• دو شنبه 28 اسفند 1402
  • الإثْنَيْن 8 رمضان 1445
  • 2024 Mar 18
چهار شنبه 18 مهر 1397
کد مطلب : 33639
+
-

جامی‌برای کتابخوان‌ها

2هزار شهر و روستا در سومین دوره جام‌ باشگاه‌های کتابخوانی مشارکت دارند

جامی‌برای کتابخوان‌ها

مهرداد رهسپار کوشکی/خبرنگار

جام باشگاه‌های کتابخوانی وارد سومین سال فعالیت‌هایش شد. 5سال پیش به پیشنهاد علی‌اصغر سیدآبادی، نویسنده و مدیرکل سابق دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رویداد‌های ترویج کتابخوانی در شهر و روستا و مناطق عشایری کشور با عنوان «انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران» و «جشنواره روستا‌ها و عشایر دوستدار کتاب» کلید خورد و از دل آن چند رویدادبرای ترویج کتابخوانی رخ داد. سیدآبادی طراح و ایده‌پرداز این رویداد‌ها درباره جام باشگاه‌های کتا‌بخوانی به همشهری می‌گوید: «در آغاز کار، اصلا انتظار این همه استقبال از جام باشگاه‌های کتابخوانی را نداشتیم، برای اینکه عمده فعالیت‌های جام باشگاه‌های کتابخوانی بر حضور افراد داوطلب و کار داوطلبانه است و من فکر نمی‌کردم در شهر‌ها و روستا‌های ایران این‌همه نیروی داوطلب برای ترویج کتابخوانی وجود داشته باشد.»
ازجمله اتفاق‌های خوب این طرح می‌توان به پرهیز از تمرکزگرایی، گسترش کتابخوانی در مناطق مختلف ایران، جلب مشارکت تشکل‌های مردم‌‌نهاد و صاحبان کسب و کار در بخش خصوصی اشاره کرد.
به‌گفته ابراهیم حیدری، دبیر ستاد هماهنگی شهر‌ها و روستا‌های دوستدار کتاب، «یکی دیگر از ایده‌های مهم که از دل انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران و جشنواره روستا‌ها و عشایر دوستدار کتاب درآمد، «جام باشگاه‌های کتابخوانی» بود. این جام بر آن بود تا مشارکت کودکان و نوجوان‌ها را در ترویج‌ کتابخوانی جلب کند و همچنین امکانی برای برگزاری آن در مناطق مختلف کشور باشد.»
وی می‌افزاید: «برای نخستین‌بار به ایجاد باشگاه کتا‌بخوانی در ایده‌های ارسالی از شهر‌های اهواز و نیشابور برای ترویج کتابخوانی اشاره شده بود که پس از بازنگری و تصحیح و تکمیل آن، رویکرد‌های بومی و محلی آن ‌کمرنگ‌تر و وجوه ملی برجسته‌تر شد تا اینکه به شکل کنونی درآمد و اکنون برای سومین‌بار در سطح کشور برگزار می‌شود.» 

امید به محقق شدن یک رؤیا

نه‌تنها بسیاری از فعالان کتا‌بخوانی و نویسندگان، بلکه شمار زیادی از مسئولان در بخش‌های مختلف فرهنگ و آموزش معتقدند، ترویج کتابخوانی در صورتی در ایران توأم با کامیابی است که این فرهنگ از سنین پایین میان بچه‌ها ترویج شده و در آنها نهادینه شود. در 40سال گذشته از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت آموزش و پرورش و نهاد‌های دیگر برای تحقق این خواست، ایده‌ها و برنامه‌های متعددی پی گرفته شد؛ اما کمتر تلاشی تاکنون توانسته در این مسیر گام بردارد و به این مهم دست پیدا کند؛ موضوعی که علی‌اصغر سیدآبادی بر آن تأکید می‌کند و به همشهری می‌گوید: «باید اقدام‌ها و فعالیت‌های ادوار گذشته در زمینه ترویج کتابخوانی بررسی شود، اما نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که این ایده از بسیاری از اقدام‌های پیشین مؤثر‌تر بوده است. رویداد‌های کنونی ترویج کتابخوانی و به‌طور خاص جام باشگاه‌های کتابخوانی ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی دارد، از جمله اینکه الگوی عمل این فعالیت‌ها از بالا به پایین نیست و اینگونه نیست که ایده‌هایی در مرکز طرح شود و کسانی در مناطق مختلف ایران ملزم به اجرای آن باشند، بلکه برعکس، همه این ایده‌ها و فعالیت‌ها از تلاش‌ها و پویش‌های فعالان کتابخوانی در مناطق مختلف ایران تغذیه می‌کند.» 
وی می‌افزاید: «در این نوع فعالیت و برنامه‌ریزی، افراد به 2دسته برنامه‌ریز‌ها و کارگران و عمل‌کنندگان تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه هرکسی به فراخور تجربه و توانش می‌تواند در فرایند برنامه‌ریزی و ایده‌پردازی مشارکت داشته باشد. از این‌رو شکل کنونی فعالیت جام باشگاه‌ها هم حاصل کار جمعی و مشارکت داوطلبانه است. مسئله دیگر اینکه این برنامه‌ها نهاد‌محور است و قائم به فرد نیست و افراد داوطلب در نهاد‌هایی متشکل شده‌اند و درصورت رفتن فرد یا افرادی فعالیت جام باشگاه‌ها متوقف نمی‌شود.»
سیدآبادی یادآور می‌شود: «نکته آخر اینکه این برنامه‌ها برخلاف بسیاری از پویش‌ها و فعالیت‌های دیگر متکی و وابسته به منابع مالی دولتی نیست که در صورت فقدان منابع مالی کار متوقف شود. به این هم باید اشاره کرد که در جام باشگاه‌های کتابخوانی بچه‌ها مسئولیت و اجرای کار را بر عهده دارند؛ برخلاف بسیاری از برنامه‌ها برای کودکان و نوجوان‌ها که آنها در عمل تماشاچی و منفعل هستند، در این باشگاه‌ها آنها صاحب آزادی عمل برای فعالیت هستند.» 

تاریخ ثبت‌نام

نخستین دوره طرح برگزاری جام باشگاه‌های کتابخوانی به‌صورت آزمایشی میان 15شهر نامزد کسب عنوان پایتخت کتاب ایران در سال1395 برگزار شد و در این دوره 2هزار باشگاه با قریب به 20هزار عضو تشکیل شد. در دومین دوره نیز در یکصد شهر و روستا با 5هزار باشگاه و 60هزار عضو برگزار شد. در این دوره قریب به 2هزار شهر و روستای ایران متقاضی تشکیل باشگاه‌ کتابخوانی و مشارکت در این جام هستند و انتظار می‌رود بیش از چندهزار باشگاه و چندده‌هزار کودک و نوجوان در این پویش کتابخوانی مشارکت کنند. بر اساس فراخوان ثبت‌نام سومین دوره جام باشگاه‌های کتابخوانی متقاضیان می‌توانند تا روز بیستم مهرماه با مراجعه به وبسایت شبکه ترویج کتابخوانی اطلاعات باشگاه‌شان را ثبت کنند. ثبت‌نام سومین دوره جام باشگاه‌های کتابخوانی از اول مهرماه آغاز شده و احتمال می‌رود مهلت ثبت‌نام تا آخر‌ مهرماه تمدید شود. ابراهیم حیدری، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی و کتابخوانی وزارت ارشاد در مصاحبه‌ای گفته بود: «باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان می‌توانند با ثبت‌نام در وبسایت شبکه ترویج کتابخوانی ایران، از امکان تخفیف کتاب از طریق کتابفروشی‌های شهرشان بهره‌مند شوند. هر فرد می‌تواند با تخفیف 50درصدی تا سقف 60هزارتومان کتاب خریداری کند. فهرست کتاب‌های برگزیده نهادهای مختلف در اختیار کتابفروشی‌ها قرار گرفته و می‌توانند براساس آن فهرست کتاب‌های مدنظرشان را انتخاب و خریداری کنند. همچنین در این طرح امکانی برای راه‌اندازی کتابخانه‌های کوچک وجود دارد تا هر عضو دست‌کم، یک کتاب به باشگاه ارائه ‌کند و با تاسیس و تقویت کتابخانه‌های کوچک فرصتی پیش می‌آید تا اعضای باشگاه‌ها از این طریق کتاب‌هایشان را با هم مبادله کنند و با هم بخوانند.» 

چگونه باشگاه کتا‌بخوانی درست کنیم؟ 

باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان هسته‌های کوچکی هستند که کتاب‌هایی را تهیه و به‌صورت گروهی مطالعه می‌کنند و به بحث می‌گذارند. اهداف باشگاه‌های کتابخوانی از این قرار است: کمک به افزایش سرانه مطالعه میان کودکان و نوجوانان، تقویت فرهنگ گفت‌وگو و تقویت استدلال و مهارت در بحث و قدرت تحلیل و تفکر انتقادی در کودکان و نوجوانان، آشنایی بچه‌ها با محیط‌های مرتبط با کتاب همچون کتابفروشی، کتابخانه و تبدیل فضاهای عمومی موجود به فضاهایی مناسب برای مطالعه فردی و گروهی، گسترش فرهنگ همکاری و مشارکت در انجام یک کارگروهی، ارتباط بین اهل قلم و کودکان و نوجوانان، کمک به گسترش تبلیغ و معرفی کتاب.
بر اساس شیوه‌نامه فعالیت این رویداد کتابخوانی، باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان گروه‌‌هایی هستند که با حضور دست‌کم ۱۲کودک یا نوجوان برای مبادله کتاب و خواندن کتاب‌های مبادله‌شده و دیگر کتاب‌ها و زیرنظر یک مربی بزرگسال تشکیل می‌شوند و پس از ثبت در دبیرخانه مرکزی جام باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند. باشگاه‌ها می‌توانند در گروه‌های سنی پیش از دبستان، 3سال اول دبستان (اول، دوم، سوم دبستان) و 3سال آخر دبستان (چهارم، پنجم، ششم دبستان) تشکیل شوند. گروه‌های مختلف مردمی مانند مربی‌های مهد‌کودک‌ها، مربی‌های کانون فرهنگی و هنری مساجد، کتابدار‌ها، معلم‌های دبستان، روحانی‌ها، دانشجویان و.... می‌توانند اقدام به تاسیس باشگاه کتابخوانی کنند.

ساز و کار و رقابت بچه‌ها در باشگاه‌های کتابخوانی 

تشکیل باشگاه‌های کتابخوانی ایده‌ای برای یک فعالیت جمعی کتابخوانی رقابت‌محور است تا به نشاط و انگیزه برای کودکان و نوجوان‌ها در این رویداد بیشتر دامن زده شود. بر این اساس در باشگاه‌های کتابخوانی، اعضای باشگاه درباره کتاب‌های خوانده‌شده‌ گفت‌وگو و آنها را داوری می‌کنند. در پایان کتاب برتر از نگاه اعضا در باشگاه انتخاب می‌شود. سپس در نامه‌هایی به نویسندگان، آنها نظرشان را درباره کتاب‌های برتر می‌نویسند و کتاب‌هایی را که پسندیده‌اند در فیلم‌های کوتاه موبایلی به دیگران معرفی می‌کنند. در بخشی دیگر، کتاب‌های برگزیده باشگاه‌ها با حضور نمایندگان آنها مجددا داوری می‌شود و کتاب یا کتاب‌های برگزیده کودکان و نوجوانان شهر انتخاب می‌شوند. همچنین با داوری فیلم‌ها و نامه‌های بچه‌ها از سوی داوران در هر شهر، بهترین فیلم‌ها معرفی و بهترین نامه‌ها به نویسندگان انتخاب می‌شود. در مراسم پایانی نیز از آنها قدردانی و جایزه بچه‌های شهر به نویسنده برگزیده اهدا می‌شود. براساس این گزارش، همزمان با هفته کتاب، باشگاه‌های کتابخوانی برگزیده در سطح استان‌ها معرفی خواهند شد و باشگاه‌های کتابخوانی برتر کشوری نیز در اختتامیه سومین دوره جام باشگاه‌های کتابخوانی، در بهمن‌ماه معرفی و تقدیر می‌شوند.

جامی در دست و دستی در زلف یار
شکوفه صمدی /نویسنده کودک 


از زندگی چه می‌خواستم؟... «فراغتی و کتابی و گوشه چمنی» ولی نه! گوشه چمن هم حاصل نشد، نشود؛ تعدادی دوست می‌خواهم که با آنها بنشینم و کتاب بخوانم؛ از کتاب‌ حرف بزنیم؛ از سطرهایی بگوییم که از آنها لذت برده‌ایم، با آنها گریسته‌ایم، در خلوت‌مان بارها و بارها مزه‌مزه‌شان کرده‌ایم؛ از نویسنده‌هایی که تازه شناخته‌ایم، از کتاب‌های دیگرِ نویسنده‌ای که به‌تازگی کشفش کرده‌ایم. ادبیات کودک‌و نوجوان را دوست دارم. کار با کودک‌و نوجوان را هم؛ کار برای کتاب را هم. اغلب پیش خودم می‌گفتم کاش می‌شد اینها را با هم تلفیق کرد؛ کاری که در آن کتاب محور اصلی باشد. کتاب که عشق اول و وسط و آخر من بوده و هست. برای همین در جاهای متعددی کار کرده بودم تا بتوانم کتاب را، ادبیات را و ترویج کتاب را محور زندگی‌ام قرار دهم. برای همین مربی ادبی کانون پرورش فکری شده بودم، در نشریات کار کرده بودم، سال‌ها کار اجرایی یکی از پژوهشکده‌ها و یکی از انتشاراتی‌های کودک‌و نوجوان را پذیرفته بودم و‌ از همه مهم‌تر، ویراستار شده بودم. دیگر چه؟ دلم سفر هم‌ می‌خواست؛ سفر به جاهای متفاوت تا بیشتر ببینم، چیزهای تازه‌ لمس کنم، صداهای جدید بشنوم، از غذاهایی بخورم که تا به حال نخورده‌ام‌ و چیزهایی را ببویم که پیش‌تر فرصت بوییدنشان را نداشته‌ام. دیگر چه می‌خواهم؟ اینکه کارم همین‌ها باشد. کار گِل نکنم، برای کار دل بکنم و نان‌ِ دلم را بخورم. همه این اتفاق‌ها افتاد! کی؟ وقتی به جام باشگاه‌های کتابخوانی دعوت شدم تا همکاری کنم: کارم درباره ترویج کتاب و کتابخوانی بود، آن هم ادبیات کودک و نوجوان. کار برای کودکان و نوجوانان، تازه در کنار همکارانی که خود نویسنده، شاعر یا مروج جدی کتاب و کتابخوانی‌اند، از خوبِ حادثه سفر هم در پیش بود. این شد که از شغل تمام‌وقت مادری مرخصی‌های کوتاه گرفتم و به گروه تسهیلگران جام باشگاه‌ها پیوستم. دیگر چه می‌خواستم؟ کارم به کام گشت و من از خوشبخت‌ترین کتابخوان‌‌های دنیا. جامی در دست دارم که از افسردگی‌ام کاسته ‌و بر عیش مدامم افزوده است.

بار دیگر، جامی دیگر 
عادله خلیفی /نویسنده کودک 


عجیب‌ترین کاری که امسال انجام دادم، ترویج کتابخوانی بود! جام باشگاه‌ها را از دور می‌شناختم اما از نزدیک همه‌‌چیز در این وضعیت الاکلنگی جامعه عجیب بود! چه‌کسی می‌نشیند به ما گوش بدهد که کتابخوانی خوب است؟ کی حوصله تشکیل باشگاه‌های کتاب را دارد که نه‌تنها مزدی برایش نمی‌گیرد، تازه باید هزینه هم بکند و کلی دردسر برای جمع‌کردن بچه‌ها و پیدا‌کردن مکان و از همه مهم‌تر تهیه کتاب دارد؟ نخستین کارگاه، همدان بود. از انگیزه‌های کتابخوانی که می‌گفتم، انگار همه‌‌چیز برای خودم مرور می‌شد. اهمیت باشگاه‌ها را که توضیح می‌دادم، همه‌‌چیز برای خودم واضح‌تر می‌شد. به ادبیات کودک و کتاب تصویری که رساندم، چهره‌هایشان متعجب بود و بهت‌زده. تصور اینکه کتاب کودک این همه معنا دارد و نشانه، برایشان سخت بود. روباه شیطان در «خانم حنا به گردش می‌رود» را نشانشان دادم که چطور پنهان شده و دستش را رو نکرده است. از موش زیبای «کارت دعوت داری موش‌موشک» گفتم که با لباس توری‌اش به عروسی رفته و فکر کرده همه عاشق لباسش شدند و به احترامش کنار رفته‌اند و نمی‌دانسته همه از او ترسیدند و کلمات یک چیز می‌گویند و تصاویر چیز دیگر. «یک داستان محشر» برایشان گفتم از لباسی که پدربزرگ می‌دوزد. اجتماع و فرهنگی که کتاب با جزئیات نشان می‌دهد و از موش‌هایی که آن پایین تصویر چقدر شیطنت می‌کنند و با خرده‌پارچه داستان کتاب، خانه‌شان را می‌آرایند. سفری بردمشان به سرزمین وحشی‌ها و ‌ماه را نشانشان دادم و ترفندهای کتاب و معانی چند‌لایه‌اش. اگر جایی بود که می‌توانستم هر آنچه در ادبیات کودک خوانده و نوشته بودم ارائه دهم، بهترینش همین کارگاه‌ها بود. کارگاه همدان که تمام شد، خانمی که روز قبلش از مضرات کتاب گفته بود، با تأسف گفت که ‌ای‌کاش برای بچه‌هایم بیشتر کتاب خوانده بودم و خانمی دیگر گفت که خیلی خوشحال است که مهارت انتخاب کتاب خوب را که همیشه دغدغه‌اش بوده، آموخته است. کسان دیگری هم حرف‌های مشابهی زدند. در کارگاه‌های شهر دیگر هم چنین بود. زیر سقف پرستاره دنیای کتاب در کارگاه قم، همه ذوق‌زده بودند که باشگاه‌ها را هر چه زودتر راه بیندازند. در گرگان گرم و شرجی و بانمک، این اشتیاق خیلی زود به شهرهای استان گلستان هم رسید و در نیشابور آبی، معلمان منتظر شروع سال تحصیلی و تشکیل باشگاه‌هایشان بودند و در کارگاه شیرین اراک، کتابخوانی به مهدها هم رسید. گاهی در پایان کارگاه همه در یک قاب جا نمی‌شدند، عکسی شلوغ می‌شد که لبخندهایشان خداحافظی را شیرین می‌کرد. ما دلخوش شدیم که جام باشگاه‌ها هم به آنچه خواسته بود، رسید. حالا می‌دانستم چرا کسی باید به حرف‌های ما گوش بدهد. می‌دانم که باشگاه‌های کتابخوانی امسال، با همه دردها پرشور خواهد بود! 


خواندن با مردم شهر
مینا حدادیان/ نویسنده کودک 
​​​​​​​

می‌دانم که کتاب‌خواندن خوب است، اما من می‌خواهم کتاب باعث پیوند من با دیگران باشد. دلم می‌خواهد به چشم دیگران نگاه کنم و درباره کتابی که خوانده‌ام‌ یا خوانده‌ایم، با همدیگر حرف بزنیم. دلم می‌خواهد چیزی را که تجربه نکرده‌ام، قهرمان‌های داستان به من بگویند. دلم می‌خواهد تجربه‌ها را در ذهنم بسط بدهم و با دیگران درباره آنها صحبت کنم. دلم می‌خواهد علاوه بر رستوران و کافی‌شاپ با دوستانم در یک کتابفروشی قرار بگذارم و... خب، اگر تو هم چنین رویاهایی در سر داری، می‌توانی یک باشگاه کتابخوانی درست کنی. باشگاه کتابخوانی یکی از راه‌های ترویج خواندن و خواندن گروهی است. من خیلی شانس آوردم که 3سال پیش از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد برای یک کارگاه آموزشی دعوت شدم. علی‌اصغر سیدآبادی که همیشه مروج خواندن و مدافع نهادهای اجتماعی خواندن بوده است، ایده تشکیل باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان را ارائه کرده بود. یادم هست در جلسه توجیهی و آموزشی گفت: تمرین گفت‌وگو و قدم برداشتن به سمت کتابفروشی‌ها از اهداف طرح است و یادم هست که خیلی تأکید کرد ما باید تسهیلگر باشیم و شنونده تجربه‌های مردم منطقه. قرار شد ما برای آشنا‌کردن مردم علاقه‌مند به ادبیات کودک و نوجوان، فواید خواندن، شیوه‌های ترویج خواندن، کارگروهی و چگونگی تشکیل باشگاه‌های کتابخوانی کودک و نوجوان به شهرهای مختلفی برویم. طرحی که در سال اول با استقبال 15شهر روبه‌رو شد، در سال دوم 101شهر از آن استقبال کردند. حالا که سومین سال و دوره از برگزاری جام باشگاه‌ها‌ برگزار می‌شود، استقبال شهرها چندین برابر شده است. آموزش به‌راستی دوسویه است. ما که به‌عنوان تسهیلگر و مروج به شهرهای دیگر می‌رویم، با تجربه‌های متفاوتی روبه‌رو می‌شویم. امسال در شهر زاهدان من به شرکت‌کنندگان گفتم کتاب‌هایی را با بچه‌ها بخوانیم که با مسائل شهرمان پیوند دارد؛ کتاب‌هایی که ما را به همدلی بیشتری برساند. در اهواز احساس کردم به کتاب‌هایی نیاز داریم که به تفاوت‌ها احترام بگذارد. در اهواز آرزو کردم ‌ای‌کاش آموزش و پرورش تدوین کتاب علوم اجتماعی را به‌دست مردم و کارشناس‌های همان شهر بسپارد. چقدر مفاهیم کتاب‌های علوم اجتماعی در بعضی شهرها بدون استفاده است. در جایی که کودک و نوجوان دو‌زبانه با تنوع‌های قومی هست، آشنایی با سلسله جبال و رودخانه‌های مهم بی‌فایده است. ‌ای‌کاش درس‌ها و کتاب‌هایی داشتیم برای پذیرش و درک دیگری؛ دیگری که رنگ پوست، زبان، نژاد و مذهبش با ما متفاوت است. داستان‌ها با ما از درک تفاوت‌ها و شنیدن صداهای مختلف می‌گویند اما کتاب‌های درسی در عالم دیگری هستند. باشگاه کتابخوانی راهی برای گفت‌وگو و خواندن با مردم شهر است. خواندن باید با مسائل مردم شهر پیوند داشته باشد. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید