• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 5 تیر 1397
کد مطلب : 21028
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی


  ابو طیاره: اتومبیل قراضه، فکسنی و از رده خارج.

  اُجاق کور: بدون فرزند (همچنین: بی‌زاغ و زوغ).

  باد هوا شدن: تباه شدن، از بین رفتن، نیست و نابود شدن.

  بار و بندیل: اسباب و اثاثیه و مایحتاج سفر و گردش.

  بادیه: کاسه مسی، کاسه کب‌دار.

  پاپس کشیدن: پس رفتن، عدول کردن، عقب کشیدن، ادامه ندادن.

  پاتک: عکس‌العمل، واکنش.

  تاپو: خمره سفالی خیلی بزرگ و جادار برای نگهداری گندم و آرد.

  تابش بده: بپیچونش به هم، بچرخونش.

  جا خوش کردن: ماندگار شدن (همچنین: تلپ شدن؛ کنگر خوردن و لنگر انداختن).

  جخت: لحظه‌ای پیش، دمی پیش.

  خاصه خرجی: بریز و بپاش، بی‌حساب بخشیدن.

  خاطرجمعی: اطمینان پیدا کردن، مطمئن بودن.

  خاک تو گور: نوعی نفرین زنانه، ذلیل شده، فلک زده، بدبخت.

  داد کسی درآمدن: از کوره در رفتن، بسیار عصبانی یا ناراحت شدن و داد و بیداد راه انداختن.

  داردار کردن: داد کشیدن، هوار زدن، عربده کشیدن.

  داغ دل: دل شکسته، اندوه سخت.

  راست کار: مناسب، ‌به درد خور.

  رام شدن: خو گرفتن، آشنا شدن، الفت گرفتن.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید