قصه تلخ ازدواج و احتیاج
کمکاری و ضعف فرهنگی برنامههای صدا و سیما و نبود امنیت شغلی از دلایل به تأخیر افتادن ازدواجها هستند
البرز صالحی| قزوین- خبرنگار:
یکی از معضلات اجتماعی امروز استان افزایش سن ازدواج و به تاخیر افتادن ازدواج به دلایل مشکلات اقتصادی و دیدگاههای اشتباه فرهنگی است. طبق آمارهای اداره ثبت احوال استان قزوین، سن ازدواج پسران در دیار مینونشان در 7 سال اخیر (1390 تا 1397)، 2/1 سال افزایش یافته، در حالی که در همین بازه زمانی سن ازدواج دختران 9/0 سال کاهش پیدا کرده است که نشاندهنده افزایش تقاضای دختران برای ازدواج و کاهش همین تقاضا در پسران مینودری بوده است. جز عوامل اقتصادی که نقش مهمی در افزایش سن ازدواج پسران ایفا میکنند، بیشک عوامل اجتماعی و فرهنگی هم نقش مهمی در به تاخیرافتادن آن دارند. گو اینکه برخی کارشناسان معتقدند نگاه به ازدواج در بین جوانان امروز کاملاً با گذشته تفاوت پیدا کرده و جمعیت قابل توجهی از پسران از پذیرش مسئولیتهای سنگین زندگی در این شرایط وحشت دارند و حتی ازدواج را پایان زندگی آرام خود قلمداد میکنند.
ذهنیتسازی اشتباه تلویزیون
یک کارشناس ارشد جامعهشناسی با اشاره به نقش اثرگذار رسانهها در افزایش انتظارات پیش از ازدواج، گفت: آگهیهای بازرگانی، مجموعههای تلویزیونی و جنگهای هنری تلویزیون شاید ناخواسته اشرافیگری و زندگی پرتجمل را تبلیغ میکنند و با به تصویرکشیدن خانههای بزرگ با دکوراسیون عالی، خودروهای گرانقیمت و مواردی از این دست، یک زندگی رؤیایی را بهعنوان معیار و شاخص ترویج میکنند که قطعاً با شرایط اقتصادی موجود جامعه مانند کمبود شغل و تقسیم ناعادلانه فرصتهای اقتصادی، تشکیل اینگونه زندگیها برای بیشتر زوجهای امروز، بهویژه در شهرستانهایی مانند قزوین بسیار سخت و در بیشتر موارد ناممکن است.
«حسن پورمهابادیان» با تاکید بر نقش مخرب برخی آگهیهای تجاری در ذهنیتسازی برای مردم، افزود: هنگامی که دختری مجرد در آگهیهای بازرگانی مشاهده میکند جوانهای خوشپوش و خوشسیما از خودروهای مدل بالا پیاده میشوند، این پیشفرض در ناخودآگاه ذهن او شکل میگیرد که هرکس سوار فلان خودرو مدل بالای خارجی شود، لاجرم خوش قیافهتر و برازندهتر است. بنابراین این خواسته در وجود او شکل میگیرد که اینگونه فردی مناسب یک عمر زندگی کردن است.
وی با بیان اینکه برخی راحتطلبیها از سوی نسل امروز، امر مبارک ازدواج را به فرایند پیچیدهای مبدل کرده است، گفت: در گذشته این تلقی وجود داشت که اصل در ازدواج، سالم و صالح بودن طرفین ازدواج است و ازدواجی که با این اعتقاد شکل میگرفت، چون از ابتدا درگیر باورهای اشرافی و آرزوهای دور و دراز تجملاتی نبود، به سمت آرامش و همدلی حرکت میکرد. در ضمن زن و شوهر با پذیرفتن مسئولیت برخورد با موانع و مشکلات زندگی،با کمک همدیگر و خانواده هایشان، ساختمان زندگی خود را به آرامی و آجر به آجر بنا میکردند.
مشکل ازدواج در خانوادههای مرفه
پورمهابادیان قوت نهاد سنت در میان اقشار متوسط و فرودست قزوینی را عامل امتداد فرهنگ ازدواج بهنگام در آنها دانست و گفت: خوشبختانه هنوز در بین خانوادههای سنتی استان، ازدواج تنها راه درست برای ارتباط با جنس مخالف و رسیدن به آرامش شناخته میشود و به همین علت در این خانوادهها هنوز نهاد ازدواج متزلزل نشده است. اما در خانوادههای مرفه شهر قزوین این نهاد تا حد زیادی تضعیف شده که ریشه آن را باید در آسیبهای فرهنگی گفتهشده جستوجو کرد.
وی با ذکر این نکته که اختلاف سلیقه خانوادگی حمایت سنتی خانوادههای قزوینی از فرزندانشان را برای ازدواج آنها متزلزل کرده است، گفت: امروز مسالهای به نام رفاهزدگی مزید بر علت شده است و طی آن دخترها درگیر رقابت بر سر پیدا کردن همسری با شرایط مالی بهتر هستند. همین مساله سبب میشود که ازدواج کردن را به امید پیدا کردن خواستگاری ثروتمندتر عقب بیندازند و معلوم نیست که ترمز این پدیده لجام گسیخته ضد فرهنگی کی و چه طور کشیده خواهد شد.
فقدان امنیت شغلی و ترس از فرزندآوری
یک کارشناس اقتصاد هم کمبود روزافزون شغل مناسب و منابع دستیابی به ثروت را از دلایل به تاخیر افتادن ازدواج برشمرد و گفت: وضعیت شکننده اشتغال و شغلهای موقت یکی از موانع جدی ازدواج جوانان است. این در حالی است که با توجه به تبلیغات روز جامعه، سطح توقع افراد از رفاه بهعنوان پیششرط ازدواج مدام در حال افزایش است و برآیند منفی این دو رویکرد خواستاران ازدواج را در دایره تردید محبوس کرده است. علی طاهرخانی با اشاره به مساله فرزندآوری بهعنوان یکی از دغدغههای نسلی که به ازدواج میاندیشد، افزود: یکی از باورهای زیانآور در همین نقطه شکل گرفته که طی آن زوجین یا با ترس از مخارج و مشکلات تامین آینده فرزند احتمالی ازدواج نمیکنند و یا انتظار دارند که به یک نقطه آرمانی مالی برسند و بعد اقدام به زادآوری کنند که این نوع ذهنیتها موجب شکل گیری گونهای ترس پنهان در نهاد منتظران ازدواج شده است.
نتیجهگیری
با توجه به موارد گفته شده، میتوان دریافت که خوشبختانه فرهنگ مذهبی و بافت سنتی موجود در اقصی نقاط استان جلوی دامنهدار شدن معضل تاخیر در ازدواج را تا حدی گرفته و این مشکل بیشتر دامنگیر اقشار مرفه و ثروتمند قزوینی است که نشان میدهد عامل اقتصادی، آنچنان که باید در ازدواجهای استان اهمیت ندارد و تغییر دیدگاههای سنتی و الگوگیری از فرهنگ وارداتی نقش مهمتری در به تاخیر افتادن ازدواج پسران و دختران مینودری ایفا میکند. با این حال کمبودهای اقتصادی نقشی زیربنایی در ازدواج دیرهنگام دارند و مهمترین دغدغه پسران بیکار و بیپول هستند.