که در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود مورد تأیید نیست و باید از سوی سازمان پزشکی قانونی اعلام شود. براساس این گزارش اسامی 4نفر از قربانیان، احسان سجادپور، علی حسین‌زاده، احسان صفایی و سارا رادمنش اعلام شده است. 

در همین حال دادستان تهران از بازداشت پیمانکار تاسیسات و حمل‌ونقل دانشگاه خبر داد و گفت: برای روز چهارشنبه ۲‌مقام دانشگاه برای ادای توضیحات احضار شده‌اند.

بیمارستان امام خمینی، پس از حادثه

الهه فراهانی _ روزنامه نگار

بعدازظهر سه‌شنبه، چهارم دی‌ماه٩٧، اورژانس بیمارستان امام خمینی(ره) یکی از شلوغ‌ترین روزهای کاری خود را تجربه می‌کند. حتی کارکنان بیمارستان هم می‌گویند امروز به طرز عجیبی اورژانس شلوغ است و دلیلش انتقال ١٦ مجروح حادثه واژگونی اتوبوس در دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات است.

 ٣ نفر از مجروحان به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شدند اما بقیه در بخش اورژانس هستند. یکی از آنها دستش شکسته، دیگری پایش و یک نفر صورتش به‌شدت آسیب‌دیده و سرش بخیه خورده است.
مسئولان و پزشکان اورژانس در تکاپو هستند تا به مجروحان رسیدگی کنند. کنار تخت‌ها هم خانواده مجروحان با چشمانی پر از اشک ایستاده‌اند و وقتی عزیزشان را می‌بینند که درد می‌کشد، دست به دامان خدا می‌شوند و برای بهبودی‌شان دعا می‌کنند. «پسرم به‌شدت آسیب دیده، سرش بخیه خورده، صورتش پر از خون است و پاهایش هم فکر می‌کنم دچارشکستگی شده است.» این را مادر کامیاب، یکی از مجروحان می‌گوید. او ادامه می‌دهد: «هزار بار خدا را شکر می‌کنم که پسرم زنده است و قلبم به درد می‌آید برای آن پدر‌ومادرهایی که امروز داغدار شدند و جگرگوشه‌هایشان را از دست دادند.»

کامیاب که به‌سختی صحبت می‌کند، به خبرنگار همشهری می‌گوید: از زمانی که سوار اتوبوس شدیم شاید ٥ تا 10دقیقه بیشتر طول نکشید که این اتفاق تلخ رخ داد. البته من الان خیلی تمرکز ندارم و نمی‌دانم زمان را درست می‌گویم یا نه.
کامیاب دانشجوی مهندسی است و ادامه می‌دهد: اتوبوس از روی دست‌انداز گذشت اما سرعتش بالا بود. من در قسمت عقب اتوبوس بودم اما ناگهان بچه‌ها به سمت عقب آمدند و فریاد زدند که اتوبوس ترمز بریده است. سرعت اتوبوس بیشتر می‌شد و انگار بچه‌های جلویی متوجه شده بودند که راننده قادر به گرفتن ترمز نیست. دیگر چیزی متوجه نشدم و از هوش رفتم. فکر می‌کنم سرم با صندلی برخورد کرد.

کنار تخت کامیاب، علیرضا دانشجوی رشته گیاهشناسی است. او می‌گوید: من از بچه‌های دانشگاه شنیده بودم که این اتوبوس روز قبل ترمز بریده بود، اما خبر ندارم که راست بود یا نه. برای همین بی‌توجه به چیزی که شنیده بودم، سوار شدم. اتوبوس قدیمی بود و حالا تصور کنید درست در قسمت سراشیبی ترمز هم نگیرد. من هنوز باورم نمی‌شود که زنده‌ام.

ثنا، دانشجوی رشته اقتصاد است. او قصد داشت با دوستش به کتابخانه برود و درس بخواند که این اتفاق رخ داد. «ساعت ٣ دوباره باید برمی‌گشتم دانشگاه، چون امتحان داشتم اما این حادثه تلخ رخ داد. کسی هم در این حادثه فوت شده است؟» 
ثنا پایش شکسته و آن را آتل بسته‌اند. گردنش هم آتل بسته‌اند تا ثابت بماند. علاوه بر این، از ناحیه دست هم آسیب دیده و درحالی‌که اشک می‌ریزد، می‌گوید: پزشکان گفتند که پایم نیاز به جراحی دارد. روز وحشتناکی بود. توی اتوبوس بودیم که ناگهان همه دانشجوها فریاد زدند که اتوبوس ترمز بریده و راننده دارد از ترس سکته می‌کند. می‌گفتند بروید قسمت عقب اتوبوس تا وحشت‌تان کم شود. یکی می‌گفت اگر عقب برویم حداقل کمتر آسیب می‌بینیم و اگر قسمت جلوی اتوبوس باشیم، بدتر است. ناگهان اتوبوس چپ کرد و من از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم، در میان برگ‌ها بودم و صحنه وحشتناک‌تری دیدم. داد و فریاد دانشجوها، اورژانس، بالگرد و.... تازه آنجا بود که متوجه شدم همه جای بدنم درد می‌کند. بار دیگر از هوش رفتم و اصلا نفهمیدم که آیا در این حادثه کسی هم هست که جانش را از دست داده یا نه.
دانشجوی دیگری که نمی‌خواهد نامش نوشته شود، می‌گوید: من قسمت جلوی اتوبوس بودم؛ درست پشت راننده. اتوبوس با سرعتی حدود٨٠ تا 100کیلومتر در حرکت بود که با همان سرعت از روی دست‌اندازی عبور کرد. به راننده گفتم چرا سرعت را کم نمی‌کنی؟ ترمز بریده؟ چون دیدم که استرس داشت و مدام پایش را روی پدال ترمز فشار می‌داد، اما سرعت اتوبوس کم نمی‌شد. راننده با سر تأیید کرد که ترمز بریده و آنجا بود که نگرانی را بیشتر درصورتش احساس کردم. از جایم بلند شدم و آن لحظه تقریبا اکثر دانشجوها متوجه شده بودند. اتوبوس افتاده بود در سرازیری و ترمز هم نداشت. نمی‌توانید تصور کنید که چه لحظات وحشتناکی بود. درست است که به‌شدت از ناحیه دست و پا آسیب دیده‌ام، اما با وجود این می‌گویم خدا خیلی رحم کرد که زنده ماندم. من آن لحظه با خود گفتم همه ما می‌میریم و در این حادثه کسی زنده نمی‌ماند.

این خبر را به اشتراک بگذارید