سر در زباله
حسین رفیعی| بازیگر تئاتر و تلویزیون:
یکی از دغدغههایم در شهر تهران بچههای کار هستند اما من اسم آنها را بچهها یا کودکانکار نمیگذارم. این پرسش برایم مطرح است که چرا تعداد زبالهگردها اینقدر در شهر تهران زیاد شده؟ چرا باید بچههای کار زیاد باشند؟ البته من نام زبالهگردها را به بچههای کار تغییر نمیدهم. کودکانکار در حقیقت کودکانی هستند که در روستاهای بزرگ و کوچک در کارخانهها کار میکنند البته از سن پایین و به جای اینکه تحصیل کنند، حقوق میگیرند و فنی را میآموزند. کار کردن در کارخانههای صنعتی با زیرو رو کردن زبالهها متفاوت است.
من نمیدانم که این بچهها در زبالهها دنبال چه میگردند! اگر شهرداری با سیستمهای مکانیزه، پسماند را مدیریت کند تلاش در زمینه تفکیک پسماند نیز مؤثر میافتد. از سوی دیگر ما ایرانیها دورریزمان زیاد است و جزو پرمصرفترین مردمان کره زمین به حساب میآییم. بهطوری که شاید هر خانواده ماهی 400 تا 500 هزار تومان پسماند داشته باشد، اعم از آنچه میتواند تبدیل به کود، کاغذ یا لوازم پلاستیکی شود. تعداد این بچههای زبالهگرد در شهر زیاد است و معمولا آدمهایی پشت صحنه هستند که آنها را سرپرستی میکنند.
در واقع آنها را استثمار میکنند. در منطقه شمسآباد هر روز این صحنه را میبینم. هم ظاهر این محدوده بسیار زشت و از ریخت افتاده است و هم تعدادی بچه، هر روز 200 تا 300 کیسه بزرگ را از میان این زبالهها جابهجا میکنند. هیچکس پی جوی این موضوع نیست که بچهها کجا میروند و با چه کسانی ارتباط دارند یا وارد چه باندهایی میشوند و بعدها به چه بزهکاریهایی آلوده خواهند شد. از سوی دیگر وقتی به موضوع بهطور دقیق و همه سویه بنگریم در خواهیم یافت که در آینده نزدیک تعداد قابل توجهی از همین بچهها آلوده بزه میشوند و نیروی انتظامی و دستگاههای مربوطه با صرف هزینه هنگفت باید بزهکاری آنها را بهعنوان آسیب اجتماعی ترمیم کنند.
از دیگر سو امروز حتی اتباع خارجی هم دنبال زبالهها و تفکیک پسماندند. موضوع زبالهگردها دامنهدار است. هر روز در شهر بچههایی را میبینم که با ظاهر آلوده تا کمر در سطلهای زباله خم شدهاند. این برای شهر من زشت و زننده است. شهرداری باید این زبالهگردها را سامان دهد، مکان مشخصی در اختیارشان بگذارد و حقوق مکفی به آنها بپردازد. باید اشخاصی را به کار بگیرد تا شهر اینقدر درگیر تفکیک زباله توسط بچهها نباشد. به نظرم این کار باید انجام شود و راه چاره دیگری وجود ندارد.