• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 22 شهریور 1397
کد مطلب : 30392
+
-

از موسیقی عاشورا تا نوحه‌نواهای قدیمی ایران در گفت‌و‌گو با رسول نجفیان

با عاشورا می‌گریم

با عاشورا می‌گریم

نگین پذیرا

 باتوجه به اینکه شما 2 آلبوم عاشورایی دارید تعریف‌تان از موسیقی عاشورایی چیست؟ 

در واقع چیزی به نام موسیقی عاشورایی وجود ندارد. به‌طور کلی هر آوا، نوا، موسیقی همخوانی یا گروه‌خوانی که در رثای مصیبت کربلا و مصایب دیگر ائمه اطهار(ع) و انسان‌های والای دیگر سروده شده را می‌توان سوگ نوا یا موسیقی‌های مصیبت‌خوانی نام داد. من در مدت 30 سالی که در روستاهای کشور از شمال تا جنوب از غرب تا شرق، شاهنامه‌خوانی‌ها، مثنوی‌خوانی‌ها و لالایی‌های مادرانه را جمع‌آوری می‌کردم، نوحه‌نواهای عاشورایی هم کنار آنها جمع‌آوری شد. بعدها نوحه‌نواهایی که ضبط کرده بودم به ثروتی شفاهی تبدیل شد. کنار آن چند داستان شاهنامه را با موسیقی و نواهای روستایی اجرا کردم. نوحه‌نواهای عاشورایی را در 2 مجموعه به نام «با عاشورا می‌گریم» و «ذوالجناح آمد بی‌سوار» منتشر کردم.

 این نوحه‌نواها چطور شکل گرفته‌اند؟

در این کره خاکی نواهایی داریم که اسم‌شان موسیقی‌های سوگ، سوگواری یا سوگ‌نواهاست. من اسم‌شان را گذاشتم نوحه‌نواها. در تمام دنیا هنرمندان راستینی هستند که کنار مردم - مخصوصا مردمان روستاها- در جشن‌ها، اعیاد، عروسی‌ها و همینطور در سوگواری‌ها بوده‌اند و برایشان خوانده‌اند. آهنگسازهای بزرگی در رثای حضرت مسیح(ع) و مصایب حضرت مریم(س) خوانده‌اند که اتفاقا این موسیقی از روستاهایشان متجلی شده ‌است؛ روستاییان دل‌سوخته‌ای که از مصایب حضرت مسیح(ع) و به صلیب کشیدنش گفته‌اند. موسیقی باخ یکی از مشهورترین آنهاست. از آنجا که من می‌دانستم در ایران یکی از دل‌سوخته‌ترین نواهای ما در تعزیه نهفته است، به‌دنبال این نواها رفتم. شاید خیلی‌‌ها باور نکنند اما معتقدم اگر هنر تعزیه که متجلی از عاشورا و مصیبت کربلاست نبود ما موسیقی اصیل ایرانی نداشتیم. تمام گوشه‌ها، ردیف‌ها و اسم‌های خاص دستگاه‌ها بیشتر در تعزیه ماندگار  و متجلی شده‌اند و هنوزم که هنوز است این نواها حضور دارند.

  چرا تعداد این نواها کم است؟ چرا در این سال‌ها خواننده‌ها برای شروع‌ماه محرم قطعه یا آلبومی خاص این روزها منتشر نکرده‌اند که در سطح گسترده شنیده شود؟

جز کارهای من بیش از ده‌ها مورد نوحه‌نوای معروف وجود دارد. خیلی از عزیزان در گونه‌های ارکسترسمفونیک کار کرده‌اند. خیلی از نمایش‌ها ویژه عاشورا بوده و آهنگ‌های شاخصی داشته‌اند. اگر کسی دنبال نواهای سوگ باشد و بگردد آن را پیدا می‌کند. کارهای اصیل و باوقاری اجرا شده ولی متأسفانه کارهای نمایشی و سخیف با پرداخت‌های بسیار مبتذل هم زیاد وجود دارد که خط‌ها و مرزها را شکسته است. شاید یک‌سری از جوان‌ها آن را گوش بدهند و جوان‌پسند باشد. اما این حرفتان درست است که کار حرفه‌ای ساخته نشده. شاید به این خاطر که اوج عاشورا که یکی از دلباخته‌ترین پدیده‌ها برای ملت ایران است، آنقدر نوحه وجود دارد و قومیت‌ها در هیئت‌های خودشان نوحه‌نواهای غنی دارند که احتیاجی به تولید کار هنری خاص و ویژه‌ای نیست که قرار باشد تنها از عهده شخص خاصی بربیاید و مردم سی‌دی‌اش را بخرند. هر عزیزی که اصیل باشد در هیئت خودش و در مراسمی که حضور پیدا می‌کند، نوحه‌نواها را می‌شنود.

  نوحه‌های غیرمتعارفی هم در این سال‌ها شنیده‌ایم، آنها در کدام دسته قرار دارند؛ موسیقی سوگواری یا نوحه‌نوا؟

من برای اینکه آسیبی به نوحه‌نواها می‌رسید نوحه‌های قدیمی را جمع‌آوری کردم. قدمت این نواها بیش از 700سال است و سینه‌به‌سینه به نسل‌های بعدی رسیده و باید برای حفظ آنها تلاش کرد. بعد عده‌ای آهنگ سخیف لس‌آنجلسی را با یک سری شعرهای بی‌پایه و بی‌اثر سر هم می‌کنند، منتشر می‌کنند و پولی به جیب می‌زنند. یک عده بی‌سلیقه و کج‌سلیقه هم از آن استقبال می‌کنند. اینها بی‌ارزش‌اند؛ نه در دسته موسیقی جایی دارند نه در نوحه‌نواها. اما در کنار آن، عزیزانی مثل کویتی‌پور کارهایی انجام داده‌اند که کاملا نو و ارزشمند است. پایه و اساس آنها براساس نوحه‌نواها ساخته شده است.

  تهران هم مثل سایر شهرهای ایران نوحه‌نوای خاص خودش را دارد؟

 بین نواهایی که جمع‌آوری کرد‌ه‌ام متوجه شده‌ام، اغلب نوحه‌نواها از هم تأثیر گرفته‌اند؛ مثلا سرودی که در لرستان شنیدم در خراسان هم شنیدم. برای نوحه‌نواهای تهران می‌توان نوحه‌های عزیزانی چون انسانی و سازگار را مثال زد که موسیقی و اشعار برای خودشان بود و نوحه‌های آنها متعلق به زمانی است که در تکیه‌دولت عصر قاجار می‌خواندند. نوحه نواهایی که خاستگاه‌شان تهران بود؛ آن روزها که طیب حاج رضایی در قبل از انقلاب دسته‌های عزاداری راه می‌انداختند.

  مردم چطور نوحه‌نواهای قومیت‌های مختلف را گوش کنند؟یا چگونه نواهای قوم خود را ترویج دهند؟

من بیشتر از 30 نوحه‌نوا در آلبوم‌هایم منتشر کرده‌ام. چه اتفاقی بهتر از اینکه صداوسیما این نواها را پخش کند.  ما در قومیت‌های شریف و بسیار فرهیخته ‌ایران، نواهای جاودانی داریم. در آذربایجان شاعر ویژه عاشورا به نام لعلی وجود دارد. از گیلان و مازندران، خراسان و لرستان تا خوزستان و بندرعباس، قومیت‌هایی هستند که نوحه‌هایشان وقار خاص خودش را دارد. زمانی که صحبت از جنگ و رزم می‌شود، موسیقی حالت مارش به‌خود می‌گیرد و چهار، چهارم می‌شود و زمانی‌که اسیرهای کربلا را به طرف شام می‌برند، ریتم کاروان شتر را پیدا می‌کند. صداوسیما و رسانه‌های دیداری و شنیداری باید برای ترویج این نوحه‌نواها تلاش کنند و آنها را به گوش مردم برسانند.

  خودتان چه نوایی را بیشتر دوست دارید و در روزهای محرم گوش می‌دهید؟

سوگواری هموطنان عرب‌ خوزستان را بسیار دوست دارم. ماه‌های محرم و صفر اغلب نوحه‌های کویتی‌پور را گوش می‌دهم. در آلبوم «با عاشورا می‌گریم» از اقوام مختلفی خوانده‌ام و آنها را هم بسیار دوست دارم و شنیدنش را پیشنهاد می‌کنم. کار کویتی‌پور که هر سال با استقبال زیادی مواجه می‌شود را خیلی دوست دارم؛ مخصوصا آن تکه‌ای از شعر که می‌گوید: «تنها مانده حسین، سوی او بی‌امان، سنگ می‌بارد، نیزه می‌آید».

  در روزهای محرم نخستین نوایی که به ذهن‌تان می‌رسد و برایتان یادآور خاطره است کدام نوحه‌نواست؟

اولین چیزی که بعد از نام محرم به ذهنم می‌آید: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» که سروده محتشم کاشانی است و بعد از آن محمل زینب (بیایید از حرم بیرون ببینید محمل زینب / ندارد نا دلم دیگر که خون گشته دل زینب)؛ ترانه‌ای عاشورایی در مایه شوشتری بیات اصفهان که بی‌نظیر است.

  در روزهای کودکی هم در هیئت‌ها  نوحه خوانده‌اید؟

15‌- 14سالگی نوحه‌خوان محله بودم. آن سال‌ها در قاسم‌آباد، جاده تهران‌نو زندگی می‌کردیم و بچه‌های محل می‌دانستند صدای خوبی دارم. در خرابه‌ای در محله دسته‌ای داشتیم و دمام و سنج می‌زدیم اما نوحه‌خوان نداشتیم. به من گفتند: تو بخوان و من خواندم. به سرعت کارم گرفت و دسته‌های بزرگ‌تری من را برای نوحه‌خوانی دعوت کردند. از بچگی تحت‌تأثیر مادربزرگم بودم که نوحه‌ها را برایم زمزمه می‌کرد و همین شد که بعدها به جمع‌آوری نوحه‌های قومیت‌ها پرداختم تا از بین نروند. یکی از مشکلاتی که در تاریخ و فرهنگ شفاهی وجود دارد این است که زمانی که هنرمند گمنام از دست می‌رود و می‌میرد، چیزی از او به یادگار نمی‌ماند. این اتفاق مشخصا در شاهنامه‌خوانی، مثنوی‌خوانی و نوحه‌نواها افتاده است. من سعی کرده‌ام تا آنجا که توان دارم این نواها را مانا کنم.

   نواهای قدیمی قابلیت به روز شدن دارند؟ می‌شود از آن نواها برای کارهای جدید الهام گرفت؟

به‌شدت این قابلیت را دارند اما کسی تا به حال این کار را انجام نداده. من با گروه 100 نفری این کار را انجام دادم. به هر دری هم زدم که امسال آن را اجرا کنم اما استقبال نشد! در 3-2 سال پیش به‌عنوان اثر هنری این کارها را در اغلب فرهنگسراها و برج‌میلاد اجرا کردیم.

   به‌نظرتان آلبوم‌هایی که منتشر کرده‌اید حق مطلب را درباره نوحه‌نواها ادا کرده‌اند؟

با عاشورا می‌گریم متعلق به سال 85 است که سال 87 اجرا کردم. انتشار این آلبوم  از آرزوهای من بود. از هنرمندان گمنامی که در سوگ اباعبدالله(ع) سروده‌اند. ده‌ها مورد است که هنوز پخش نکرد‌ه‌ام. ان‌اشاءالله در سال‌ها آتی باقی آنها را منتشر خواهم کرد. نوحه‌نواها آثاری باارزش‌اند و باید روی ضبط آنها حساسیت داشت. به گروه بزرگی از نوازندگان سازهای کوبه‌ای چون دمام، سنج و... همخوان و خواننده‌های خوش صدا نیاز دارد که جمع شدن این افراد هم زمان‌بر و هم پر هزینه است.

این خبر را به اشتراک بگذارید