• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 20 تیر 1397
کد مطلب : 22643
+
-

3 حلقه ناهمخوان بوم‌گردی استان

روستاییان، گردشگران و تورگردانان این 3 حلقه هستند که با یک استراتژی مشخص عمل نمی کنند

محیط ‌زیست
3 حلقه ناهمخوان بوم‌گردی استان

مینا رضایی| گرگان ـ خبرنگار:

چند سالی است از مطرح شدن نام گلستان به عنوان کانون اکوتوریسم ایران می‌گذرد. عنوانی که در چند سال اخیر، به دلیل منابع بکر و ویژه گلستان در عرصه‌های سرزمینی و روستایی توانسته است خودش را تا حدود تبدیل شده به قطب اکوتوریسم ارتقا دهد. بخشی از صنعت گردشگری این روزها در حال فراگیر شدن و تعمیم پیدا کردن به تعداد قابل توجهی از روستاهای استان است. اما برخی کارشناسان معتقدند این فرایند به دلیل حساسیت‌های ویژه نباید با شتاب و تعجیل پیش برود. «همام عمادی‌راد»، کارشناس ارشد جغرافیای گردشگری، یکی از این کارشناسان است که نظری همسو با صاحب‌نظران محیط‌زیستی دارد. گفت‌وگوی همشهری را با او بخوانید. 


بسیاری عنوان اکوتوریسم را طبیعت‌گردی معنی می‌کنند، به نظر شما این تعریف درست است؟ 

اکوتوریسم واژه‌ای است که در ایران غلط معنا شده است. آیا هر فعالیتی که در طبیعت انجام می‌شود طبیعت‌گردی است؟ و به صرف اینکه مردم در یک منطقه جنگلی و یا طبیعی برای پیک‌نیک می‌روند می‌توان به این کار عنوان اکوتوریسم را عنوان کرد؟ این در اصل طبیعت‌گردی است و اکوتوریسم نیست. ما در ایران یک «کمیته ملی طبیعت‌گردی کشور» داریم که زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی است. تمام دستگاه‌های متولی این کار از جمله سازمان‌های محیط‌زیست و جنگل‌ها در آن نماینده دارند. جالب اینجاست که در ترجمه کمیته ملی طبیعت‌گردی می‌بینید که نوشته «کمیته ملی اکوتوریسم» در حالی که این هم درست ترجمه و معنا نشده است. 
طبیعت‌گردی یعنی نوعی گردشگری که در طبیعت اتفاق می‌افتد. بنابراین، شما وقتی یک گردشگر را به طبیعت وارد می‌کنید 2 پدیده با هم ارتباط پیدا می‌کنند. یکی صنعت گردشگری که سازمان‌های مسئول و جوامع میزبان در آن دخیل هستند و دیگری طبیعتی که از این سفر اثر می‌گیرد. شما می‌خواهید گردشگر را به محیط طبیعی بیاورید و اگر ملاحظات لازم را در نظر نداشته باشید، اتفاق‌های ناخوشایندی رخ می‌دهد مانند آتش‌سوزی‌های زیادی که در مناطق حساس محیط‌زیستی نظیر پارک ملی گلستان بر اثر ورود غیرمسئولانه گردشگران رخ می‌دهد. 

به نظر شما تعریف اکوتوریسم چیست؟ 

ما اکوتوریسم را بسیار فراتر از یک فعالیت عادی می‌دانیم. الان ما 2 تعریف رایج از این واژه داریم که یکی تعریفی است که اتحادیه جهانی حفاظت IUCN دارد و دیگری از آنِ «انجمن بین‌المللی اکوتوریسم» است. اما اگر بخواهیم معنای درست‌تری از واژه «اکوتوریسم» ارائه بدهیم به جای «طبیعت‌گردی» بهتر است از واژه «بوم‌گردی» استفاده کنیم. بوم به معنای محیط و سرزمین معنا می‌دهد. اکوتوریسم یک حرکت مسئولانه است و معمولا در محیط‌هایی انجام می‌شود که بکرتر باشد، ولی الزامی برای بکر بودنشان وجود ندارد. دوم اینکه مجموعه فعالیت‌هایی است که نه تنها بر محیط تاثیر منفی چشمگیری نمی‎گذارد، بلکه باید باعث بهبود محیط هم بشود. نکته بسیار کلیدی‌تر اینکه ما می‌گوییم اکوتوریسم باید فعالیتی باشد که به اقتصاد محلی مستقیما کمک کند یعنی شما نمی‌توانید مثلا در پارک ملی گلستان یک تور برگزار کنید اما همه فاکتورهای خوراک و غیره را از مبدأ فراهم کنید. این اکوتوریسم نیست. باید بیشتر نفع اکوتور به جامعه محلی برگردد و جامعه محلی این انگیزه را داشته باشد که از منابع خودش استفاده کند به نحوی که مطمئن باشد در طول سال بازدیدکننده دارد که هم درآمدزاست، هم به فرهنگش احترام می‌گذارند و هم مانع تخریب طبیعتش می‌شوند. اتفاقی که با وجود تلاش‌های گسترده همچنان به موفقیت نرسیده است.

برای اجرای صحیح اکوتور چه راهکارهایی وجود دارد؟ 

اگر بخواهیم اکوتوریسم را در جایی مثل ایران یا در همین استان خودمان تعریف کنیم، به ملزوماتی نیاز داریم که البته می‌توانم بگویم استان گام‌های خوبی در این زمینه برداشته است. گام‌هایی که هرچند خوب است، اما کافی نیست. قبلا هم گفتم که باید به اکوتورسیم به عنوان یک پدیده بین بخشی نگاه کنیم. پس نمی‌توانید در حوزه اکوتوریسم بدون فراهم نبودن سایر زیرساخت‌ها بخش خودتان را قوی کنید. این معضلی است که استان از آن رنج می‌برد. اگر بخواهیم اکوتوریسم را در همین استان خودمان تعریف کنیم، باید بگوییم یک جامعه مهمان داریم، یک جامعه میزبان و یک حلقه واسطه به عنوان کارگزار و تورگردان. حال باید دید جامعه میزبان را چگونه باید آموزش بدهیم که اولا توجیه شود این گردشگران با چه هدفی و برای چه به اینجا می‌آیند؟ دوم اینکه باید یاد بگیرد چگونه با این‌ افراد رفتار کند؟ جایگاه فرهنگ محلی خودشان چیست؟ زیرساخت‌های مناسب برای اقامت اکوتوریست‌ها را در همان کلبه‌ها و خانه‌های محلی ــ نه هتل ــ فراهم کند.

مباحث محیط‌ زیستی به آنان آموزش داده شود تا بتواند انتظارات اکوتوریست را برآورده کند. جامعه مهمان هم باید آموزش ببیند که مثلا منطقه جنگلی که قرار است وارد شود چه گونه‌ها و چه ارزش‌هایی دارد، تعامل‌های بین مردم محلی و محیط‌زیستشان چیست، در آنجا چگونه باید رفتار کند، چگونه لباس بپوشد و به چه نحوی با آنها حرف بزند و چه‌چیزی باید بخرد و چه باید بگوید. خود آن تورگردان یا کارگزار باید چه آموزش‌هایی ببیند تا گردشگران را درست و علمی مدیریت کند و یک سفر اکوتوریستی انجام بدهد. در واقع سازمان‌های متعددی درگیر هستند تا زیرساخت‌های لازم فراهم شود. می‌توانم بگویم که امروز جامعه محلی در گلستان بیش از جامعه مهمان توجیه شده است. جامعه محلی را باید شوراهای روستایی و دهیاری‌ها، آموزش‌وپرورش، رسانه ملی و... با هماهنگی یکدیگر آموزش بدهند. توجیه جامعه محلی و بازاریابی در این زمینه مهم‌ترین اقدام است. برنامه‌ریزی برای اکوتوریسم بسیار پیچیده و بلندمدت است و برای فراهم آوردن زیرساخت‌ها از جمله همین آموزش‌های فرهنگی منابع انسانی و فنی به یک پروسه درازمدت و همه‌جانبه نیاز داریم. بنابراین این مقوله علاوه بر اینکه تعریف خاص خودش را دارد، پیچیدگی‌های خاصی نیز دارد. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید