«نصرالله خان» رئیس ایل افشار در دوره آغامحمدخان قاجار بود که به دلیل بدخلقی و عبوس بودن به «زهرمار خان» معروف بود. در یکی از نامهنگاریهای ایل افشار به دربار آقامحمدخان وقتی نامهرسان ایل افشار برای دریافت سریعتر پاسخ نامه پافشاری کرده بود با این توجیه که شاه اکنون در تهران نیست تا پاسخ بدهد، تصمیم این شد که خواهر شاه پشت پردهای بنشیند و نطق فرستاده ایل را بشنود. زهرمارخان با شنیدن این ماجرا آن را توهینی بر خود قلمداد کرد و شلاقی در دست گرفت و به سمت اندرون شاه رفت تا خواهر شاه را شخصاً تنبیه کند. شاه که از این واقعه باخبر شد دستور داد زهرمار خان را بیاورند و او را در دیگ بجوشانند. اجرای چنین حکمی علاوه بر اعتراض مردم، دشمنی با ایل افشار را هم در پی داشت. همه دربار تلاش کردند تا شاه را از تصمیمش منصرف کنند. روز اجرای حکم با پادرمیانی اطرافیان، شاه از تصمیم خود منصرف شد و جمله «عفو فرمودند» شاه در دربار گوش به گوش چرخید. قبل از اینکه این فرمان به فراشباشیها برسد آنها دست به کار جوشاندن آب دیگ شده بودند و زهرمار خان جبه از تن بیرون کرده و با شلوار و پیراهن منتظر اجرای حکم بود. درست لحظهای که فراشها دست و پای او را گرفته بودند تا به دیگ بیندازند صدای «عفو فرمودند» به گوششان خورد و قبل از اینکه دیر شود زهرمار خان را بر زمین گذاشتند. اما همه در کمال تعجب دیدند که زهرمار خان با پای خود از نردبانی که پای دیگ گذاشتهاند بالا میرود و قصد دارد خود را درون دیگ بیندازد. اطرافیان جلو او را میگیرند و میگویند: «مگر نشنیدهای که شاه شما را بخشیده است؟» میگوید: «چرا. اما زهرمارخان از لب دیگ برنمیگردد.» لجاجت زهرمارخان تا جایی ادامه پیدا کرد که فراشباشی دیگ آب جوش را واژگون کرد تا او نتواند خود را داخل آن بیندازد. از آن پس این حرف که «زهرمار از لب دیگ برنمیگردد» بین مردم مثل شد.
زهرمار از لب دیگ برنمیگردد
در همینه زمینه :
منهای هانگژو
گزارش
گزارش روز