تهرانی ها چطور بوی نامطبوع آب را می گرفتند؟
تصفیه آب به روش صددرصد مردمی
سالها پیش که تهران آب لولهکشی نداشت و مردم پایتختنشین برای آشامیدن و شستوشو از آب آبانبارها استفاده میکردند گاهی اتفاقاتی رخ میداد که باعث میشد این آب نیاز به تصفیه پیدا کند. اما از آنجا که در آن دوران اداره آب و فاضلابی نبود که تصفیه آب را برعهده بگیرد مردم باید آستین همت بالا میزدند و آب را تصفیه میکردند. یکی از رایجترین راههای تصفیه آب در روزگاران دور سرریز کردن آب آبانبار بود. زمانی که وقت آبگیری آبانبار فرا میرسید به آب موجود در آبانبار آب میبستند تا سرریز شود و به اینترتیب زبالههای کوچک و سبک داخل آبانبار بیرون میریخت.
اگر آب به دلیل راکد بودن بوی نامطبوع میگرفت داخل آن سرکه و گلاب میریختند و در صورتی که طعم و مزهاش به تلخی و تندی میزد آب را به خانههایشان میبردند و با سرکه، خاک رس و گلاب میجوشاندند و بعد از تهنشین شدن مصرف میکردند. البته در چنین مواردی برای اینکه از مضرات بیماریهای آب در امان باشند و مسموم نشوند سیر، پیاز، سرکه و کاهوی فراوان استفاده میکردند.
البته که این قوانین تصفیه فقط برای زمانی بود که چیزی داخل آبانبار نیفتاده باشد! وای به روزی که موش یا گربهای داخل آبانبار افتاده و مرده بود یا حشرات، کرمها و بچه ماهیهایی در آن دیده میشد. از آنجا که این آب تنها آب قابل دسترس و مورد استفاده مردم یک محله بود نمیشد از آن گذشت و هرطور بود باید آن را تصفیه میکردند. به همین دلیل در یک روز آفتابی آینهای برابر آفتاب میگرفتند تا نورش به داخل آبانبار بیفتد و بتوانند حیوان مرده را پیدا کنند. وقتی آن را پیدا میکردند و با زنبیل، آتشگردان، سرند، غربال یا هر وسیله دیگری از آبانبار خارج میکردند داخل آب، آهک، سدر و خاکستر میریختند تا عفونت را از آب بگیرند. در مورد حشرات و ماهیهای کوچک هم به اینترتیب عمل میکردند که یک پارچه نازک سر شیر آبانبار میبستند تا به اینترتیب آب را از صافی عبور دهند و حشرات را پشت این پارچه نازک بگذارند. روزی یکبار هم پارچه را باز میکردند، تمیز میشستند و دوباره آن را روی شیر آبانبار میبستند.