نخستین زندانی قصر
زندان قصر که این روزها نامش «باغموزه قصر» شده است داستانهای جالبی دارد؛ داستانهایی که بیشتر آنها حول محور زندانیان نامآشنای این زندان میچرخد. از «اصغر قاتل» و «عبدالحسین تیمورتاش» بهعنوان منفورترین مردان تاریخ این سرزمین بگیرید تا افراد خوشنامی از جمله بزرگ علوی، محمد فرخی یزدی، محمود دولتآبادی، مهدی اخوانثالث، نجف دریابندری، غلامحسن ساعدی، عزتالله انتظامی، شهید مرتضی مطهری، شهید رجایی، شهید باهنر، رهبر معظم انقلاب، آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیتالله سید محمود طالقانی و آیتالله محمدرضا مهدویکنی کهبند سیاسی این زندان را تجربه کردهاند. اما بدون شک داستان هیچکدام از این زندانیان جذابتر از داستان عجیب و غریب سرتیپ «محمد درگاهی» رئیس نظمیه تهران نیست؛ کسی که خودش زندان را ساخت و دقیقاً 2 روز بعد از افتتاح آن نخستین زندانی زندان قصر لقب گرفت.
اینطور که «نصرالله حدادی» پژوهشگر تهران قدیم میگوید: ماجرا از این قرار است که درگاهی پس از ساخت زندان در سال 1308، رضا شاه و درباریان پهلوی را دعوت میکند تا برای افتتاح به زندان بیایند. همه بهجز «علیاصغر حکمت» وزیر معارف آن دوران راهی زندان میشوند. درگاهی همه را به داخل یکی از سلولها میفرستد. همین که شاه میخواهد داخل شود تیمورتاش، وزیر دربار مانع رفتن شاه به داخل سلول میشود. شاه بیرون سلول میماند و خلاصه آن روز زندان قصر افتتاح میشود. بعد از افتتاح زندان و بازگشت درباریان به دربار، تیمورتاش به پهلوی اول میگوید اگر شما هم داخل سلول میشدید و درگاهی در را به رویمان قفل میکرد آن وقت تکلیف چه بود؟ در همان زمان علیاصغر حکمت هم از راه میرسد. رضا شاه که نگاهش به وزیر معارف میافتد میپرسد: «علیاصغر خان کجا بودی؟ چرا برای افتتاح زندان نیامدی؟»
حکمت میگوید: «مگر شاه زندان افتتاح میکند؟ شاه باید بیمارستان، پل و فضاهای عامالمنفعه افتتاح کند. زندان که باعث افتخار حکومت نیست.» همین 2 اتفاق شاه را به فکر میاندازد که نکند درگاهی از دعوتش برای افتتاح زندان، قصد و نیت دیگری داشته؛ قصد و نیتی که میشد آن را از بدنام کردن شاه در بین مردم تا یک کودتای بزرگ علیه حکومت تفسیر کرد! به همین دلیل دستور میدهد او را به زندان بیندازند و به اینترتیب سرتیپ درگاهی، رئیس نظمیه تهران نخستین زندانی زندان خودش میشود.