داستانک
در سختی
چیپ سخت هیجانزده بود.
او هرگز به عقابی شلیک نکرده بود. در عمرش پرندههای زیادی شکار کرده بود، اما هرگز عقاب شکار نکرده بود.
آن را تصادفاً زد. چیپ اصلاً نمیخواست این کار را بکند اما پرنده خودش به دام افتاد.
محکومیت او؟ زندان.
هجده سال تمام تو هلفدونی.
جرم: انگل اجتماع.
رن سوانسون
IN THE ROUGH
. Chip was teed off
He’d never shot an eagle. Lots of birdies in
. his day, but never an eagle
. He sliced it accidently
Chip wanted no pared of this, putt he hooked
. himself in a trap
. His sentence? Behind the irons
. Thrown in the bunker For eighteen hole years
. A bogey in society’s nose
RAN SWANSON
داستانهای 55 کلمهای، استیو ماس: ترجمه: گیتا گرکانی