• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 21 آبان 1397
کد مطلب : 37248
+
-

غم نان

اسماعیلی‌منش، جامعه‌شناس: مشکلات معیشتی فقر را قوی‌تر می‌کند و باعث می‌شود بنیاد خانواده‌ها از هم بپاشد

زیر‌ ذره‌بین
غم نان

سیدعلیرضا شریفی|   اهواز- خبرنگار:

در چند سال اخیر تجمعات کارگری و صنفی در خوزستان به حدی زیاد شده است که به گفته نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی، فقط در سال گذشته 900 تجمع اعتراضی در خوزستان برگزار شد. 

روزانه شاهد تجمعات گوناگون کارگران شهرداری‌های استان، شرکت‌های فولاد، نیشکر هفت‌تپه و... هستیم. بخش عمده‌ این تجمعات به مطالبات کارگران بازمی‌گردد؛ از معوقات چند ماهه گرفته تا بیمه نشدن کارگران و تعدیل و اخراج بی‌رویه و...

یکی از موضوعات پشت این تجمعات که دیده نشده، تاثیر بیکاری و نیز پرداخت نشدن حقوق کارگران بر زندگی خانواده‌های این افراد است. این خانواده‌ها گاهی اوقات همچون کوه پشت مرد خانواده می‌ایستند تا از این پیچ سخت اقتصادی گذر کنند و گاهی هم غرق در مشکلات روزانه خود را فراموش می‌کنند و تا به خود می‌آیند می‌بینند که در گردابی از مشکلات همچون فقر، احتیاج و بیماری فرورفته‌اند.


بی پولی و بیماری 

همسر یکی از کارگران این روزها به بیماری اسکلروز چندگانه یا همان ام‌اس مبتلاست و می‌گوید: اگر حقوق همسرش را به صورت مرتب می‌دادند، بیماری او امروز به این حد پیشرفت نمی‌کرد.
«هدیه» بیان می‌کند: اوایل انگشت‌های دستم مورمور می‌شد، اما به این موضوع اهمیت ندادم اما کم‌کم این مورمورها به پاهایم رسید.
او ادامه می‌دهد: کم‌کم مورمور دست و پایم به درد تبدیل شد و کمردرد هم به آن اضافه شد اما چون می‌دیدم همسرم 6 ماه است حقوق نگرفته، به روی خودم نمی‌آوردم. می‌دیدم که علاوه بر کار در شرکت، بعدازظهرها مسافرکشی می‌کند و نمی‌خواستم به او بیشتر فشار بیاورم.

هدیه می‌گوید: قصه از آنجا شروع شد که یک روز انگشت‌های دستم جمع شده بودند و همسرم متوجه شد. به پزشک مراجعه کردیم که البته به دلیل شرایط بد اقتصادی روند درمانم کمی طول کشید تا فهمیدیم که به ام‌اس مبتلا شده‌ام.
او بیان می‌کند: همسرم وقتی متوجه موضوع شد، ماشینش را فروخت تا روند درمانم را تسریع کند اما پزشک‌ معالجم گفت که دیگر به این بیماری دچار شده‌ام و تنها کاری که می‌توانم بکنم، این است که پیشروی آن را کندتر کنم. این روزها در حال طی کردن دوره درمان هستم و امیدوارم در این اوضاع بد اقتصادی، بیماری من قوز بالای قوز نشود.این شهروند می‌افزاید: اگر حقوق همسرم را به موقع پرداخت می‌کردند، ما می‌توانستیم خیلی زود علت مورمور شدن دستم را پیدا کنیم و بیماری به این زودی پیشرفت نکند. اما بی‌پولی باعث شد که من این موضوع را از همسرم مخفی کنم و برای همین بیماریم پیشرفت کرد.

او می‌گوید: الان روال پرداخت حقوق در شرکتی که همسرم کار می‌کند، نسبت به قبل بهتر شده اما می‌بینم که موهای سفید همسرم در این چند ماه بیشتر شده است چون می‌بیند که من دارم از پا درمی‌آیم و کاری از دست او ساخته نیست.


بی‌پولی و جدایی

«امید» کارگر است. او به همشهری می‌گوید: ما داشتیم زندگی‌مان را می‌کردیم اما از روزی که بی‌نظمی‌ها در پرداخت حقوق شروع شد، سر و کله مشکلات ما هم پیدا شد. همسرم تا یک سال پا به پای من آمد و خم به ابرو نیاورد اما کم‌کم مشکلات شروع شد. بی‌پولی این قدرت را دارد که بین زن و شوهر اختلاف بیندازد.
او ادامه می‌دهد: بی‌نظمی در پرداخت حقوق و بی‌پولی تا 3 سال پیاپی باعث شد فقط بتوانیم احتیاجات 2 فرزندمان را تا حدودی برطرف کنیم. یک بار دعوایمان شد و همسرم هرچه در دلش بود، نثارم کرد. حق هم داشت. چون در این 3 سال نه سفری رفته، نه لباسی خریده، نه مهمان دعوت کرده و نه مهمانی رفته بودیم.
این شهروند اظهار می‌کند: دوست داشتیم با هم ادامه بدهیم اما دعواهایمان که بیشتر شد، حرمتی بین ما باقی نماند و برای همین تصمیم گرفتیم جدا شویم. نه او در کنار من احساس خوشبختی می‌کرد و نه من می‌توانستم بی‌حرمتی‌ها را فراموش کنم.


دوندگی برای یک لقمه نان

«سمانه» شهروند دیگری است که به خبرنگار ما می‌گوید: ما وقتی دیدیم روند پرداخت حقوق در محل کار همسرم نامنظم شده است، تصمیم گرفتیم کسب و کار خودمان را داشته باشیم. برای همین ماشینمان را فروختیم و یک کارگاه خیاطی راه‌اندازی کردیم.

او بیان می‌کند: به دلیل کم بودن پولمان نتوانستیم یک کارگاه کامل راه‌اندازی کنیم برای همین با یک نفر شریک شدیم و کار را شروع کردیم.
سمانه می‌گوید: کارمان که گرفت، شریکمان پول‌ها را بالا کشید و ناپدید شد. یک روز که به کارگاه رفتیم، دیدیم کل کارگاه را خالی کرده و رفته است. حالا ما مانده‌ایم و حکم بازداشت کسی که اصلا نمی‌دانیم کجاست؟

سمانه عنوان می‌کند: الان همه اعضای خانواده در حال کار کردن هستیم. علی و محسن، پسرهایمان که 17 و 18 ساله هستند، در یک ساندویچی کار می‌کنند و کمک‌خرج ما هستند. من در خانه خیاطی می‌کنم و همسرم هم علاوه بر کار در شرکت، بعدازظهرها پیک موتوری است.

او می‌گوید: امیدواریم که بتوانیم زندگی‌مان را به یک ساحل امن برسانیم. اما این درست نیست که بار کل زندگی روی دوش ما باشد. درست نیست که از صبح تا شب کار کنی، اما نه از طرف شرکتی که در آن کار می‌کنی حمایت شوی و نه از طرف دولت.


از زندگی چیزی نمی‌فهمیم

«بعضی از دوستانم می‌گویند همین که شرکت هر 3، 4 ماه یک بار حقوقتان را یکجا پرداخت می‌کند، خیلی خوب است و می‌توانید پس‌انداز کنید. اما موضوع این است که زندگی را از نگاه ما ندیده‌اند که این حرف را می‌زنند.»

این‌ها را «مونا» می‌گوید و ادامه می‌دهد: ما اصلا نمی‌دانیم که روند پرداخت حقوق چگونه است. برای همین در 3 سال گذشته نه توانستیم پس‌انداز کنیم و نه مایحتاج خانه و زندگی‌مان را به طور کامل بخریم. در ضمن، مدیریت مالی هرکس باید به عهده خود او باشد، نه این‌که شرکت بخواهد با پرداخت دیر به دیر حقوق مدیریت مالی ما را به عهده بگیرد و ما هم از این موضوع خوشحال باشیم.

او می‌افزاید: ماشین لباسشویی‌مان اواخر سال گذشته خراب شد و منتظر بودیم که وقتی حقوق‌ دادند یک ماشین لباسشویی بخریم اما وقتی بدهی‌ها را صاف کردیم، پولی برای خرید یک ماشین لباسشویی باقی نماند. گرانی‌های اخیر هم که پیش آمد، دیگر قید خرید خیلی چیزها را زدیم چون از پسشان برنمی‌آییم.
این زن جوان می‌گوید: بقیه زندگی‌مان هم همین است. وقتی قرارداد آپارتمانمان سر رسید، مجبور شدیم از شهرک برق به یک منطقه پایین‌تر یعنی پردیس نقل مکان کنیم که بتوانیم یک خانه با کرایه مناسب اجاره کنیم. از حالا هم نگران سال آینده‌ایم که با این پولی که داریم، کجا برویم.

مونا ادامه می‌دهد: زندگی که فقط قسط دادن و فکر و خیال کردن و فکر نان شب و قرض کردن و اینها نیست. زندگی باید کیفیت داشته باشد و از آن لذت ببریم، نه این‌که وقتی صبح شد تنمان بلرزد که وای یک روز دیگر شروع شد. 


کاری که دولت باید بکند

شاید اوضاع بد اقتصادی و معیشتی علت اصلی مشکلات و اختلافات در خانواده‌ها نباشد، اما بدون شک می‌تواند سطح رضایت را در آنها کاهش دهد.
«عاطفه اسماعیلی‌منش» جامعه‌شناس در این زمینه می‌گوید: مشکلات معیشتی فقر را قوی و قوی‌تر می‌کند و باعث می‌شود بنیاد خانواده‌ها از هم بپاشد.
وی می‌افزاید: ادامه زندگی با شرایط سخت مالی در کوتاه‌مدت شاید مشکلاتی را به وجود نیاورد، اما چنانچه این شرایط دائمی شود، کمترین خواسته‌های افراد خانواده یا یکی از زوجین نابجا به نظر می‌آید. یعنی اگر یکی از افراد خانواده خواسته‌ای را مطرح کند، به تدریج طرح خواسته و برآورده نشدن آن به مشاجره در محیط خانواده منجر می‌شود و مساله ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد.
اسماعیلی‌منش اظهار می‌کند: در اینجا نوع وابستگی اقتصادی خانواده اهمیت ویژه‌ای ندارد و حقوق همسر، چه دولتی باشد چه آزاد، بحث مدیریت درآمد حائز اهمیت می‌شود تا زوجین به‌ واسطه هزینه کردن صحیح منابع و مدیریت منابع مالی، هزینه‌های اولیه زندگی خود را تامین کنند.

این جامعه‌شناس عنوان می‌کند: با توجه به نوسانات بازار قطعا پیش‌بینی آینده سخت است و بر همین مبنا خانواده‌ها باید مخارج خود را تنظیم کنند. 
وی می‌گوید: معیشت بسیاری از خانواده‌ها به حقوق دولتی وابسته است بنابراین با توجه به این‌که پرداخت حقوق در دستگاه‌های اجرایی وابسته به درآمدهای دولت است و این درآمدها به دلیل نوسانات ارزی و تحریم پایدار نیست، دولت باید تدابیری اتخاذ کند که بر اساس آن پرداخت‌های علی‌الحساب به کارمندان خود را در دستور کار قرار دهد.


جبران خلأهای زندگی کارگران

اسماعیلی‌منش ادامه می‌دهد: بسیاری از خانواده‌ها در پرداخت اقساط، شهریه مدرسه و سرویس فرزندان خود و سایر مسائل مالی روی حقوق ماهانه حساب باز کرده‌اند بنابراین تاخیر در پرداخت حقوق به ‌صورت مستقیم بر زندگی این خانواده‌ها تاثیر می‌گذارد.
وی عنوان می‌کند: دستگاه‌های اجرایی، کارخانه‌ها، شرکت‌ها و شهرداری‌هایی که در پرداخت حقوق کارکنان خود با مشکل مواجهند، باید با تقویت تعاونی‌های مصرف و مسکن، برگزاری کلاس‌های آموزشی در حوزه مسائل خانوادگی و ارائه مشاوره‌های زناشویی به کارکنان خود خدمات ارائه دهند تا به این شکل خلأ به ‌وجود آمده در زندگی کارکنان را جبران کنند.
***
با توجه به تشدید تحریم‌های اقتصادی و در معرض ورشکستگی قرار گرفتن برخی از شرکت‌ها و کارخانه‌های فعال در خوزستان، این شرکت‌ها در تامین منابع مالی برای پرداخت حقوق کارکنان خود با مشکل مواجه شده‌اند، اما این موضوع نباید آن‌قدر موثر باشد که زندگی کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد چراکه مشکلات کارکنان در آینده‌ نزدیک بر عملکرد همان شرکت‌ها و کارخانه‌ها مستقیما تاثیر خواهد گذاشت.
از سوی دیگر، تعدادی از شرکت‌ها و کارخانه‌ها قبل از تحریم‌ها نیز مشکلات مالی از جمله در پرداخت حقوق و مزایای کارگران داشتند و این موضوع تازگی ندارد. در این میان، دولت با تمام ابزارهایی که در اختیار دارد باید کمک کند که هم چرخ تولید کارخانه‌ها از حرکت نایستد و هم نان کارگران آجر نشود. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :