• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 13 آبان 1397
کد مطلب : 36400
+
-

عقاید ملل مختلف درباره فرزند‌خواندگی چیست؟

در انتظار بابالنگ‌دراز

مرور چندحقیقت درباره پدیده فرزندخواندگی در چند کشور دنیا

درنگ
در انتظار بابالنگ‌دراز

شبنم سیدمجیدی

جودی ابوت، یـتیـم‌خـانه جان‌گریر و خانم لیپت، همان تصویر سال‌های دور از کودکان بی‌سرپرست است؛ کودکانی که شاید حالا با شرایط بهتری در پرورشگاه‌ها از آنها نگهداری شود، اما هنوز هم کمابیش با همان ترس‌ها و آسیب‌های مشابه بزرگ می‌شوند و ماه‌ها و شاید سال‌ها در انتظار بابالنگ‌درازشان باقی می‌مانند. طبق گزارش یونیسف (صندوق کودکان سازمان ملل متحد)، 153میلیون کودک یتیم در دنیا وجود دارد؛ عددی که هوش از سر ما می‌برد و نشان می‌دهد چقدر مردم دنیا هنوز باید روی تعاریفشان از فرزندآوری کار کنند.

تابوهای فرزندخواندگی

شاید در نگاه اول اینطور به‌نظر بیاید که در کشورهای اروپایی و آمریکایی، فرهنگ فرزندخواندگی به‌طور کامل پذیرفته شده است و دیگر کسی با آن مشکلی ندارد. بله در برخی فرهنگ‌ها، آمار پذیرش فرزندخوانده بالاتر از بقیه جوامع است و قوانین نیز در این زمینه آسان‌گیری بیشتری می‌کنند، اما در آنجاها نیز مردم همچنان با مشکلات فرهنگی در این مورد مواجهند. خیلی از مردم دنیا هنوز هم فرزندخواندگی را یک موضوع پرریسک می‌دانند؛ شاید فکر می‌کنند که پدر و مادر جدید نمی‌توانند با فرزندی که از نظر بیولوژیک(زیستی) متعلق به‌ خودشان نیست، ارتباط درستی برقرار کنند.

نگرانی‌های آمریکایی

آمریکا یکی از کشورهایی است که بیشترین آمار فرزندخواندگی در آن دیده می‌شود. 7درصد کودکان در این کشور، فرزندخوانده هستند. هرسال 18هزار نوزاد از سوی خانواده‌های آمریکایی به فرزندی پذیرفته می‌شوند و در عین حال کودکان در سنین بالاتر هم فرزندخوانده می‌شوند. میزان فرزندخواندگی در آمریکا در سال2014 (آخرین گزارش ارائه شده در این زمینه مربوط به این سال است) 133هزار مورد بوده است که 26درصد آنها از کشورهای دیگر به فرزندی گرفته شده‌اند. یک‌چهارم فرزندخواندگی‌ها مربوط به زنان مجرد است.

حتی در کشوری مثل آمریکا و با وجود تعداد زیاد کودکان فرزندخوانده، وقتی شخص برای بر‌عهده‌گرفتن مسئولیت یک کودک تصمیم می‌گیرد، باید با سؤال‌ها و اما و اگرهای دیگران مواجه شود و به آنها پاسخ دهد و شاید حتی عزیزترین افراد زندگی‌اش این موضوع را نپذیرند. البته جوان‌ترها در آمریکا راحت با این موضوع کنار می‌آیند و بیشتر دیده می‌شود که پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها با چنین فرایندی مشکل دارند و برخی از آنها می‌گویند نمی‌توانند کودکی را که با آنها ارتباط خونی نداشته باشد، بپذیرند و دوستش داشته باشند. گاهی با آمدن کودک، این موضوع حل می‌شود و گاهی هم نه! ماریان که یک زن 37ساله آمریکایی است و خودش نتوانسته بچه‌دار شود، یک کودک ویتنامی را به فرزندخواندگی قبول کرده است؛این در حالی است که خانواده‌اش با این موضوع موافق نبوده‌اند. او می‌گوید: ما در طول زندگی‌مان بارها کارهایی انجام می‌دهیم که مورد قبول والدینمان نیست. پدر و مادرم موافق اینکه ما کودکی را به فرزندی قبول کنیم، نبودند اما آیا من دلم می‌خواست شانس مادر‌شدن را فقط برای خوشحال کردن پدر و مادرم از دست بدهم؟ قطعا نه.

20میلیون یتیم در هند

بیشترین آمار کودکان بی‌سرپرست مربوط به هندوستان با 20میلیون کودک یتیم است. از این تعداد 50هزار نفر قابلیت واگذاری دارند؛ این در حالی است که فقط 2100کودک در سال 2017به فرزندی‌پذیرفته شده‌اند که البته بیشتر آنها نیز از سوی خارجی‌ها به فرزندی گرفته شده‌اند. دلیل کمبود تقاضا چیست؟ در هندوستان فرزندخواندگی یک تابو محسوب می‌شود و آن‌قدر فشارها زیاد بوده است که خیلی از آژانس‌های واگذاری کودکان، به تعطیلی کشیده شده‌اند.

البته از آن طرف، یک شبکه قوی غیرمجاز برای فرزندخواندگی وجود دارد. در هندوستان سالانه تعداد زیادی از کودکان از قطارهای پرجمعیت که آدم از سر‌‌و‌کول آنها بالا می‌روند، دزدیده می‌شود. همچنین بیمارستان‌های مملو از جمعیت، جایی است که خیلی از نوزادان حتی در حضور پرستارها و پزشک‌ها سرقت شده و وارد باندهای غیرمجاز فروش کودکان می‌شوند. البته هیچ آمار رسمی‌ای درباره میزان فرزندخواندگی‌های غیرمجاز در هندوستان وجود ندارد، اما طبق آمار رسمی، کودکان هندی را بیشتر، آمریکایی‌ها(36درصد) و بعد ایتالیایی‌ها (22درصد) به فرزندخواندگی قبول می‌کنند. در هندوستان بیشتر این کودکان دچار بیماری و مشکلات پزشکی هستند و افراد تمایل کمتری برای سرپرستی آنها دارند. همچنین مردم، بیشتر متقاضی کودکان زیر 2سال هستند که آمار کودکان مطلوب برای پدر و مادرهای در 
جست و جوی فرزند را کاهش می‌دهد.

فرزندخواندگی؛ پدیده‌ای نادر در کره

در کشوری به پیشرفتگی کره، هنوز فرهنگ و باورهای قدیمی آن‌قدر ریشه‌دار است که تابوهایی در زمینه فرزندخواندگی وجود دارد، تا جایی که دیده شده پدر و مادر با فرزند خود به خاطر اینکه سرپرستی کودکی را بر عهده گرفته است، قطع ارتباط کرده‌اند. در فرهنگ سنتی کره، همیشه اینگونه بوده که سرپرستی کودکان فقط داخل حریم خانواده و فامیل انجام می‌شود؛ آن هم فقط وقتی اتفاق می‌افتد که یکی از فرزندان پسر در یک خاندان، برای ادامه یافتن نسل، به بزرگ‌ترین مرد میراث‌دار خاندان داده می‌شود. فرزندخواندگی خارج از خانواده تقریبا نادر است. به همین دلیل است که بیشتر کودکان یتیم کره‌ای به کشورهای دیگری مثل آمریکا فرستاده می‌شوند. هنوز هم در کره، فعالیت یتیم‌خانه‌ها بسیار معمول و رایج است.

تعداد کم متقاضیان فرزند در انگلستان

با آنکه در کشورهای اروپایی فرهنگ فرزندخواندگی پذیرفته شده‌تر از بقیه کشورهاست، اما آنها نیز همچنان با چالش‌هایی در این زمینه مواجهند. مثل خیلی جاهای دنیا در کشوری مثل انگلستان هم تعداد کودکان بدون سرپرست دوبرابر تعداد متقاضیان پذیرش فرزند است. رئیس مرکز فرزندخواندگی انگلستان می‌گوید: در این کشور اینکه فرد متقاضی فرزند از چه جنسیت، چه مذهب و چه سن و سالی است، اهمیت ندارد،چیزی که اهمیت دارد، کیفیت ارتباط فرد متقاضی با کودک و قدرت خانواده است. دکتر سو آرمسترانگ می‌گوید: یک سوم بچه‌هایی که در انتظار پدر و مادرند، سیاه‌پوست هستند. تعداد پسرها از دخترها بیشتر است و نیمی از آنها خواهر و برادر دارند؛ یعنی هر دو نفر باید به فرزندی قبول شوند. با آنکه قضاوت‌های اجتماعی کمی در این زمینه وجود دارد، اما همچنان تعداد متقاضیان اندک است. شاید در گذشته خانواده‌هایی که هم بچه‌هایی داشتند که خودشان آنها را به دنیا آورده‌اند و هم بچه‌هایی که سرپرستی آنها را قبول کرده‌اند، کم بودند، اما حالا این موضوع بسیار معمول و پذیرفته شده است.

اروپا و آمریکا و آسیا ندارد. هنوز جودی ابوت‌های بسیاری در دنیا هستند که هیچ‌کس برای آنکه قیم آنها باشد داوطلب نشده است. شاید پرورشگاه‌های امروزی هیچ‌چیزشان شبیه به یتیم‌خانه جان گریر نباشد، اما قطعا تنها بودن در این دنیا و نداشتن هیچ خانواده‌ای می‌تواند همان‌قدر تلخ، تیره و نفرت انگیز باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید