• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 24 دی 1396
کد مطلب : 4035
+
-

فقط سهم من کافی نیست

یادداشت
فقط سهم من کافی نیست

جواد رسولی | دانشجوی دکتری رسانه در بارسلونا:

داشتم در کتابفروشی بزرگ دور میدان کاتالونیا ـ درست در مرکز شهر بارسلونا ـ دنبال کتابی می‌گشتم. وقتی از کنار قفسه کتاب‌های مربوط به ادبیات جهان که به اسپانیایی ترجمه شده بود رد می‌شدم، ناغافل چشم‌ام به جلد زردرنگ کتابی افتاد. روی کتاب نوشته شده بود: «ادبیات امروز ایران». نام کتاب در اسپانیایی تغییر کرده بود اما درواقع ترجمه‌ای بود از رمان «سهم من» نوشته پرینوش صنیعی. همه کتاب‌های آن قفسه و قفسه‌های دوروبر را چند بار نگاه کردم تا ببینم آیا رمان یا مجموعه‌داستان دیگری هم هست که از فارسی به اسپانیایی ترجمه شده باشد یا نه. نبود! در کنار ترجمه رمان‌هایی از چارلز بوکوفسکی، نورمن میلر، هاروکی موراکامی و خیلی‌های دیگر، این تنها کتاب و نماینده ادبیات داستانی ایرانی در یکی از بزرگ‌ترین کتابفروشی‌های اسپانیا بود.

طبعا اینجا قصد ندارم درباره اینکه آیا این کتاب می‌تواند نماینده خوبی از اوضاع ادبیات داستانی امروز ایران باشد یا نه، بحث کنم؛ چیزی که به ‌نظرم مهم است، خالی‌بودن جای رمان‌ها و داستان‌های دیگر است؛ قطعه‌های دیگری از زندگی امروز مردم ایران که در کنار این قطعه فعلی ترجمه‌شده قرار بگیرند و تصویر کامل‌تری از ما به جهان بدهند. زبان اسپانیایی، امروز زبان مادری بیش از ۴۷۰میلیون نفر در دنیاست و از این نظر دومین زبان پرتکلم است. مردمی که به این زبان حرف می‌زنند (در اسپانیا و در کشورهای آمریکای لاتین) اغلب چندان تسلطی به زبان انگلیسی ندارند و از آنجا که ادبیات اسپانیایی بسیار غنی و باسابقه است، عموما ترجیح می‌دهند ترجمه داستان‌ها و رمان‌ها را به اسپانیایی بخوانند و نه زبان دیگری. اینجا حتی هنوز فیلم‌های روز جهان به اسپانیایی دوبله می‌شود و برخلاف کشورهای شمال اروپا، سینماهایی که فیلم را به زبان اصلی آن پخش کنند بسیار کم هستند. در این بازار بزرگ و پرمخاطب چندصدمیلیون‌نفره، ترجمه‌شدن آثار روز ادبیات جهان برای همه ناشرهای بزرگ بین‌المللی یک رقابت بزرگ است. نه‌تنها ادبیات انگلیسی و آمریکایی که آثار مختلف ادبیات کلاسیک و مدرن آلمانی و فرانسوی و ژاپنی و چینی و عربی، ترجمه و به این بازار عرضه می‌شوند؛ بازاری که در آن محصول نهایی ـ یعنی داستان ـ جز سرگرم‌کردن و لذت خواندن، تصویری هم از مردمان دور به خواننده اسپانیایی‌زبانش می‌دهد. آن قفسه کتاب‌ها و تنها کتاب ترجمه‌شده از فارسی را باید در این پس‌زمینه دید.

در زبان فرانسه، تکلیف، تقریبا روشن است؛ کتاب «پرسپولیس» روایت غالب و موفق‌ترین داستان درباره ایران معاصر است و تقریبا رقیبی برایش وجود ندارد؛ به‌خصوص که مرجان ساتراپی ـ نویسنده کتاب ـ آن را به فرانسه نوشته و بعد کتابش به زبان‌های دیگر ترجمه شده است. در زبان انگلیسی، بیشتر داستان‌هایی که ترجمه شده‌اند و از نویسندگان متنوعی هم هستند (مثل صادق هدایت، جلال آل‌احمد، سیمین دانشور و محمود دولت‌آبادی) دیگر در بازار پیدا نمی‌شوند یا کمیابند؛ چون تجدید چاپ نشده‌اند! از نویسندگان امروز هم کمتر کتابی را می‌توانیم پیدا کنیم. درست برخلاف بازار داخلی رمان و داستان کوتاه که امروز با حضور جدی نویسندگان نسل جدید، رونقی گرفته و صداهای متنوع و مختلفی دارد و روایت‌های پرجزئیات و متفاوتی را از تجربه زندگی در ایران امروز پیش چشم خوانندگان فارسی زبان می‌گذارد، در بازار خارجی، دست ادبیات داستانی ما خالی‌است و صداهای معدود و محدودی، زندگی امروز ما را برای مردمان کشورهای دیگر روایت می‌کنند.

کتاب «سهم من» تا امروز به جز اسپانیایی به زبان‌های ایتالیایی، فرانسه، آلمانی، انگلیسی، نروژی و ژاپنی هم ترجمه شده؛ معنایش این است که احتمالا در کتابفروشی‌های هرکدام از این کشورها همچنان سهم من، تنها نماینده یا جزو معدود نمایندگان ادبیات امروز ایران است. این واقعیت مهمی‌است. نویسنده رمان با آگاهی از شرایط بازار بزرگ بین‌المللی نشر و قواعدش، توانسته سهمی برای روایتش از جامعه امروز ایران پیدا کند. اگر فکر می‌کنیم این روایت به‌تنهایی نمی‌تواند صدای همه ما باشد، نویسندگان و مترجمان و ناشران‌مان باید دست بجنبانند و بهتر و بیشتر و متنوع‌تر داستان‌هایشان را به جهان عرضه کنند. سهم من به‌تنهایی کافی نیست.

این خبر را به اشتراک بگذارید