• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 23 مهر 1397
کد مطلب : 34159
+
-

کدام ترکیه؟ کدام اردوغان؟

یادداشت
کدام ترکیه؟ کدام اردوغان؟

سیاوش فلاح‌پور| خبرنگار

از سال 2002، در پی پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات ترکیه و به‌تدریج، آغاز سیاست چرخش به سوی خاورمیانه در این کشور، هویت سیاسی رجب طیب اردوغان و جریان همراه وی محل سؤال بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران بوده است. آیا او واقعا به‌دنبال احیای نقش تاریخی امپراتوری عثمانی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است؟ در این صورت، او تا کجا حاضر است خارج از چارچوب اقتضائات و منافع کشوری مدرن به نام ترکیه حرکت کرده و در قالب هویتی سنتی و فراملی پیشروی کند؟ این پرسش‌ها برای مخالفان سیاست‌های اردوغان اهمیت دارد چراکه طی سال‌های اخیر، نشانه‌های بسیار نگران‌کننده‌ای برای آنها در زمینه افزایش نفوذ ترکیه در منطقه (از عراق و سوریه گرفته تا مصر و تونس) نمایان شده است و از این بابت لازم است که درک کاملا صحیح و منطبق با واقعیتی از سیاس‌‌های حاکم در آنکارا به‌منظور تعامل یا احیانا مهار آن داشته باشند. در مقابل، پرسش‌های مذکور برای حامیان منطقه‌ای اردوغان (به‌ویژه عرب‌ها) نیز از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چراکه به‌نظر می‌رسد بعد از دهه‌ها، گمگشته تاریخی خود را برای رهبری یکپارچه جریانات اسلامی مخالف حکومت‌های دیکتاتوری عربی در قامت رهبری ترک به نام اردوغان یافته‌اند؛ یا دست‌کم امیدوارند که یافته باشند و بر این اساس باید او را، خارج از هیاهوی تبلیغاتی و رسانه‌ای مورد ارزیابی قرار داده و نقشی که می‌تواند در طرح تاریخی آنان ایفا کند را بشناسند.

جالب آنکه پدیده پیچیده عدالت و توسعه و نماد آن، رجب طیب اردوغان، طی سال‌های گذشته برای پرسش‌های هر 2 طیف پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای داشته است. چرخش‌های مکرر و پرسرعت در سخت‌ترین پرونده‌های اقتصادی و سیاست خارجی ترکیه طی این سال‌ها باعث شده تا بسیاری، عملگرایی را اصلی‌ترین شاخصه هویت سیاسی این جریان به شمار آورند. از شیوه تعامل با نهادهای مالی بین‌المللی تا نقش ترکیه در بحران سوریه، از اتحاد با آمریکا تا نزدیکی به روسیه و... همه گذرگاه‌هایی بوده که هویت سیاسی عدالت و توسعه، با شاخصه عمل‌گرایی به‌تدریج در آن تعریف شده است (بعدی که بیشتر مورد تأکید مخالفین عرب این حزب است). از سوی دیگر اما، رفتار ترکیه در پرونده‌هایی نظیر فلسطین یا ایجاد زیرساخت‌های ارتباط بلندمدت با تمام نیروهای اسلام‌گرای منطقه، فارغ از تحولات روز، نشان از وجود سیاست‌هایی ثابت و راهبردی در گفتمان منطقه‌ای عدالت و توسعه دارد که همواره مورد توجه حامیان این حزب بوده است؛ حامیانی که طی سال‌های گذشته استانبول را به مهم‌ترین پایگاه سیاسی، رسانه‌ای، امنیتی و حتی اقتصادی خود تبدیل کرده‌اند.

طی روزهای گذشته، طرح همزمان دو پرونده حساس اندرو برانسون (کشیش آمریکایی) و همچنین جمال خاشقجی، بار دیگر این دوگانه ترکی را زنده کرده است؛ این دو پرونده حساس به‌شمار می‌رود؛ چرا که نتایج آن از سوی حاکمیت ملی ترکیه و همچنین رسانه‌ها، به بسیاری از مبانی سیاسی و فرهنگی حزب عدالت و توسعه گره خورده است. از یک سو کشیشی آمریکایی به جرم جاسوسی و تلاش برای براندازی نظام قانونی ترکیه زندانی شده اما آمریکا می‌خواهد با اعمال زور از محاکمه او جلوگیری کند و از سوی دیگر، روزنامه‌نگار هوادار رجب طیب اردوغان و مخالف حاکمان فعلی عربستان سعودی، که در خاک ترکیه توسط مخالفان اردوغان ربوده شده به قتل رسیده است. حالا این دوگانه کاملا عریان شده است؛ انتخاب اردوغان چه خواهد بود؟ منافع ملی ترکیه و کمک به اقتصاد این کشور (از طریق لغو احتمالی تحریم‌های آمریکا و شاید معامله‌ای بزرگ با سعودی بر سر خاشقجی) یا انجام آنچه حامیان اخوانی او بر آن اصرار دارند (محاکمه قانونی کشیش و افشای نقش عربستان در قتل خاشقجی).

اگرچه هنوز باید برای نهایی شدن پرونده مهم خاشقجی که بعد رسانه‌ای قوی‌تری هم دارد صبر کرد‌ اما درهرحال، نتیجه هر چه که باشد، یک واقعیت روشن است؛ ترکیه عدالت و توسعه، به خوبی بازی با ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این منطقه را آموخته است و به‌نظر نمی‌رسد فعلا، اراده ای برای توقف این بازی داشته باشد.ترکیه عدالت و توسعه، به خوبی بازی با ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این منطقه را آموخته است و به‌نظر نمی‌رسد فعلا، اراده‌ای برای توقف این بازی داشته باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید