• دو شنبه 28 اسفند 1402
  • الإثْنَيْن 8 رمضان 1445
  • 2024 Mar 18
سه شنبه 5 دی 1396
کد مطلب : 2351
+
-

نقش اروپا و نقشه آمریکا برای فلسطین

گفت‌وگو با سعید الحاج، تحلیلگر فلسطینی

فلسطین
نقش اروپا و نقشه آمریکا برای فلسطین

سیاوش فلاح پور: 

سعید الحاج، نویسنده فلسطینی ساکن ترکیه ازجمله تحلیلگرانی است که با وجود گرایش‌های اخوانی، تحولات جاری منطقه را از منظر واقع‌گرایانه تفسیر می‌کند و مقالات او به‌طور هفتگی در بسیاری از پایگاه‌های عربی از جمله الجزیره یا الحوار منتشر می‌شود. با او درباره نقش کشورهای عربی، سازمان‌های بین‌المللی و همچنین اروپا در آینده بحران فلسطین گفت‌وگو کرده‌ایم.

اقدام اخیر ترامپ درباره قدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به باور من تصمیم رئیس‌جمهور آمریکا برای به رسمیت‌شناختن قدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل را نباید در قالب یک اقدام جداگانه و مفرد دید بلکه این تصمیم در جهت تکمیل طرحی بزرگ‌تر بوده که هدف آن، ضربه به استقرار کشورهای عربی و اسلامی است؛ استقراری که به‌خودی خود دچار ضعف و شکنندگی است. واکنش گسترده مردم در کشورهای مختلف نیز نشانه‌ای از این حقیقت است که تحولات اخیر، صرفا هویت قدس را تهدید نمی‌کند.

از دید شما مراحل بعدی این طرح چه می‌تواند باشد؟

براساس سخنان اخیر رئیس‌دفتر سیاسی حماس که مبنی بر اطلاعات بود، به‌نظر می‌رسد دولت آمریکا به‌دنبال اتخاذ گام‌های بیشتری در مسئله فلسطین است؛ ازجمله به رسمیت‌شناختن «کشور یهودی» و... رویکردی که دولت آمریکا در پیش گرفته می‌تواند زمینه را برای مسائل بسیار خطرناکی همچون مهاجرت اجباری فلسطینیان، فراتر از آنچه تا امروز صورت گرفته، فراهم کند.

عملکرد نهادهای بین‌المللی و عربی را تا این لحظه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به صراحت باید گفت اقداماتی که تا به امروز در سطح رسمی صورت گرفته، ازجمله نشست سازمان همکاری اسلامی در استانبول یا قطعنامه سازمان ملل، به طرز چشمگیری در اعمال فشار روی دولت آمریکا ناتوان بوده است. از سوی دیگر هیچ کشوری تا این لحظه از ابزار‌های دیپلماتیک یا اقتصادی خود برای فشار مستقیم بر آمریکا استفاده نکرده است. بنابراین در سطح رسمی، مانع جدی‌ای در برابر آمریکا برای حرکت در این مسیر وجود نداشته است.

بنابراین آنچه تا این لحظه صورت گرفته هیچ فایده‌ای نداشته؟

اگرچه به‌طور جدی نمی‌توان روی چنین اقداماتی در جامعه جهانی حساب باز کرد اما می‌توان دست‌کم برای عملی‌کردن همین دستاوردهایی که تاکنون حاصل شده، تلاش کرد. از دید من نتایج نشست سازمان همکاری یا قطعنامه سازمان ملل در سطح مطلوبی نبوده، اما حداقل به‌عنوان نمادی سیاسی برای مخالفت با ترامپ و به انزوا کشاندن آمریکا در سطح بین‌المللی نتیجه داشته است (به‌ویژه در جریان رای‌گیری سازمان ملل). علاوه بر تمام اینها نباید فراموش کرد هر کشوری به‌طور جداگانه ابزارهای خاص خود را برای فشار بر آمریکا در اختیار دارد؛ از کاهش سطح روابط دیپلماتیک گرفته تا لغو قراردادهای کلان تسلیحاتی و... به هر حال آمریکا باید بفهمد این اقدامات شعاری نبوده و واقعا قدس خط قرمز این کشورهاست. البته من به تفاوت چشمگیر میان ابرقدرتی همچون آمریکا و کشورهای عربی-اسلامی آگاهم، اما بعضی اقدامات سیاسی یا حتی اقتصادی برای اعمال فشار بر این کشور شدنی است.

نقش تشکیلات خودگردان در این صحنه چیست؟

فکر می‌کنم تشکیلات خودگردان در شرایط فعلی بیش از هر طرف دیگری در سطح سیاسی قادر به اعمال فشار است. البته این نهاد اهرم‌های بسیار محدودی در دست دارد، اما با توجه به نقش آن در مذاکرات صلح و ارتباطاتی که در اختیار دارد، صرفا با نوعی بازنگری در روابط سیاسی خود یا همکاری‌های امنیتی با اسرائیل و... می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. تداوم اصرار مقامات تشکیلات بر پایان نقش آمریکا به‌عنوان میانجی یا عدم‌ملاقات با مقامات دولت آمریکا در این راستاست.

آیا خیابان عربی توانایی خاصی برای مقابله با طرح آمریکا دارد؟

بدون شک خیابان‌های عربی و اسلامی، به‌ویژه خیابان فلسطینی و باز هم به‌طور مشخص کرانه غربی، قوی‌ترین جریان برای اعمال فشار بر اسرائیل (به‌طور مستقیم) و آمریکا (غیر مستقیم) است. جریان اعتراضی کنونی درصورت مدیریت می‌تواند وارد مرحله انتفاضه شده و فشار جدی بر طرف مقابل وارد کند، همانطور که پیش از این در مسئله گیت‌های امنیتی در مسجدالاقصی و مقاومت مردمی علیه این طرح به خوبی دیده شد. از سوی دیگر سایر جوامع عربی و اسلامی نیز نقش بسیار مهمی در نمایندگی صدای خیابان‌های فلسطین و روشنگری افکار جهانی بر عهده دارند.

مواضع اروپا در مخالفت با آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از دید من تغییر اساسی در مواضع اروپا نسبت به مسئله فلسطین رخ نداده و ریشه اصلی اختلاف اروپایی‌ها با آمریکا را در شخص ترامپ و روش اعلام این تصمیم می‌دانم؛ نه ماهیت آن. به هر حال موضع رسمی اروپا، حمایت از راه‌حل دو کشوری است، آن هم نه لزوما براساس مرزهای 1967، بلکه هر مرزی که در جریان مذاکرات صلح بر آن توافق شود و با توجه به موقعیت ضعیف فلسطین در مذاکرات، نتایج آن قابل پیش‌بینی است. بنابراین جایی برای حساب باز کردن روی اروپا در درازمدت نیست و تنها می‌توان از اختلافات پیش‌آمده بین اروپا و آمریکا به نفع فلسطین استفاده کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید