بهروز رسایلی| ممکن است کارلوس کیروش از نظر فنی مربی بزرگتری نسبت به برانکو ایوانکوویچ باشد و در قیاس با سرمربی پرسپولیس از رزومه پربارتری بهره ببرد. به هر حال او سالها مغز متفکر الکس فرگوسن در زمینه استراتژیهای دفاعی بوده و سرمربیگری در رئال مادرید را هم تجربه کرده؛ باشگاهی چنان بزرگ که حتی مربیان ناکامش هم به صرف «انتخاب» برای چنین جایگاهی از اعتبار مضاعف در دنیای فوتبال برخوردار میشوند. شاید این مسایل باعث شود کیروش از نظر استانداردهای مربیگری در جایگاهی بالاتر از برانکو قرار بگیرد، اما در حوزه مسایل اخلاقی و رفتاری دشوار بتوان چنین مزیتی برای مرد پرتغالی قائل شد. قطعا برانکو هم عیب و ایرادهای زیادی دارد، اما واقعیت آن است که مربی کروات غالبا در برخوردهای اجتماعی و حرفهایاش شخصیتی آرامتر دارد و به ندرت در پی آن است که با کسی از در تندخویی و تحقیر در بیاید.
الان 7سال از حضور کیروش در ایران میگذرد و برانکو هم با احتساب سالهای مربیگری و سرمربیگریاش در تیمملی، مجموعا حدود 10سال در ایران کار کرده؛ بنابراین حالا دیگر قضاوت درمورد اینکه کدامیک از این دو مربی خوشخلقتر و خونگرمتر هستند، کار چندان سختی نیست، اما بیایید برای اینکه در دام قضاوتهای احساسی و جانبدارانه گرفتار نشویم، پای خودمان را از این بازی بیرون بکشیم و رفتار کیروش و برانکو را با هموطنانشان مقایسه کنیم؛ آنجا که آوردگاه جامجهانی مجال خوبی برای قیاس این دو نفر در اختیارمان قرار داد. آنچه ظرف یک ماه گذشته اتفاق افتاد، تفاوتهای بنیادین رفتاری بین کیروش و برانکو را آشکار میکرد؛ آنجا که سرمربی پرتغالی با هموطنان خودش و حتی شاگردان قدیمیاش هم دچار مشکلات شدید شد، اما بین برانکو و آن دسته از کرواتهایی که او را از نزدیک میشناختند، صرفا رابطهای مبتنی بر احترام و محبت دو جانبه شکل گرفت.
کیروش حین و بعد از بازی ایران و پرتغال قشنگ از خجالت بازیکنان حریف در آمد. بهویژه حملات زننده او به کوارشما و رونالدو که در مورد بازیکن اول به مشاجره دو نفره در فضای مجازی کشید، واقعا زشت و ناامید کننده بود. کیروش حتی با فرناندو سانتوس، سرمربی تیمملی پرتغال و دوست قدیمیاش هم به مشکل خورد و خوشوبش آخر بازی به محل گلهگذاری مربی حریف تبدیل شد. کارلوس که قبل از حضور در ایران روی نیمکت همین تیم پرتغال مینشسته، از اینکه تقریبا هیچکدام از شاگردان قدیمیاش برای احوالپرسی به او نزدیک نشدهاند ابراز ناراحتی کرد. اگر فکر میکنید کیروش تیم کشورش را بهسود ایران فدا کرد و همه این دلخوریها صرفا بابت تعصب کارلوس به تیم ایران بهوجود آمده، احتمالا در اشتباه هستید. فقط کافی است برگردید و ببینید یکی مثل روی کین بهعنوان شاگرد قدیمیتر کیروش در همه این سالها چطور درمورد او صحبت کرده و چرا هیچگاه احترام چندانی برای این مربی قائل نبوده.
در نقطه مقابل اما برانکو با اینکه شخصا در جامجهانی حاضر نبود، روزهای فوقالعادهای را همزمان با این تورنمنت تجربه کرد. تیمملی کرواسی که حداقل 8بازیکن آن سابقه کار با برانکو را داشتند، در این مسابقات خوش درخشید و همه چشمها را خیره کرد. از سوی دیگر سرمربی محبوب و مورد تایید او یعنی زلاتکو دالیچ هم عملکردی عالی در جام بیستویکم داشت. پیش از این بزرگترین افتخار ملی فوتبال کرواسی، کسب مقام سومی در جامجهانی 98 فرانسه بود که خود برانکو در کادرفنی آن تیم حضور داشت، اما ایوانکوویچ از شکسته شدن آن رکورد استثنایی توسط دالیچ استقبال کرد و بارها در این مسیر برای همکار جوانترش پالسهای مثبت فرستاد. جالبتر اینکه دالیچ در مقطعی –حداقل در سطح رسانههای کرواسی- رقیب برانکو برای فتح نیمکت تیمملی بود که این رقابت را از پروفسور برد، اما حتی این شکست هم رویه برانکو را تغییر نداد. نهایتا دالیچ بعد از کسب عنوان نایبقهرمانی جهان از روسیه برای برانکو در پرسپولیس آرزوی موفقیت کرد، همانطور که لوکا مودریچ هم در میکسزون فینال با افتخار در مورد دوران شاگردیاش نزد برانکو سخن گفت. دالیچ پدیده جام و مودریچ بهترین بازیکن جام بودند و هر دو با احترام از مردی یاد کردند که با پرچم کرواسی از پای تلویزیون با همه شور و اشتیاق تیم کشورش را تشویق میکرد. بله؛ شاید کیروش از نظر فنی مربی بهتری نسبت به برانکو باشد، اما همه چیز همین نیست. واقعا همین نیست.
جایزه خوش رفتاری!
در همینه زمینه :