• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
یکشنبه 1 مهر 1397
کد مطلب : 31455
+
-

چرخه معیوب

بازماندن از تحصیل، چرخه آسیب‌های اجتماعی و نسلی شدن فقر را به همراه داشته است.

در حالی که به شکل عمومی مساله بازماندن کودکان از تحصیل در سطوح اقتصادی دنبال می‌شود، اما احسان خواجه‌ای، جامعه‌شناس، سهم حوزه جامعه‌شناسانه یا رفتارهای اجتماعی رادر سربرآوردن این پدیده بالاتر می‌داند. گفت‌وگوی همشهری با او بر مدار چیستی این مساله اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که به‌ویژه در 5 استان تهران، سیستان‌ و ‌بلوچستان، آذربایجان‌ غربی، گلستان و خراسان ‌رضوی شیوع بیشتری دارد. این‌ گفت‌وگو را در ادامه بخوانید. 



آیا می‌توانیم سهم مشخصی برای هر یک از بخش‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی درباره بازماندگی تحصیل کودکان داشته باشیم؟

اجازه بدهید من پیش از تقسیم‌بندی یک گام عقب بروم. ما با موضوع کلان‌تری به نام تامین اجتماعی مواجه هستیم که در همه اضلاع و ابعاد آن دچار چالشیم و بازماندن از تحصیل تنها یکی از مصداق‌های آن است. نگاه غالب در دولت و به‌ویژه تفکر حاکم بر جمهوری اسلامی این است که از اقشار کم‌توان و محروم حمایت شود، اما نه تنها ساختار بوروکراتیک به این سمت پیش نرفته، بلکه در بستر اجتماعی هم نهادهایی که بتوانند حامی حقوق مردم باشند، شکل نگرفته است. سیستم‌هایی مربوط به آموزش و تا حدی بهداشت عمومی در این ساختار همیشه انتهای صف بوده‌اند و توان بالاکشیدن خود را هم ندارند.

به هر حال نمی‌توان رشد شاخص‌های سوادآموزی را انکار کرد؟

بخشی از این رشد مرهون ناگزیر زمان و تحولات غیرآگاهانه اجتماعی است، اما به شکل مشخص به اعتقاد من مثلا در حوزه آموزش شاهد آخرین نفس‌های آموزش رایگان هستیم. سرانه‌های آموزشی ما به نسبت جمعیت در حال آموزش موید همین موضوع است. 

این فضا قابل تغییر است؟

بله. اما بیایید آن را در یک اشل جهانی بررسی کنیم. اساسا تعامل بین هیات‌های حاکم دموکراتیک با جامعه به این شکل است که فشار گروه‌های اجتماعی در بازستانی حقوق از دست رفته، نقش تعیین‌کننده دارد. حلقه‌های گفت‌و‌گو و تشکل‌های مردمی باید به شکل قوی‌تری فعالیت کنند و دایره گفت‌و‌گو را تا حد ممکن به فضای پیرامون منفعل اجتماعی بسط دهند. ممکن است این یک هم‌افزایی حداکثری نباشد و تا دهه‌ها به گفتمان عالی تبدیل نشود، اما به فشاری ملموس تبدیل می‌شود. منظور از این فشار اساسا رفتارهای رادیکال نیست، بلکه گفت‌و‌گویی میان دولت و حاکمیت و مردم است. 

می‌توان گفت بازماندگی از تحصیل یک آسیب مادر است که می‌تواند آسیب‌های دیگری تولید کند؟

دقیقا. این آسیبی است که آسیب‌های دیگری تولید کرده و چرخه آسیب‌های اجتماعی و نسلی شدن فقر را به همراه آورده است. مهم‌ترین مساله قطع این چرخه و فقری است که توانایی انتقال نسل به نسل را داشته باشد. دقت کنیم ما از پیامد یک آسیب در آینده حرف نمی‌زنیم. از آنچه امروز شکل گرفته و در جریان است و تا آینده گسترده شده حرف می‌زنیم. نرخ آموزش و مطالعه با چرخه و میزان زایش خشونت و آسیب‌های اجتماعی رابطه معکوس دارد. کاهش آن هم با گسترش این آسیب‌ها رابطه مستقیم دارد. این‌ها موضوعاتی نیست که بتوانیم از کنارش به سادگی رد شویم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید