• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
سه شنبه 29 آبان 1397
کد مطلب : 38176
+
-

تأثیرات تغییرات منظر و توسعه شهر بر اصفهان چه بوده است؟

روزگاری محله مهم بود،امروز داخل خانه

معمار اصفهانی: ما در همان مرحله اول مدرن‌سازی‌ شهر شکست خورده‌ایم

شبنم سیدمجیدی

اصفهان یکی از شهرهایی است که از منظر معماری همیشه برای گردشگران جذاب بوده است. این شهر اکنون سومین کلانشهر ایران است، اما در روزگاری نه‌چندان دور به‌خاطر شکوه و اعتبارش به آن نصف جهان می‌گفتند؛ صفتی که هنوز نیز به‌خاطر بناهای به‌جامانده از عصر صفوی، بقایای مادی‌های قدیم، باغ‌های اطراف شهر و... به آن اطلاق می‌شود. زاینده‌رود که اصلی‌ترین عنصر هویتی شهر را شکل می‌داد، ناگهان ناپدید شد و آنچنان بیابانی جایش را گرفت که انگار هیچ‌وقت رودی جاری نبوده‌است. دیگر، اصطلاح باغ‌شهر برای توصیف اصفهان شاید آرمانی باشد. دیگر، محله‌ها آن قدر دستخوش تغییر شده‌اند که حتی بخش قدیمی تاریخی اصفهان نتوانست به‌عنوانی بافتی تاریخی (مانند یزد) خود را ثبت جهانی کند.


فاصله با استانداردهای دنیا

سیدمحمد حسینی سمنانی، فارغ‌التحصیل کارشناسی‌ارشد معماری از دانشگاه تهران و از آن معمارهای قدیمی اصفهانی است. او اعتقاد داردکه هنوز هم می‌توان هویت گذشته را به اصفهان بازگرداند و برای تغییر مدیریت شهر دیر نیست. سمنانی با بیان اینکه منظر شهری دامنه گسترده‌ای دارد و همه میدان‌ها، خیابان‌ها، پیاده‌روها، پارک‌ها و... منظر شهری است، ادامه می‌دهد: «ما حتی با استانداردهای شهرسازی دنیا نیز فاصله داریم. از روی دست آنها کپی می‌کنیم، اما استانداردهای آنها را رعایت نمی‌کنیم. فضای سبز متناسب با فضای خشک نیست. درخت‌های چنار اصفهان در توسعه جدید شهر، آسیب دیده‌اند. درست است که ساخت‌وساز انجام شد، اما هویت شهر از بین رفت. مثالش همان غذای بیمارستان است. غذای بیمارستان بسیار سالم است، اما خوشمزه نیست و اکثر افراد آن را دوست ندارند. وضعیت شهرهای ما نیز با رعایت‌نکردن استانداردها به همین‌گونه شده است. به‌نظر من اول باید استانداردها را در شهر پیاده کنیم، بعد از آن تازه بیاییم ببینیم آیا شهرمان زیباست؟ آیا شبیه یک تابلوی نقاشی است؟ ما در همان مرحله اول مدرن‌سازی‌ شهر شکست خورده‌ایم.

بعد از مرحله استانداردسازی و زیباسازی است که باید ببینیم چقدر به هویت گذشته خود پایبند بوده‌ایم و به گذشته نگاه کنیم. اینطور می‌توانیم بدانیم کدام قسمت‌های شهر در مدرن‌سازی‌ و زیباسازی موفق بوده است».

تفاوت‌های اصفهان امروز و دیروز

این معمار قدیمی اصفهانی به تفاوت‌های معماری امروز شهر با معماری گذشته آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «در معماری قدیم، شهر، سلسله‌مراتبی بوده است. اصفهان نوعی استخوان‌بندی خاص داشت. مسجد جامع، میدان عتیق و میدان نقش جهان مرکزیت شهر را شکل می‌دادند و مثل یک بدنه بودند که انشعاباتی اطراف آنها شکل می‌گرفت. این انشعابات همان بازارچه‌ها بود و بعد از بازارچه‌ها به محله‌ها می‌رسیدیم. همه شهر با هم حرکت می‌کرد. آن‌موقع شهر ابهت داشت اما امروز اینطور نیست.‌امروز بدنه با انشعابات ارتباط ندارد. با جان‌کندن کار کرده‌اند که خیابان‌ها به محله‌ها متصل شود اما این اتصالات حیاتی نیست. الان ما در بافت‌های جدید، انشعابات را نداریم. زندگی امروز، اتفاقی است؛ یعنی اینکه هرجا توانسته‌اند ساختمان ساخته‌اند و هرجا زمین اضافه آمده، مدرسه یا مسجد ساخته‌اند. هیچ‌چیز سر جای خودش نیست. قبلاً هر صنفی جایی مخصوص داشت. امروز یک ساختمان بالاتر است، یک ساختمان پایین‌تر. هیچ محله‌ای، مقیاس ندارد.».

سمنانی می‌گوید: «در گذشته هرکس به محله خود افتخار می‌کرد. امروز کسی محله برایش مهم نیست. امروز همه به خانه خود و فضای خصوصی خود افتخار می‌کنند. داخل خانه‌ها بسیار مهم‌تر شده است. در گذشته هرکسی موظف بود به درخت خیابان آب بدهد اما امروز کسی برایش مهم نیست. آن محله‌ها آن آدم‌ها را ساخته بودند و محله‌های امروزی هم این آدم‌ها را.»

رویای از دست رفته باغ شهر

اصفهان را ناصرخسرو به‌عنوان یک باغ‌شهر معرفی کرد. در آن زمان هر خانه یک باغ داشت. او ادامه می‌دهد:‌ «ریشه ازبین‌رفتن باغ‌شهر اصفهان، درآمدزایی از ساخت مسکن بود. تا وقتی می‌شود از مسکن سود برد، دیگر نمی‌توان باغ‌ها را داشت. مسئولیت امور هم که دست افرادی افتاده که دغدغه این کار را ندارند. مدیریت شهری می‌تواند به ریشه‌ها و اصول باغ‌سازی‌ ایران رجوع و باغ‌شهر‌های قدیم را در فضاهای باز درست کند». 

می‌توان هویت معماری اصفهان را احیا کرد

سمنانی با بیان اینکه باید افرادی که عاشق این کار باشند و عمری از آنها گذشته باشد را پای کار آورد تا تغییراتی در منظر شهر ایجاد کرد، بیان می‌کند: «محله‌ها، داستان و سناریو می‌خواهند و تا حدودی می‌شود برای برخی محله‌ها مقیاس تعریف کرد و بعد با عناصری که وحدت‌بخش باشد، آنها را تکمیل کرد. می‌توان با توجه به فرهنگ، مذهب، اقلیم، بزرگان شهر، خاک، ادبیات و... کالبد شهر را دوباره تعریف کرد. باید از توسعه بیش از حد شهر جلوگیری کرد. باید حد مشخصی را برای رشد شهر درنظر گرفت و دیگر اجازه نداد از آن حد فراتر رفت. آنگونه می‌توان شهر را به هویت خود بازگرداند. دانشگاه می‌توانست نقش اساسی در هویت‌دهی به منظر شهر داشته باشد، اما از آنجا که هیچ‌وقت هیچ‌کس سر جای خودش نیست، این اتفاق نیفتاده است. معماری ما با کپی‌کردن از اینترنت و مجلات خارجی درست نمی‌شود. معماری از خون مردم باید به‌وجود بیاید.»

این خبر را به اشتراک بگذارید