• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
پنج شنبه 21 دی 1396
کد مطلب : 3905
+
-

می‌خواهم سفیر ایران در جهان باشم

گفت‌وگوی اختصاصی همشهری با گری لوئیس، نماینده سازمان ملل که چند روز دیگر با پایان مأموریتش ایران را ترک می‌کند

گفت و گو
می‌خواهم سفیر ایران در جهان باشم

محمد کرباسی\دبیر گروه دانش و فناوری:

گری لوئیس بعد از ۵ سال حضور در ایران به‌عنوان نماینده سازمان ملل چهره‌ای شناخته شده به‌حساب می‌آید. اما این مرد ۵۶ ساله اهل باربادوس که ۳۰ سال از عمرش را برای سازمان ملل در کشورهای مختلف جهان فعالیت کرده موقع حرف زدن از ترک ایران صدایش می‌لرزد و اشک در چشم‌هایش حلقه می‌زند. او که روز دوشنبه هفته آینده به پایان دوران مأموریت خود در ایران می‌رسد تجربه حضورش را در ایران متفاوت از همه کشورهای دیگری می‌داند که در آنها خدمت کرده و می‌گوید که دلش برای کشوری که این سال‌ها میزبانش بود، تنگ می‌شود. او تأکید دارد حالا که مجبور به رفتن به کنیا برای مأموریت جدیدی است کشور ما را نه به‌عنوان سفیر سازمان ملل بلکه به‌عنوان سفیر ایران ترک می‌کند. گری لوئیس، آخرین مصاحبه اختصاصی خود به‌عنوان نماینده سازمان ملل در ایران را با همشهری انجام داد؛مصاحبه‌ای که با صحبت از مسائل زیست‌محیطی شروع شد اما به‌محض حرف‌زدن از حس و حالش درباره ایران با بغض او و اشک‌های همکاران حاضر در اتاقش مانند دوران مأموریتش به پایان رسید.

 

مدت‌هاست که تهران از مشکل آلودگی هوا رنج می‌برد. چطور فناوری و دانش بشر می‌تواند به حل این مشکل در ایران و جهان کمک کند؟

برای اینکه به این سؤال جواب بدهم باید بگویم علم و فناوری وجود دارد اما مسئله مهم استفاده از این دانش است؛ به‌طور مثال درباره آلودگی هوای تهران کارخانه‌های جنوب غربی این شهر هستند که آلودگی زیادی تولید می‌کنند، بخشی از آلودگی هم توسط وسایل نقلیه در شهر ایجاد می‌شود. باید بفهمیم کدام مناطق بیشتر آلوده است و در آن مناطق بیشتر فعالیت کنیم؛ به‌طور مثال سازمان جهانی بهداشت در حال استفاده از نرم‌افزاری به نام AQ+ با همکاری وزارت بهداشت است. این نرم‌افزار کمک می‌کند مسئولان متوجه شوند آلودگی‌ها در کجا هستند، چه تأثیراتی دارند و پیش‌بینی می‌کند که مثلا درصد آلودگی چه تأثیری روی سلامت شهروندان می‌گذارد. بنابراین باید تمرکز ما روی شناسایی و حل مشکلات باشد. مورد دوم مشکل طوفان‌های گردوغبار است که هر از چند گاهی تهران، غرب کشور و همچنین شهرهایی از جمله زابل و زاهدان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. تمامی مشکلات می‌توانند با استفاده از فناوری حل شوند. فناوری در این رابطه اما مثل مالچ پاشی، استفاده از بادشکن‌ها و... وجود دارد و مؤثر هستند. اما خواست سیاسی برای حل این مشکلات باید وجود داشته باشد.

نقش مردم و همچنین کشورهای همسایه را برای حل این مشکلات چطور می‌بینید؟

طوفان‌های گردوغبار موضوعی نیست که فقط از ایران نشات گرفته شده باشد و باید برای حل آن همکاری منطقه‌ای و بین‌المللی وجود داشته باشد. ایران در بسیاری از این موارد در خط مقدم حل مشکلات بوده و توانسته سال گذشته کنفرانسی بین‌المللی برای مقابله با گردوغبار تشکیل دهد که اخیراً یک قطعنامه مهم از آن به تصویب رسید. باز هم تأکید می‌کنم که حل خیلی از مشکلات نیاز به خواست سیاسی کشورهای همسایه در منطقه دارد. درباره آلودگی هوا خودمان هستیم که جدا از دولت باید به فکر حل مشکل باشیم.

به‌نظرتان مقام‌های دولتی و شهری به وظایف خود در این زمینه خوب عمل کرده‌اند؟

باید توجه داشت که زمستان امسال تعداد روزهای هوای پاک بیشتر از زمستان گذشته بوده و این مسئله نشان می‌دهد که اقدام‌های درستی در مسیر حل این مشکل صورت گرفته است. این کارها اما کافی نیست و تلاش بیشتری باید صورت بگیرد. نه‌تنها در ایران بلکه در تمام نقاط جهان برای حل اینگونه از مشکلات باید خواست سیاسی دولت‌ها و تلاش‌هایشان بیشتر از قبل باشد.

درباه بحران کمبود آب چطور؟ اوضاع در ایران چطور پیش می‌رود؟ 

در مورد آب نمی‌خواهم خیلی ریز شوم اما باید به 2‌نکته اشاره کنم. مسئله اول این است که ما در حال استفاده بیش‌ از اندازه از ذخایر آبی هستیم. مورد دوم هم مربوط به تغییرات اقلیمی است که باعث می‌شود ما آینده خشک‌تر و داغ‌تری داشته باشیم. نتیجه مسئله این خواهد بود که آب کمتری برای مصارف کشاورزی و دیگران وجود داشته باشد.  اخیرا به خمین رفته بودم و دیدم یک زمین کشاورزی وسیع کاملا خشک شده است. زمانی که با کشاورزها صحبت کردم می‌گفتند در ۳۰ سال گذشته این منطقه پرآب بوده و مشکلی نداشته‌اند. اما چون آب را به‌صورت مرتب از زمین پمپ کرده‌اند اکنون هیچ آبی باقی نمانده است. برای حل این مشکل باید در ایران از تصفیه پساب‌ها استفاده شود. در بخش کشاورزی باید بیشتر مدیریت آب صورت بگیرد و باید سعی کنیم مصرف آب را در این بخش کاهش دهیم. به‌طور مثال سازمان ملل متحد در ارومیه پروژه‌ای دارد که به کشاورزهای این منطقه آموزش می‌دهد که چطور از آب استفاده کنند. در محدوده اجرای این پروژه ۳۰ درصد مصرف آب کاهش پیدا کرده اما در عین حال ۴۰ درصد افزایش تولید محصول وجود داشته است. بنابراین آموزش کشاورزها مسئله‌ای مهم است. دولت ایران همچنین باید هزینه مصرف آب را بالا ببرد. قیمت آب هم‌اکنون ارزش واقعی آن نیست.

آموزش و فناوری‌هایی که باید به‌کار گرفته شوند مسائل مهم درستی هستند. اما سازمان ملل چه کمک‌هایی می‌تواند به ایران در این زمینه داشته باشد؟

سازمان ملل می‌تواند و باید همکاری فنی برای حل مشکلات داشته باشد؛ مثال‌هایی از موفقیت سازمان ملل در این مسیر وجود دارد. ما روند خوبی را درباره دریاچه ارومیه شاهد بودیم اما متأسفانه خشکسالی‌ای که در ۶-۷‌ماه گذشته پیش آمد همه رشته‌های ما را پنبه کرد و همان آینده خشک و بی‌بارانی که به آن اشاره کردیم را می‌توانید اینجا مشاهده کنید. من چندین و چندبار از شادگان بازدید کردم. مشکلی که شادگان دارد این است که آلاینده‌های زیادی وارد تالاب می‌شوند. سازمان ملل یک بازیگر خیلی کوچک در معادلاتی است که به آن اشاره شد. خیلی وقت‌ها مردم و دولت‌ها هستند که باید رویه‌های خود را عوض کنند تا بتوان به این مشکلات رسیدگی و آنها را حل کرد. در مورد هامون دولت ایران باید با دولت افغانستان به یک توافق برسد. بیشترین آبی که قبلا وارد هامون می‌شد الان دیگر وارد آن نمی‌شود چون در سمت افغانستان جهت آب برای کشاورزی تغییر می‌کند. همان بخش کم هم که وارد ایران می‌شود به درستی مدیریت نشده و آبی وارد منطقه تالاب نمی‌شود. راهکارهای سیاسی برای حل مشکل هامون می‌تواند مؤثر باشد و برای حل این مسئله کاری نیست که دولت ایران بتواند به تنهایی انجام دهد و باید همکاری دولت افغانستان هم وجود داشته باشد.

بعضی‌ها اما می‌گویند اوضاع محیط‌زیست آن قدر بد است که ایران به‌اصطلاح به سمت سومالیزه‌شدن یا تبدیل شدن به یک سومالی دیگر می‌رود. این مسئله را قبول دارید؟

نه، این اتفاق برای ایران نخواهد افتاد. اگر سومالی را دیده باشید متوجه می‌شوید که اصلا شرایط شبیه هم نیست. مردم در ایران از وجود مشکل با خبر هستند. مقام‌های ایرانی به‌ویژه دکتر روحانی، دکتر ظریف، دکتر عراقچی، دکتر ابتکار و آقای کلانتری مشکل را می‌دانند. از عمق فاجعه خبر دارند. همانطور که آنها نسب به این قضیه حساس هستند همه ما باید بیشتر از این کار و تلاش کنیم. باید بچه‌ها را در مدرسه‌ها با محیط‌زیست آشنا کنیم و به آنها آگاهی دهیم. مردم باید آگاهی خود را بیشتر کنند و بدانند فاجعه‌ای که درباره آن صحبت می‌شود چقدر بزرگ است و چه اثراتی می‌تواند داشته باشد. چون این مشکل در آینده یک مشکل برای امنیت انسان‌ها خواهد بود. به‌عنوان نمونه کشورهایی که در غرب ایران هستند مشکلات زیرساختی، تحصیلات، سلامت، انرژی و آب را دارند. تصور کنید اگر این مشکلات در کشور خودشان حل نشود مردم آنها مجبور می‌شوند با همه مشکلاتی که ایران دارد کشورهای خودشان را ترک کنند و به‌عنوان پناهنده وارد ایران شوند. باید دید که چقدر این اتفاق بُعدهای مختلفی می‌تواند داشته باشد. بشخصه نگران هستم اما اطمینان دارم اگر همه بیشتر تلاش کنیم مسائل قابل حل است. مسئله‌ای که به من دلگرمی می‌دهد این است که مقام‌های ارشد ایران از عمق فاجعه آگاه بوده و برای حل آن بسیار حساس هستند.

 همانطور که گفتید بسیاری از مسائل زیست‌محیطی جهانی هستند و حل آنها نیاز به همکاری بین کشورها دارد. اما فردی مثل ترامپ همه یافته‌های دانش و مستندات تغییرات اقلیمی را رد می‌کند و حتی دستور خروج این کشور از توافق تاریخی پاریس را می‌دهد.

باید به هر حال دیدی مثبت داشته باشیم و روی بخش مثبت ماجرا تمرکز کنیم. اکثر مقام‌های سیاسی جهان یافته‌های علم و دانش را در این رابطه پذیرفته‌اند. بیشتر دولتمردان در سراسر جهان تغییرات اقلیمی را قبول دارند و می‌دانند که این مشکلات توسط انسان‌ها به‌وجود آمده است؛ به‌طور مثال استفاده بسیار زیاد از سوخت‌های فسیلی یکی از این عوامل بوده است. در بسیاری از کشورها شاهد افزایش استفاده از انرژی‌های پاک هستیم. در سراسر دنیا که شامل آمریکا هم می‌شود استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در حال بیشتر شدن است و از سوخت‌های فسیلی فاصله می‌گیرند. در اروپا هم همین روند وجود دارد؛ به‌طور مثال کشورهایی مثل چین و هند که از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان گازهای گلخانه‌ای هستند در تلاش برای تغییر رویه مصرف انرژی هستند. من مطمئن هستم که بالاخره یک روزی تمام رهبران جهان پدیده تغییر اقلیم را به‌عنوان یک فکت علمی و حقیقت قبول می‌کنند و برای مقابله با آن تلاش می‌کنند.

آمریکا کاری که درباره توافق اقلیمی پاریس صورت داد در تلاش است برای توافقی مانند برجام هم انجام دهد. می‌توان آن‌طور که گفتید در این رابطه مثبت بود؟

زمانی که من ۵ سال پیش به ایران آمدم صحبت و حرف‌های بسیاری درباره احتمال جنگ و درگیری در خاورمیانه به‌خاطر ایران و مسئله هسته‌ای بود. به‌نظر من برجام یک دستاورد خارق‌العاده دیپلماسی بود و نشان داد که چطور دیپلماسی گفت‌وگو می‌تواند در مقابل احتمال جنگ پیروز شود و جلوی یک درگیری را بگیرد. دیپلماسی کمک می‌کند که مشکلاتی از این دست حل شود. اکثر طرف‌های برجام اراده لازم برای ادامه اجرای آن را دارند و از آن حمایت می‌کنند. اکثر آنها عقیده دارند که ایران به تعهدات خود در برجام عمل کرده است. بنابراین برای دیپلماسی در جهان و دیپلمات‌ها بسیار مهم است که با حمایت خود کاری کنند که این توافق حفظ شود.

بعد از ایران مشخص است مأموریت بعدی‌تان کجاست؟

بله، قرار است به مقر اصلی برنامه محیط‌زیست سازمان ملل در نایروبی کنیا بروم. در مأموریت جدید، رئیس بخش برنامه‌ریزی و پروژه‌های محیط‌زیست سازمان ملل خواهم بود.

بعد از ۵ سال که ایران را ترک می‌کنید چه حسی دارید؟

بخواهم صادق باشم برایم سنگین و بسیار سخت است. ایران شخصیت من را عمیق‌تر کرد و تأثیر زیادی در عمق شخصیت من داشت. ترک کردن ایران برای من بسیار سخت و دشوار است. همانطور که از اتاقم می‌بینید من در دوران طولانی کارم در نقاط مختلفی خدمت کرده‌ام ولی هیچ‌وقت برایم مانند ایران این قدر سخت نبوده که کشوری را ترک کنم. هیچ کشوری برایم مثل ایران نبوده است. من دلتنگ بادهای کویر، صدای بچه‌ها، معلم‌‌ها و کشاورزهایی می‌شوم که با آنها صحبت کردم. دلتنگ جوان‌هایی می‌شوم که درباره تاریخ ایران با من صحبت کردند. من حرف‌هایی با آدم‌هایی زدم که اکثرشان را نمی‌شناختم و نمی‌دانم اکنون کجا هستند، با آنها چای خوردم اما نام‌شان را نمی‌دانستم ولی دلم برای حرف زدن با آنها تنگ می‌شود. اینها چیزهایی است که با خودم از ایران می‌برم. من به‌عنوان سفیر سازمان ملل ایران را ترک نمی‌کنم. من به‌عنوان سفیر ایران، این کشور را ترک می‌کنم. هر جا بروم همیشه درباره ایران صحبت خواهم کرد.

 فکر می‌کنید گری‌لوئیس قبل و بعد از آمدن به ایران چه تغییری کرده است؟

ایران معماری، موسیقی، شعر و مردمی بسیار غنی دارد. همه اینها نشات گرفته از یک تمدن ۵ هزار ساله ‌است. شما جشن‌ها و مراسم زیادی دارید که من و همسرم با آنها آشنا شدیم. چیزی که من را تغییر داد این است که مردم ایران چطور تلاش کردند که دید جامعه جهانی را نسبت به ایران و ایرانی تغییر دهند. این فرهنگ و تاریخ غنی، من را تحت‌تأثیر قرار داده است. من با جوان‌های زیادی صحبت کردم. شاید تعدادی از آنها تصمیم به مهاجرت گرفته باشند اما خیلی‌ها هم که مانند شما به من نزدیک بودند گفته‌اند تصمیم دارند در کشور خودشان بمانند تا ایران را بسازند. جوانانی که در ایران مانده‌اند تصمیم دارند کشوری بهتر را بسازند و صدایشان آن قدر بلند خواهد بود که به کسانی که از ایران رفته‌اند خواهد رسید و به آنها خواهد گفت شما فرصت را از دست دادید تا بخشی از ادامه ساخت تمدن ایران باشید.

 به‌عنوان کسی که تهران ۵ سال محل زندگی‌تان بوده و نقاط مختلفی از جهان را دیده‌اید فکر می‌کنید چه مشکلاتی در این شهر باید حل شود تا جایی بهتر برای زندگی باشد. 

مسایل زیادی هستند اما قبل از همه آرزو دارم که ترافیک کمتر شود. آرزوی دیگرم بعد از ترافیک این است که مردم پشت فرمان و موقع رانندگی بیشتر بخندند. دوست دارم که سنت خوب تعارف را که در روابط اجتماعی دارید و مثلا موقع وارد و خارج شدن از جایی نشان می‌دهید در موقع رانندگی هم داشته باشید.

این خبر را به اشتراک بگذارید