• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 24 آبان 1397
کد مطلب : 37657
+
-

هرگز نمی‌توانید به گذشته برگردید

زن، پنج سال پیش، در محوطه خانه‌های متحرک، از میان سبزه‌ها گل‌های شکفته قاصدک و نیلوفر صحرایی چیده بود. حالا آن‌ گل‌ها در میان صفحات یک انجیل قدیمی موفات، بر بیست‌و‌سومین سرود فشرده شده بودند. زن به روزی که آن گل‌های کوچک را به مرد داد فکر نمی‌کند. مرد نمی‌تواند آن روز را از یاد ببرد. 
جی بونستل
YOU CAN NEVER GO BACK
Five Years ago she Plucked a dandelion and bindweed blossom the grass at the mobile hom Park. Now they’re pressed between the Pages of an old Moffat’s Bible marking the 23 rd Psalm.
She never thinks a bout that day she handed him the tiny Flowers. He can never Forget.
JAY BONESTELL
داستان‌های55 کلمه‌ای، استیو مانس، ترجمه: گیتا گرکانی

این خبر را به اشتراک بگذارید