• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
دو شنبه 9 مهر 1397
کد مطلب : 32399
+
-

بسته پیشنهادی فرهنگی - تفریحی برای سالمندان ایران

برسد به‌دست مادر- پدربزرگ‌ها

چطور با برنامه‌ریزی برای اوقات خود می‌توانیم دوران بهتری در سالمندی داشته باشیم

برسد به‌دست مادر- پدربزرگ‌ها

زهرا رستگارمقدم
حتما شنیده‌اید که می‌گویند وقت کم است. این گزاره کاملا صادق است، جز درباره پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها. آنها به اندازه کافی وقت دارند؛ آن‌قدر هست که روز برایشان کش بیاید و بتوانند در طولش چند بار چرت بزنند و دهان کل‌کلشان با بچه و نوه‌ها را در طول روز گرم کنند. از کارهای روزمره‌شان البته چند گزینه قابل حذف نیست؛ چرت‌های بین دو نیمه، از صبح تا ظهر و از ظهر تا عصر، دیدن اخبارهای راس ساعت تلویزیون و شنیدن جیغ‌های رادیو. اما اگر بخواهیم برایشان برنامه‌ای مفرح تدارک ببینیم که حوصله‌شان کمتر سر برود، چه بسته پیشنهادی‌ای می‌توانیم برایشان روی میز بگذاریم که لب ورنچینند و نگویند از سن‌شان گذشته است؟

سبُک، نه چنان که ورزش بدانی‌اش


ما کاملا با بهانه‌ها آشناییم؛ پس به ما نگویید از شما سنی گذشته و دیگر آن توان سابق را ندارید. پیاده‌‌روی کنید؛ از پارک به خانه و از خانه تا هر کجا که پای رفتنش هست. بعد آهسته‌تر از آنچه رفته‌اید، بازگردید. اگر کمی ذوق و علاقه نشان بدهید پیشنهاد می‌کنیم شطرنج ‌بازی کنید. به حرفه‌ای شدن فکر نکنید. به آلزایمر بیندیشید که از ذهن‌های تازه و فعال گریزان است. پس تحرک این لایه‌های پیچ‌پیچ خاکستری را در کِرخی نخیسانید. اگر هنوز خیلی دلتان زنده است و لک می‌زند برای خنکای پاییز، از بوستان‌ها غافل نشوید؛ شهرداری وسایل بدنسازی پارک و بوستان‌ها را برای شما تهیه کرده است اما پیشنهاد ویژه این بسته استخر خواهد بود. در آب پیاده‌روی کنید که آب، زندگی است.

برای تفریح به چه ریسمانی بیاویزیم؟

نه! شما تنها نیستید. نخستین و آخرین پدر و مادری هم به‌حساب نمی‌آیید که همه دلخوشی و تفریح‌شان جمع خانوادگی و خوش‌و بش کردن با فرزندان و نوه‌‌هایشان است. ما هم این تفریح را از شما نمی‌گیریم. فقط در کنار این تفریح مهیج، کمی به فکر قلب خودتان باشید! کمی از بستر خانواده بیرون بیایید و به سفرهای زیارتی، گردشگری طبیعت، میراث و آثار تاریخی بروید. در تورها ثبت‌نام کنید و اگر به حیوانات علاقه دارید این فرصت را به‌خودتان بدهید که تجربه‌اش کنید. گاهی یک حیوان خوب بلد است شما را چطور سرگرم کند و محبت‌تان را به‌خودتان برگرداند.

مطالعه؛کلید گنج شما به فرزندان

حافظ، مولانا و نظامی می‌خوانید، قرآن روخوانی می‌کنید یا عادت‌‌های کتابی‌تان را نمی‌خواهید ترک کنید؛ خیلی خوب است. ادامه دهید و بهانه چشم ضعیف و حوصله کم را نیاورید. آن خط معجزه‌گر را بخوانید. کتاب‌‌های تاریخی را از قلم نیندازید. شما را بیشتر به گذشته می‌برد و یادتان می‌اندازد که «کشتی توفان‌دیده»‌اید اما برای استراحت‌دادن به چشم‌ها و رفع بهانه‌های معمول، کتاب گوش کنید. می‌توانید تکیه بدهید به پشتی، گلدان آب بدهید، از پنجره کوچه را نگاه کنید و حتی قدم بزنید و صدای کسی را دنبال کنید که برایتان کتاب می‌خواند. پیشنهاد ویژه دبیر این مجموعه برایتان کتاب «پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و فرار کرد» یوناس یوناسن است. نسخه صوتی این کتاب هم موجود است؛ داستان پیرمردی زبل و ماجراجو که در خلال خاطرات زندگی او مهم‌ترین رخدادهای قرن بیستم، ازجمله ساخت سلاح‌های هسته‌ای و... اتفاق می‌افتد. او طی ماجراهایی با افراد مهمی چون استالین، چرچیل، مائو و... روبه‌رو می‌شود و به‌صورت طنزآمیزی حوادث مربوط به آن دوران مرور می‌شود. کتاب خواندن شما درس عملی بزرگی به فرزندان‌تان خواهد بود.

کمدی و درام، چنان که می‌اندیشیم

درام‌های خانوادگی مثل پدرسالار یا فیلم و سریال‌های تاریخی خوراک خودتان است. به فرزندان‌تان سفارش کنید بسته‌ای از فیلم‌های تاریخی برایتان تهیه کنند و خودتان را اول با فیلم و سپس سریال سیراب کنید اما لطفا خیلی پای‌تلویزیون ننشینید. پیشنهاد ویژه ما برایتان فیلم «نبراسکا» است؛ فیلمی که نامزد دریافت نخل طلا در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۳ و نامزد دریافت 6جایزه اسکار شد. داستان از این قرار است که وودی یک اعلان مسابقه بخت‌آزمایی را توسط پست دریافت می‌کند. این برگه یکی از اعلان‌هایی است که در آن نوشته: «اگر» شماره منحصر به‌فرد شما انتخاب شده باشد «ممکن است» یک میلیون دلار پول نقد برده باشید. وودی «ممکن است برده باشید» را «برده‌اید» معنی می‌کند و تصمیم می‌گیرد از خانه‌اش در ایالت مونتانا به دفتر آن شرکت در شهر لینکولن ایالت نبراسکا سفر کند تا جایزه‌اش را بگیرد. این فیلم را حتما ببینید.

چه گوش می‌کنی؟ صدای من را بشنو

خیلی از ما با حافظه موسیقی تاریخی خودمان حال می‌کنیم. شاید خیلی‌هایمان موسیقی را حرفه‌ای دنبال نکرده باشیم، اما چیزهایی شنیده‌ایم که گاهی زمزمه‌شان می‌کنیم، مخصوصا وقتی حالمان خوب است؛ پس به آن حافظه تاریخی رجوع کنید و اجازه ندهید خاک بخورد؛ ایرج یا آن خانم که نامش با «ه» شروع می‌شود و آن یکی که با «ح». شجریان بشنوید و بگذارید موسیقی کمی آرامتان کند و از رنج جهانتان بکاهد. اگر دوست داشتید به پیشنهادهای ما هم گوش کنید. از آنجا که اغلب دستی بر صفحات مجازی و اینترنت دارید بروید و چند موسیقی امبینت جست‌وجو کنید. اگر دوست داشتید می‌توانید  از کتابفروشی‌های بزرگی مثل شهر کتاب‌ها یا خانه‌های موسیقی در محله‌ها آلبوم‌های این نوع از موسیقی را تهیه کنید. مطمئنم، هم تحرک‌تان را بیشتر می‌کند و هم آرام خواهید شد؛ تلفیقی از صداهای طبیعت که ما را به نقطه صفر دغدغه‌هایمان می‌رساند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید