بازدید خبرنگار همشهری محله و مدیر اداره بحران منطقه 12از گاراژهای قدیمی خیابان ری
خطر بیخ گوش فرسودهها
مژگان مهرابی| خبرنگار:
منطقه 12
خیابان ری را با گاراژهایش میشناسند. گاراژهایی قدیمی که هر کدام داستانی از گذشته تهران را روایت میکند. تعدادشان کم نیست و طبق آمار به دست آمده بیش از 30 گاراژ در خیابان ری وجود دارد که قدمت بعضی به 70ـ 80 سال پیش، شاید هم بیشتر برمیگردد. جز گاراژ «شترداران» که این روزها بهعنوان پارکینگ خودرو از آن استفاده میشود، اغلب گاراژها انبارند یا بارانداز. اغلبشان هنوز سرپا هستند، اما فرسودگی چون موریانهای تاروپودشان را خورده و احتمال میرود که هر آن قامتشان فرو ریزد. از دیگر مواردی که سلامت این بناهای کهنه را تهدید میکند نابسامانی وضعیت سیمکشی برق و نبود سیستم اطفای حریق است که میتواند در چند ثانیه سرنوشتی شوم برای گاراژهای ناامن رقم بزند.
بسیاری از آنها از اداره بحران ناحیه 5 شهرداری منطقه 12 اخطار گرفتهاند که کم و کسری ایمنیشان را رفع کنند. بعضی از مالکان برای امنیت جانی و مالی هم که شده دست به کار شده و رفع خطر کردهاند، اما بعضی بیتوجهند و آوار شدن گاراژ را شتری میبینند که هیچوقت گذرش به در خانه آنها نمیافتد. برای کاهش حوادث غیرمترقبه، «حامد مزینانی» مدیر اداره بحران ناحیه 5 منطقه 12 اخطار دادن و سرکشی مداوم به گاراژهای ناامن را شیوه کاری خود قرار داده تا در کنار حفظ این گاراژها صاحبان آنها را وادار به تأمین تجهیزات ایمنی و رفع خطر کند. در یکی از این بازدیدها همراهش میشویم تا وضعیت آنها را از نزدیک بررسی کنیم.
خیابان ری هیچوقت خلوتی ندارد. در هر ساعت از روز شلوغ است، چراکه قطب شریانی تهران به شمار میآید. از خیابان شوش تا حوالی پل ری آنچه به چشم میخورد راسته بازار لاستیکفروشیها و گاراژهای قدیمی است. به فاصله هرچند مغازه لاستیکفروشی، یک گاراژ قدیمی قرار دارد. گاراژهایی که به سبب کهولت سن دردسرساز شدهاند، دلیلش هم واضح است، ایمنی در برابر خطر آتشسوزی یا آوار ندارند. نخستین مکانی که همراه با مزینانی از آن بازدید میکنیم گاراژی است که چند هفته پیش از سوی اداره بحران ناحیه 5 اخطار گرفته است. بلوکی سیمانی جلو در گاراژ وجود دارد و امکان ورود خودروها را نمیدهد. داخل گاراژ تعداد قابل توجهی مغازه است که از آنها بهعنوان انبار لاستیک استفاده میشود. مزینانی میگوید: «متأسفانه این گاراژ سیستم اطفای حریق نداشت و سیمکشی برق آن هم چنگی به دل نمیزد. چند بار به مالک تذکر دادیم که مواد اشتعالزایی همچون لاستیک در اینجا نگهداری میشود و باید گاراژ را مجهز به سیستم اطفای حریق کنند، اما توجهی نکرد تا اینکه با گذاشتن بلوک سیمانی جلو در گاراژ مانع فعالیت آن شدیم.»
نه میراث فرهنگی پول دارد، نه صاحب گاراژ
لاستیک ماده اشتعالزایی است که اگر شعلهور شود به سختی میتوان آن را خاموش کرد. جای تعجب دارد مالک گاراژ با آگاهی از این موضوع چرا از همکاری با اداره بحران سرباز میزده. «فرهنگ طباطبایی» یکی از مالکان گاراژ، مزینانی را میشناسد. دعوتمان میکند تا به محوطه گاراژ برویم، منبع آبی را که به تازگی در آن جا جانمایی شده، نشانمان میدهد. میگوید که سیستم اطفای حریق هم نصب کردهاند. مزینانی همه موارد تذکر داده شده را بازدید کرده و اطمینان خاطر میدهد، دستور برداشتن بلوک سیمانی را صادر خواهد کرد. به گفته طباطبایی قدمت گاراژ به سال 1217 برمیگردد، یعنی 180 سال پیش. او ادامه میدهد: «خیلی پیشتر اینجا کاروانسرا و هرکدام از مغازههای فعلی در واقع حجرههای اسکان مسافران بوده است.» گاراژ، طبقه دومی هم دارد که در قسمت غربی آن قرار دارد. 6 اتاقی که در سالهای دور خانواده کاروانسرادار در آن زندگی میکرد. سقف بعضی از اتاقها و دیوارهایشان فروریخته است. امکان اینکه کل بنا آوار شود زیاد است، مزینانی متذکر میشود، مالک گاراژ مرمت آن را در اولویت برنامههایش قرار دهد. طباطبایی میگوید: «گاراژ ثبت میراث فرهنگی است و باید با نظارت آنها بازسازی شود. نه سازمان میراث فرهنگی هزینه آن را دارد و نه خودمان.»
ردپای تاریخ قجری در گاراژ شکروی
گاراژ بعدی که از آن بازدید میکنیم در خیابان رضایی قرار دارد. خیابانی کمعرض که دو طرف آن خودرو پارک شده و به زحمت ماشینی از آن رد میشود. گاراژ شکروی از مکانهای پرخطری است که بارها برای فرسوده بودن تأسیسات و سیمکشی برقش اخطار گرفته است. از قسمت ورودی آن میتوان فهمید چرا در لیست قرمز اداره بحران قرار گرفته است. محوطه ورودی گاراژ خیلی بزرگ نیست و فقط در این قسمت حدود 8ـ 9 مغازه دیده میشود که بیشترشان صنف صنعتی هستند. مقدار قابل توجهی ضایعات آهن و وسایل اضافی در آن جا دیده میشود، اما آنچه بیشتر خودنمایی میکند، دالانی است با طاق ضربی که حیاط کوچک را به حیاط بزرگتر وصل میکند.
آجرهای سقف دالان چینش زیبایی دارند و با اینکه آلودگی هوا رنگ چهرهشان را سیاه کرده، اما باز جلوه زیبایشان را حفظ کردهاند. حضور چند آدم غریبه در گاراژ واکنش مغازهدارها را به دنبال دارد. رفتارشان مهربان نیست و میپرسند در گاراژ چه میکنیم و از چه میخواهیم عکس بگیریم؟ مزینانی خودش و ما را معرفی میکند. برخوردشان باز هم تدافعی است. شاید گمان کردهاند قصدمان دردسرسازی برای کسب و کارشان است. برای نشان دادن حسن نیتمان پای طاق ضربی را به میان میکشم و اینکه قدمت گاراژ به چه سالی برمیگردد. بعد هم توضیح میدهم چنین فضایی باید حفظ شود و مدیریت بحران شهرداری به همین منظور نسبت به ایمنسازی گاراژ تذکر میدهد.
اداره برق همکاری نمیکند
«یوسف قیاسی» از کاسبان گاراژ است. اشاره میکند که گاراژ شکروی قدمتی بیش از 100 سال دارد. او میگوید: «از قدیمیها شنیده این گاراژ از زمان ناصرالدین شاه دایر بوده و در آن درشکه تعمیر میکردند.» در گاراژ شکروی حدود 60 مغازه وجود دارد. نیمی از آنها تراشکاری و صنف صنعتی است و نیم دیگر که در طبقه بالای گاراژ قرار دارند، حرفهشان تولید کیف و کفش و لباس است. با یک حساب سرانگشتی اگر میانگین در هر مغازه 3 نفر کار کنند، میتوان گفت قریب به 200 نفر در گاراژ کسب روزی میکنند. اما نکته حائز اهمیت اینکه گاراژ از سیمکشی برق آشفتهای برخوردار است و با توجه به حجم بالای مواد قابل اشتعال کوچکترین جرقهای میتواند فاجعه به بار بیاورد. حضور جمعیت مشغول به کار در گاراژ و فرار آنها از تنها راه پله گاراژ احتمال خسارت جانی را بالا میبرد. مزینانی میگوید: «این گاراژ سیستم اطفای حریق ندارد. بنا قدیمی است و تاب مقاومت دربرابر آتشسوزی و آوار را ندارد. از سوی دیگر باریک بودن خیابان رضوی امکان حضور به موقع خودروهای امدادی را نمیدهد. همه این موارد میتواند خسارت جانی و مالی در بر داشته باشد.»
او دلخور از بیتوجهی مغازهدارها نسبت به اخطار شهرداری میخواهد هرچه سریعتر سیمکشی برق را درست کنند. قیاسی میگوید: «برای تعویض سیمکشی اقدام شده، اما اداره برق همکاری لازم برای نوسازی کابلهای برق را انجام نمیدهد.» از قرار معلوم نقشه سیمکشی هم کشیده شده است.
ایمنی همراه با آموزش
گاراژ بعدی در خیابان ادیب الممالک، یکی از فرعیهای خیابان ری قرار دارد. در این گاراژ تعدادی مغازه وجود دارد که صاحبانش هرکدام به کاری مشغول هستند. از پلاستیک و کاغذ و چوب، همه جور مواد اشتعالزا در این مکان وجود دارد. «امیر نیکخواه» صاحب مغازه فروش گاوصندوق میگوید که همه مغازهها کپسول آتشنشانی دارد، اما اینکه صاحبان مغازهها کار با آن را بلد باشند یا خیر امر دیگری است. مزینانی با دقت همه جا را وارسی میکند. از ایرانیتهای فلزی که به جای سقف شیروانی در مغازهها استفاده شده ایراد میگیرد. متذکر میشود: «ایرانیتها استحکام چندانی ندارند و با وزش باد ممکن است از جا کنده شوند.
همین خطرساز است.» غیر از آن، آلونکی از ایرانیت بالای یکی از مغازه ساخته شده که احتمال میرود محل اسکان نگهبان یا کارگران باشد.
مزینانی میخواهد هرچه زودتر آلونک هم برداشته یا بهسازی شود. آخرین جایی که بازدید میکنیم، گاراژ «حامد بار» است که بارانداز است و از بین چند گاراژی که تاکنون سرکشی کردهایم وضعیت بهتری دارد. سیمکشیها وضعیت بسامانی دارند و در چند جای گاراژ شیلنگ آتشنشانی نصب شده است. «سعید منصوری» صاحب آن است و میگوید که بعد از تذکر اداره بحران ناحیه و ایستگاه 3 آتشنشانی، اقدام به ایمنسازی گاراژ و به قول خودش 40 میلیون تومان هم هزینه کرده است. این گاراژ هم قدیمی است. از طاقیهای انتهای حیاط که محله تخلیه بار است و سقف چوبی انبار میتوان این را فهمید. او میگوید: «20 کارگر اینجا مشغول کارند و 8 نفرشان آموزش دیدهاند. بهخصوص 3 نگهبانی که شبانهروز اینجا هستند.»
اخطار به 20 گاراژ ناامن
30 گاراژ قدیمی در خیابان ری وجود دارد. از بین آنها 8 گاراژ انباری شده و 11 گاراژ با عنوان بارانداز فعالیت میکنند. باقی گاراژها هم اصناف صنعتی و تجاری را در خود جای دادهاند. مزینانی میگوید20 گاراژ در مرز بحران بودند که اخطار گرفتهاند تا در کمترین زمان به سیستم ایمنی مجهز شوند. اگر صاحبان این گاراژها همکاری لازم را انجام ندهند گاراژ پلمب میشود. از بین آنها گاراژ و انبار نظری، گاراژ فرد شیشه و فروشگاه فرش مشهد است که ایمنسازی شدهاند.