• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 1 مرداد 1397
کد مطلب : 24022
+
-

تنهایی،‌ بلدی می‌خواهد

«سهیلا شماره 17»، مجردی و مصایب آن را به تصویر می‌کشد

تنهایی،‌ بلدی می‌خواهد

نگار حسینخانی

مدرن ترسی نهفته است؛ترسی که سعی کرده‌ایم در آخرین ساخته سینمایی درباره‌زندگی مجردی به آن بپردازیم. شاید سؤالی که در این فیلم در ذهن شخصیت نخست مرور می‌شود و بین همه مجردها مشترک است، این باشد؛ حالا همه‌چیز خوب است، اما 10 سال بعد چطور؟ وقتی سنم بالاتر رفت؟ انگار برای پسرها هیچ‌وقت برای انتخاب دیر نیست، اما دخترها- علاوه بر فشارهای بیرونی و فرهنگی جامعه- از ضرب‌الاجلی رنج می‌برند که مسائل فیزیولوژی و اجتماعی به آنها تحمیل می‌کند. فیلم «سهیلا شماره 17» ساخته محمود غفاری، داستان دختری میانسال است که زمان ازدواجش به تأخیر افتاده و با توجه به مشکل ژنتیکی‌ای که دارد در تلاش است که هر چه سریع‌تر ازدواج کند تا بچه‌دار شود. او این سیر را از مؤسسه همسریابی شروع می‌کند. از آن دست مؤسسات که مردها و زن‌ها ویژگی‌های همسر دلخواه‌شان را بیان می‌کنند. در این صحنه، هرکس شماره‌ای دارد که بعد از نام خود بیانش می‌کند و شماره سهیلا ۱۷ است.

موقعیت‌های دراماتیک سهیلا

جرقه ساخت این فیلم گویا با یک آگهی در روزنامه شروع شده است. اسم فیلم در ابتدا بنابر همان آگهی «صندلی سفید» بود. غفاری می‌گوید خودش در کلاس‌های آشنایی ثبت‌نام و شرکت کرده و چون این موضوع برایش جذاب بوده، مشکلات زنان را در فیلمش مطرح می‌کند. زهرا داوودنژاد، نقش سهیلا را در این فیلم بازی می‌کند. محمود غفاری می‌گوید: «به خاطر شرایط سنی خودم که دوران میانسالی را طی می‌کنم، با آدم‌هایی در معاشرتم که با وجود این سن و سال اکثرا ازدواج نکرده یا جدا شده‌اند. وقتی به سبک ‌زندگی آنها دقیق می‌شوم، احساس می‌کنم تجرد در سن بالا، اگر برایش برنامه‌ای نداشته باشیم، حتما مشکل‌ساز خواهد شد. همین باعث شد فیلمی بسازم که کاراکتر نخست آن در چنین موقعیتی گرفتار شده است؛ موقعیت دراماتیکی که سهیلا در آن قرار می‌گیرد و می‌خواهد راه‌حلی برای مسئله جنسی‌اش پیدا کند». نگاه رسمی به او ازدواج را پیشنهاد می‌کند و از طرف دیگر شرایط ازدواج در کشور هر روز سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. غفاری می‌گوید سعی کرده با این فیلم طرح موضوع کند زیرا درباره این مسئله، گفت‌وگو نیز تابو محسوب می‌شود؛ به‌ویژه وقتی درباره نیازهای جنسی یک زن حرف می‌زنیم. همین باعث می‌شود با روانشناسی درباره مسائل متعدد یک زن مجرد در جامعه صحبت کنیم. سهیلاهایی که آنالیز رفتارشان در جامعه شاید کمی ساختارشکنانه به‌نظر برسد.

کورش ساسانی، روان‌درمانگر، در این‌باره می‌گوید: «اولین مسئله در جامعه ایرانی پیشقدم شدن و پیشنهاد کردن است. این رسم به شکل کلیشه‌ای و سنتی به مردان سپرده شده و شکستن کلیشه و گرداندن این گردونه عکس همیشه، سخت است». ساسانی البته معتقد است بخشی از این ماجرا کلیشه بوده و بخش دیگر آن ترس «نه» شنیدن است که از بی‌اعتماد به نفسی فرد ناشی می‌شود. او می‌گوید: «البته سن و سال نیز در این‌باره بی‌تأثیر نیست. هرچه تاریخ سن مجردی بیشتر ‌شود، انسان‌ها تنهایی‌شان را بیشتر بلد می‌شوند و کنترل بیشتری روی مسائل و زندگی شخصی پیدا می‌کنند. این بلد بودن تنهایی در عین اعتماد به نفس، تسلط نیز ایجاد می‌کند و همین امر شریک شدن را سخت و سخت‌تر می‌کند. این سختی از غروری ناشی می‌شود که فرد دیگر با هر کس رابطه نمی‌گیرد. در جوامع سنتی اصرار به ورود به رابطه مشترک در سنین پایین به همین‌خاطر است که همان ابتدا یاد بگیرند نیازهایشان را اشتراکی برآورده کنند». 

قدرت زنان، ترس مردان 

به‌نظر روانشناسان بالا رفتن سن افراد و مجرد ماندن آنها وسواس‌هایی به‌وجود می‌آورد و آنها را محافظه‌کارتر می‌کند و معیارهای افراد برای ازدواج سختگیرانه‌تر می‌شود. در این شرایط بی‌شک فرد باید از استانداردهایی برخوردار باشد که بتواند تنهایی‌اش را به اشتراک بگذارد. ساسانی می‌گوید:‌ «در ایجاد روابط، زمانی که زن پیشقدم می‌شود کمی مسائل و هنجارهای ذهنی پیچیده‌تر پیش می‌روند. مثلا مردان همواره در مواجهه با زنی که دوستش دارند خود را در رقابت پنهانی با مردان دیگر می‌دانند؛از این‌رو با هر روشی شانس خود را امتحان می‌کنند و چندان قائل به حرمت‌نفس نیستند. این پیشنهاد زنان و پیشقدم شدن‌شان از یک سو جذاب و از سوی دیگر قدرتمندانه است، اما همین قدرت برای مردان ترس ایجاد می‌کند؛ احساس خطر از اینکه این زن می‌تواند چنین پیشنهادی را با دیگران نیز مطرح کند». اینکه پیشنهاد باید چگونه و در چه شرایطی باشد مهم است. البته مسئله سن و سال نیز در زنان و مردان متفاوت است. مردان از آنجا که محدودیتی در سن باروری ندارند، قید و بندی در سن ازدواج آنها را محدود نمی‌کند، حال آنکه زنان با این محدودیت روبه‌رو هستند. فارغ از میل جنسی که زنان در آن چندان جدی گرفته نمی‌شوند، ابراز این میل می‌تواند برای آنان انگ اجتماعی همراه داشته باشد. از این‌رو سعی می‌کنند آن را پنهان کنند و برای رفع این مشکلات نیاز است در نظام ذهنی مردانه بازنگری شود. ساسانی به جامعه‌ای که هویت فردی انسان‌ها به رسمیت شناخته نمی‌شود، انتقاد می‌کند و می‌گوید: «ازدواج و بچه‌دار شدن گزینه نیست، ارزش است. پس نداشتن این شرایط بی‌ارزشی است که معمولا برخورد جامعه در این موارد بسیار تلخ است. این مقاومت هزینه اجتماعی بالایی دارد. معمولا این افراد از جمع طرد می‌شوند یا در معرض متلک‌گویی‌ها قرار می‌گیرند».

این خبر را به اشتراک بگذارید