• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 20 تیر 1397
کد مطلب : 22764
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی


  راوی:‌ روایت کننده،‌ بازگو کننده صحنه و ماجرا.

  رد کسی را گرفتن: قدم به قدم تعقیب کردن، دنبالش رفتن («زاغ سیاشو چوب زدن»).

  رشته برشته: نوعی شیرینی که با آرد برنج، سفیده تخم‌مرغ و خاکه قند درست می‌کنند.

  رو انداختن: خواستن، تمنّا داشتن، دست به دامن شدن.

  رو حوضی: تخت حوضی، نمایش سنتی و موزیکال تهران.

  زبون چرب و نرم: کسی که زبان شیرین و دلنشینی دارد، خوش سر و زبان.

  زدن تو خال: به هدف زدن، حرفی را درست و به موقع گفتن.

  زو: نوعی بازی و ورزش. (الکم دولکم، چرخ و فلکم، نون و نمکم، علی زو...)

  صاب‌نظر: بلندنظر، آگاه، بینا، باریک‌بین.

  صبح به صبح: صبح‌ها، هر روز صبح، از این صب به اون صب.

  صرافت: یادآوری، توجه دادن، توجه کردن، پی بردن، آگاهی.

  صورت‌سازی: آرایش، بزک، گریم، چهره‌پردازی.

  صیفی‌جات: هندوانه، خربزه، خیار، بادمجان، کدو، ...

  ضَجّه‌موره: شیون، ناله جانسوز (همچنین: زنجموره).

  ضربه: کوفتن، زدن، از پا درآوردن.

  ضیافت: مهمانی، مهمان‌داری.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید