برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی
راه بردن (کسی را): اداره کردن، راه و چاه را نشان دادن، راهنمایی کردن، رسیدگی کردن.
رنگ کسی پریدن: جا خوردن، ترسیدن، یکه خوردن.
زَغنبود: تلختر از زهر، تلخ و کشنده.
زدن و بردن: برداشتن و رفتن (همچنین: قاپیدن و جیمفنگ شدن).
صحنه / صنه: زمین هموار و وسیع، محل نمایش در تماشاخانه.
طاقت: تحمل، توانایی.
طماع: حریص، پرطمع، آزمند، طمعکار.
ضرب گرفتن: نواختن و ضربه به دُنبک زدن.
سایه به سایه: دورادور تعقیب کردن و چشم برنداشتن، دوش به دوش، کنار هم، شونه به شونه.
سِدخانوم: سیده.
شاقولوس: نوعی بیماری لاعلاج و دردآور در کتف که بیشتر ورزشکاران با ورزشهای سنگین به آن مبتلا میشوند.
شَرخر: کسی که چک یا سفته وصول نشده را با ارعاب و تهدید و روشهای گوناگون دیگر نقد میکند و حقالزحمه خود را میگیرد.
عجیب غریب: شگفتانگیز، دور از ذهن.
عقل کسی زیر پایش بودن: عقل کسی پس کلهاش بودن. عقلش با خودش نیست، از هیچ چیز و هیچ جا خبر ندارد.
غش و نوبه: تب و لرز شدید، تب خیلی زیاد و اغما.
غیبگو: شارلاتانی که گویا از رموز و اسرار پنهان خبر میدهد.
دو شنبه 19 شهریور 1397
کد مطلب :
29998
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved