• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 5 تیر 1397
کد مطلب : 21029
+
-

خواست و توانست

داستان «آزاده براری» که از مددجویی تا کارآفرینی را با سربلندی پشت سر گذاشته است

مهتاب مظفری سوادکوهی|  ساری - خبرنگار:


«آزاده براری» یک زن سرپرست خانوار است که به همراه تنها فرزندش زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. او که خود را تنها با یک چرخ خیاطی راه‌اندازی کرده، امروز توانسته است برای 15 زن سرپرست خانوار دیگر شغل ایجاد کند. به کارگاهش که می‌رویم با انبوهی از پارچه و نخ، چندین دستگاه چرخ خیاطی صنعتی، دستگاه‌های برش و پاکدوزی مواجه می‌شویم و کیسه‌هایی که ویژه نگهداری سفارش‌های مشتریان است. وجود کارگاه در یکی از مناطق حاشیه‌ای قائمشهر حکایت از هزینه‌های سنگین کسب و کار در مرکز شهر دارد و البته پشتکار بانویی که آستین بالا زده تا از رقابت در بازار پوشاک عقب نماند. 
این بانوی کارآفرین که در سال‌های نه چندان دور زیر پوشش کمیته امداد شهرستان قرار داشت و از مشکلات فراوان معیشتی رنج می‌برد، امروز به پشتوانه همت و اراده خود از دایره حمایت این نهاد خارج شده و به جمع خیران شهر پیوسته است. 
براری و پدرش را در همان ماه‌های اول تولد از دست داده است. مادرش که تنها قیم خانواده بود به تنهایی بار سنگین زندگی را به دوش کشید و او هم بعد از گذراندن دوران تحصیل تا مقطع دیپلم متوسطه ازدواج کرد. اما این ازدواج دوام چندانی نداشت. در شرایط روحی نامناسب، مادرش را هم از دست داد. با مشکلات معیشتی فراوانی دست و پنجه نرم ‌کرد و برای سیر کردن شکم تنها فرزندش به کارهای زیادی دست زد. راهی جز مراجعه به کمیته امداد امام خمینی(ره) برای‌ او نمانده بود. به خاطر علاقه زیاد به خیاطی دوره‌های متعدد خیاطی را گذراند و در رشته‌های نازک‌دوزی، ضخیم‌دوزی و لباس‌های مجلسی و عروسی به صورت حرفه‌ای کار می‌کرد تا اینکه با حمایت کمیته امداد امام(ره) توانست مسیر موفقیت را بیابد و در پیش بگیرد. 


به عنوان یک زن سرپرست خانوار در آغاز کار چه چالش‌هایی را تجربه کردید؟

دوره‌های مختلف خیاطی را گذراندم و سال 1382 از سازمان فنی ‌و‌ حرفه‌ای مجوز رسمی گرفتم. در آن سال‌ها تنها تک‌دوزی می‌کردم، درآمدم کم بود و در پرداخت اجاره منزل مشکل داشتم. نمی‌توانستم مکان مناسبی برای خیاطی اجاره کنم. اتاق پسرم کارگاهم بود و در برخی موارد حتی برای پرو لباس به منزل مشتریان می‌رفتم. به عنوان یک زن سرپرست خانواده در جامعه مشکلات زیادی داشتم. شرکت‌ها به من اعتماد نمی‌کردند، اعتبار بانکی هم نداشتم.  اما کم‌کم اجناسم به دلیل کیفیت بالا و پایین بودن قیمتشان شناخته شدند و در بازار پوشاک جا باز کردند. از تک‌دوزی به سری‌دوزی روی آوردم و سفارش‌های متعددی از شرکت‌ها، ادارات و سازمان‌های دولتی و غیردولتی دریافت کردم که برای پاسخگویی به آنها نیازمند مکان و تجهیزات مناسب بودم. برای دریافت تسهیلات به کمیته امداد مراجعه کردم. سال 1392 توانستم 15 میلیون تومان وام بگیرم. با این وام چند دستگاه چرخ خیاطی صنعتی خریدم و مغازه‌ای در حاشیه شهر اجاره کردم. بعد از مدتی سفارش‌های بیشتری گرفتم. تا اینکه در سال 1394 یک وام 20 میلیون تومانی دیگر از کمیته امداد گرفتم و 3 چرخ دیگر به کارگاه خود اضافه کردم. 

با راه‌اندازی کارگاه چندین فرصت شغلی هم برای خانم‌ها ایجاد کردید. اولویت شما در انتخاب نیروها چه بود؟

ابتدا 2 نفر از اعضای خانواده و بستگانم را که کمک زیادی در راه‌اندازی این کارگاه به من کرده بودند، دعوت به کار کردم اما بعدها 15 بانوی دیگر نیز جذب کردم که 5 نفرشان سرپرست خانوار هستند. برای من اولویت در انتخاب نیروهای کارگاه زنان رنج‌کشیده‌ای هستند که مثل یک مرد بار زندگی را به دوش می‌کشند. 

فکر می‌کنید کارگاه شما تا امروز چقدر موفق بوده است؟

احساس رضایت انسان‌ها درونی است. بانوانی مثل من که تلاش می‌کنند کشتی شکسته زندگی خود را به ساحل نجات برسانند حتما از رضایت درونی بالایی برخوردارند. امروز که حتی مردان خانواده برای مدیریت زندگی به زحمت می‌افتند، زن‌های سرپرست خانواده باید با بالا بردن درجه ریسک‌پذیری خود اراده بیشتری به خرج دهند و ثابت کنند که هیچ موفقیتی غیرممکن نیست. 

به فکر گسترش کارگاه هم هستید؟

بله. با همه مشکلاتی که هست، می‌توانم در صورت حمایت بیشتر نهادهای دولتی و دریافت تسهیلات بیشتر ظرفیت اشتغالزایی کارگاه خود را از 15 نفر به 150 نفر برسانم و همتراز شرکت‌های بزرگ تولید پوشاک در کشور دست به تولید بزنم. اگر شعار امسال «حمایت از کالای ایرانی» است، تحقق آن تنها با حمایت از کارآفرینان و تولیدکنندگان داخلی میسر می‌شود. 

شما به خواست خود از پوشش کمیته امداد خارج شدید و اکنون یک بانوی خیّر هستید. چطور این هدف میسر شد؟

کسی که توان مدیریت زندگی خود را به دست می‌آورد باید قدر آن را بداند و تجربیات خود را در اختیار دیگران قرار بدهد. 
زن‌های رنج‌کشیده‌ مثل من در جامعه امروز فراوانند. تمام تلاش من این است که اگر نیازمندی به کارگاهم مراجعه ‌کند، دست خالی بیرون نرود، حتی اگر در قالب اهدای یک دست
 لباس باشد. 

انتظارتان از مسئولان چیست؟

 انتظار ما از مسئولان دیده شدن و باور داشتن زنان سرپرست خانوار و حمایت همه‌جانبه از آنهاست. من امروز برای گرفتن سفارش‌های متعدد و دادن چک‌های مدت‌دار به مشتریان با مشکلات زیادی مواجه هستم که نظیر این مشکل در تمام مشاغلی که به نوعی مرتبط با بانوان سرپرست خانوار است، مشاهده می‌شود. 

ضمنا از کمیته امداد شهرستان که صادقانه مرا در رسیدن به اهدافم یاری کرد و در دست‌اندازهای اداری و حقوقی گرفتار نکرد، کمال تشکر را دارم. از خانواده‌ام، پسرم و سایر بستگان و عزیزانی که در این راه خطیر از من حمایت کردند هم قدردانی می‌کنم. به امید روزی که هر مددجوی ایرانی بتواند یک خیّر باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید