• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
یکشنبه 11 آذر 1397
کد مطلب : 39365
+
-

نشست تخصصی «چهارشنبه‌های همشهری» شفافیت در اداره شهر را بررسی کرد

بازسازی اعتماد از دست رفته مردم

نشست
بازسازی اعتماد از دست رفته مردم

مجید جباری/خبر‌نگار

در میان حجم گسترده‌ای از مشکلاتی همچون آلودگی هوا، ترافیک، حاشیه‌نشینی، بافت‌های فرسوده و انواع آسیب‌های اجتماعی که زندگی شهروندان تهران را مختل کرده‌، مدیریت شهری تهران شفافیت را در اولویت قرار داده است.

 با وجود همه چالش‌های روزمره، چه جایگاهی می‌توان برای شفافیت متصور بود؟ پرسشی است که بهاره آروین، رئیس کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورای شهر تهران در پاسخ به آن معتقد است: «اعتماد‌سازی‌ و استفاده از توان خرد جمعی به‌ویژه متخصصان در حوزه مدیریت شهری ایجاب می‌کند، شفافیت در اولویت مشکلات شهری قرار گیرد. ازاین‌رو شفاف‌سازی‌ باید حتی بالاتر از این مشکلات در کانون توجه مدیریت شهری باشد، زیرا تا نتوانیم این موضوع را محقق کنیم، دستیابی به راه‌حلی برای چالش‌های اصلی تهران امکان‌پذیر نیست.»

شفاف‌سازی‌ می‌تواند راه‌حلی برای بازسازی اعتماد از میان رفته بین دولت، چه ملی و چه محلی با شهروندان باشد.
 ضمن اینکه نباید فراموش کرد که اصول حکمرانی خوب و مهم‌ترین وسیله برای پیشگیری از فساد در بخش‌های عمومی، شفافیت است. 

اینکه امور برای مردم، روشن و مشخص باشد‌، از این جهت اهمیت دارد که شهروندان باید به‌طور مرتب و با اطمینان بدانند که نهادها و مدیران آن، به چه نحو و با چه هزینه‌ای، امور جامعه را در حوزه تحت مسئولیت خود اداره می‌کنند و نتیجه اقداماتشان دقیقاً چیست. کاری که پارلمان محلی تهران به‌عنوان نخستین نهاد عمومی و نظارتی شهری در عمل آغازگر آن بوده و گام‌هایی را در این مسیر برداشته است.

براین اساس و با توجه به اهمیت موضوع، سلسله نشست‌های تخصصی «چهارشنبه‌های همشهری» که هر هفته با موضوعات مختلف در مؤسسه همشهری برگزار می‌شود، این هفته با حضور بهاره آروین رئیس کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورای شهر تهران، حسین نقاشی مدیر روابط عمومی و امور بین‌الملل شورای شهر تهران، امیرحسین پور‌جوهری عضو هیأت مدیره گروه دیده‌بان تهران، ترانه یلدا شهرساز و معمار شهری، محمدکریم آسایش نماینده سمن با همستان، حسین تبریزی خبرنگار و پیشکسوت حوزه شهری و جمعی از خبرنگاران برگزار شد.

اعتمادسازی و مشارکت؛ 2هدف شفافیت​​​​​​
 بهاره آروین، رئیس کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورای اسلامی شهر تهران

به عقیده من تا به شفافیت نرسیم، نمی‌توانیم به راه‌حل بهینه‌ای برای چالش‌های مهم تهران دست یابیم. از این رو، نخستین دلیل در اولویت قرار گرفتن شفافیت، اعتماد‌سازی‌ میان شهروندان است. مدیریت شهری نمی‌تواند تحولی در شهر ایجاد کند، مگر اینکه شهروندان را همراه و حامی خود داشته باشد. مردم گذشته از بحث تاریخی بی‌اعتمادی ملت به دولت در ایران و شکافی که بین این دو وجود دارد، فارغ از بدبینی که شاید مردم به هر نوع حاکمیتی اعم از محلی و ملی، دارند، نیازمند اعتمادسازی بیشتر هستند و شهرداری تهران به‌عنوان یک مدیریت محلی باید بتواند شهروندان را در تصمیمات خود همراه کند. موضوع اصلی شفافیت چه در نهاد شورا و چه در شهرداری، مسئله اعتماد‌سازی است و بدون تحقق شفافیت، اعتماد مردم به تصمیماتی که در سطح مدیریت شهری اتخاذ می‌شود، جلب نمی‌شود. البته به‌رغم تلاش‌هایی که در این یک سال و نیم انجام گرفته، هنوز راه زیادی تا جلب کامل اعتماد مردم پیش رو داریم و این بی‌اعتمادی ناشی از فساد ریشه‌داری است که متأسفانه در دوره‌های گذشته و طی سالیان طولانی در شهرداری وجود داشته و دارد؛ اما همه تلاش ما این است که تا پایان دوره پنجم مدیریت شهری، اقدامات ما منجر به اعتمادسازی شهروندان به مجموعه مدیریت شهری شود. از سوی دیگر باور دارم نهادهایی که به نمایندگی از مردم شکل می‌گیرند و برآمده از رأی مردم هستند در کنار جامعه مدنی باید در این زمینه‌ وارد شوند و پیگیر اصلی مطالبه شفافیت باشند. همچنین شفافیت باید به‌نحوی اجرا شود که به نوعی نمایش تبدیل نشود؛ چراکه این موضوع می‌تواند در مقابل اعتماد‌سازی‌ قرار بگیرد و سبب از بین رفتن اعتماد مردم شود. از طرف دیگر، مشکلات و معضلات تهران راه‌حل‌های ساده‌ای ندارد و دارای پیچیدگی‌های خاصی است؛ به این معنی که منافع متضادی که اقشار مختلف مردم در هر کدام از راه‌حل‌ها دارند، تضاد و تعارضی بین راه‌حل‌ها به‌وجود می‌آورد. از این‌رو خرد جمعی هر‌قدر گسترده‌تر به‌کار گرفته شود، تصمیم نهایی، بهینه‌تر خواهد بود. همچنین باید توجه داشت که در دسترس بودن اطلاعات، نخستین مرحله چرخه شفافیت است و اگر بعد از آن نهاد نظارتی کار نکند و تخلفات را ببیند و واکنشی نداشته باشد مشخص است که منجر به بی‌اعتمادی مردم می‌شود. اما موضوعی که می‎تواند برای سازمان نظارتی مطالبه ایجاد کند، شفافیت است. جز این باشد، همان سازمان نظارتی، می‌تواند عاملی برای فساد باشد و در پشت پرده وارد بده‌بستان می‎شود. او از تخلف مطلع است، اما چون دیگران نمی‎دانند، می‌تواند با استفاده از این اطلاع انحصاری وارد بده‌بستان شود. اما وقتی شفافیت وجود داشته باشد و همه از تخلفات مطلع باشند، آن نهاد نظارتی به سادگی نمی‎تواند بی‌عمل باشد و هزینه ایستادن و نگاه کردنش بالاتر می‎رود.


شفافیت به فریبکاری منجر نشود
امیرحسین پورجوهری، کارشناس و عضو هیأت‌مدیره گروه دیده‌بان شهری تهران

واقعیت این است که ما همواره یک اینرسی (مقاومت در برابر تغییر) بسیار قوی را در بحث شفافیت در مدیریت شهری تهران داشته‌ایم. تا جایی که من بررسی کردم این مقاومت حداقل در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هم وجود داشته است؛ به این معنی که مدیریت شهری طی 4، 5 دهه اساسا ضرورتی با عنوان شفافیت و پاسخگویی را احساس نمی‌کرد. خوشبختانه در این دوره مدیریت شهری به‌طور مشخص و به دور از هرگونه شائبه سیاسی  موضوع شفافیت دنبال شده ‌است. درباره ضرورت شفافیت هیچ وقت مشکلی نداشتیم و نداریم چرا که شفافیت اساسا نکته مثبتی است و شهروندان هم باید از اتفاقاتی که در حوزه مدیریت شهری می‌افتد، آگاه باشند؛ همچنین نخبگان باید بتوانند در تصمیم‌سازی‌‌ها مشارکت کنند تا بتوانند به تصمیم‌گیری‌ها کمک کنند. اما باید دید که از این شفافیت به‌دنبال چه چیزی هستیم. همچنین چه باید کرد که در این مرحله باقی نمانیم زیرا اینکه صرفا ما اتاقی شیشه‌ای داشته باشیم که همه‌‌چیز آن شفاف است اما در داخل اتاق، اتفاقات ناگواری رخ دهد، خوب نیست. در واقع در شفافیت دنبال این هستیم که یک چالش عاطفی و ذهنی را برای شهروندان ایجاد کنیم که به‌صورت داوطلبانه مشارکت کنند. ازاین‌رو، موضوع شفافیت به‌خودی خود اصل نیست، بلکه مشارکت حاصل از شفاف‌سازی‌ باید مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین نباید شفافیت در اصل قرار بگیرد اما مشارکت فراموش شود، زیرا بدون مشارکت هیچ اتفاقی نمی‌افتد. در دهه70 اندیشمندی به‌نام آرنشتاین درباره مشارکت، دسته‌بندی مشخصی ارائه کرد. براساس این دسته‌بندی می‌توانیم متوجه شویم شفافیتی که دنبال می‌کنیم در چه مرحله‌ای قرار دارد و باید به چه مرحله‌ای برسد. طبق دسته‌بندی این اندیشمند، چیزی به نام پلکان مشارکت وجود دارد که شامل 3 پله است. پله پایین آن سوءاستفاده و دستکاری است که نام آن را فریبکاری می‌گذارد. در پله دوم این دسته‌بندی، مشارکت ظاهری است که هدف آن اطلاع‌رسانی است و در پله سوم این پلکان قدرت شهروندی قرار دارد. پله اول سوءاستفاده یا دستکاری، به‌دنبال این است که کارهای از پیش تعیین شده خود را به زور به مردم بقبولاند. مرحله دوم که اطلاع‌رسانی است خود شامل 3گام است؛ اطلاع‌رسانی، مشاوره و جلب موافقت که قصد دارد نقش حقیقی بودن ماجرا را بالا ببرد. اما در مرحله سوم و پله سوم که قدرت شهروندی است باید بپذیرم که شراکت می‌کنیم و اموری را محول و واسپاری می‌کنیم و اختیار را به شهروندان می‌دهیم. براساس این تقسیم‌بندی می‌توان دریافت که شفاف‌سازی‌ در کجا قرار دارد. من معتقدم در اجرای شفافیت از مرحله فریبکاری گذشته‌ایم و وارد مرحله دوم شده‌ایم که مرحله اطلاع‌رسانی است، اما نباید در این مرحله بمانیم. 



شفافیت ابزار است نه هدف
ترانه یلدا، شهرساز و معمار



شفافیت در اداره شهری هدف نیست بلکه یک ابزار است برای رسیدن به هدف و این موضوع باید به‌عنوان گامی که می‌تواند برخی موضوعات پشت پرده را عیان کند، در شهری مانند تهران پیگیری شود. همچنین شهروندانی که در شهر زندگی می‌کنند باید به‌نحوی بر اموری که پیرامون خود می‌گذرد واقف باشند. متأسفانه در سال‌های گذشته بسیاری از اتفاقات و توافقات در پشت پرده صورت گرفته است که با وجود این مدیریت شهری هرگز نمی‌تواند به اهداف خود که جلب اعتماد مردم برای اداره بهتر شهر است، دست یابد. به عقیده من زمانی که برنامه‌ها و اقدامات شهری بی‌ضابطه و بدون قاعده و قانون صورت بگیرد، بسیاری از رانت‌ها و فسادها شکل می‌گیرد؛ بنابراین شفاف‌سازی‌ امور می‌تواند از شکل‌گیری رانت و فساد پیشگیری کند.


تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر عمومی شدن شفافیت
حسین نقاشی، مدیرکل روابط عمومی و امور بین‌الملل شورای شهر تهران


شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها یکی از مهم‌ترین بسترها برای تبادل و به اشتراک‌گذاری اطلاعات است که در نهایت این موضوع منتج به شفاف‌سازی‌ خواهد شد. از این‌رو معتقدم شبکه‌های اجتماعی علاوه برعرصه عمومی، بر سپهر سیاسی نیز تأثیر‌گذار بوده و شفافیت هم یکی از این مقوله‌هاست. همچنین شبکه‌های اجتماعی موجب گفت‌وگوی عمومی می‌شوند که خروجی آن اگر در بستر مناسبی پیش برود درنهایت به افزایش مشارکت منجر خواهد شد؛ مشارکتی که بر اثر اعتماد‌سازی‌ برگرفته از شفافیت بروز پیدا کرده ‌است. از سوی دیگر تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سپهر سیاسی به‌معنای عام آن و به‌عنوان یک امر فراگیر تأثیراتی داشته است که مهم‌ترین آن تغییر در ساختار سلسله مراتب عمودی و از بالا به پایین قدرت بوده؛ به این معنی که این شبکه‌ها سلسله‌مراتب سنتی پذیرفته شده را در عرصه‌های سیاسی درنوردیدند و این سیر را افقی کردند.این شبکه‌های اجتماعی بودند که مطالبه شفاف‌سازی را که سال‌ها به‌عنوان یک مطالبه لوکس و مختص طبقات و لایه‌های خاص جامعه بود به مطالبه جدی در میان عموم مردم تبدیل کردند. 


دانستن، حق شهروندی است
 محمد کریم آسایش، نماینده مجمع حق برشهر باهمستان



من معتقدم که شفافیت صرفا ابزار نیست و اتفاقا هدف محسوب می‌شود چرا که دانستن یک حق است و جزو حقوق اولیه بشر به‌حساب می‌آید. اصلاح‌طلبان نیز در شعار معروف خود بر «دانستن حق مردم است» همواره تأکید کرده‌اند. بر این اساس نمی‌توان گفت که اگر مثلا شفافیت به نتیجه مورد نظری منتج نشود، مطلوب نیست بلکه این موضوع باید به‌عنوان یکی از حقوق شهروندی شناخته و برای رسیدن به نتیجه حتما پیگیری شود. از سوی دیگر ارائه اطلاعات در سامانه شفافیت باید به زبان عامه مردم بیان و ارائه شود نیز باید در اجرای شفافیت به آن توجه داشت، زیرا شهروندی که در محیط زندگی خود با مسائل شهری سر می‌کند، باید با بهره‌گیری از حق دانستن، امور زندگی خود را بهبود ببخشد چرا که حق دانستن شعار اصلاح‌طلبان نیز بوده است. به‌طور کلی شفافیت زمانی می‌تواند به امری تأثیر‌گذار بر زندگی مردم تبدیل شود که در وهله نخست با مشارکت و به زبان شهروندان بیان شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید