• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 24 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 16101
+
-

نوا‌های لایق مخاطب ایرانی

نوا‌های لایق مخاطب ایرانی

نسیم قاضی‌زاده:

خاطرم هست که سال2013 برای سخنرانی در یک کنفرانس موسیقی به کشور دوست و همسایه دعوت شده بودم. در راه بازدید از یکی از اماکن تاریخی، یکی از همکاران ترک که مدرس دانشگاه بود و طبیعتا باید با مسائل روز مربوط به کشورمان به دلیل همسایگی و فاصله هوایی دوساعته با ایران آشنایی می‌داشت سوالاتی از من پرسید که باورکردنش دشوار بود. نمی‌دانم می‌توانست ایران را با کدام کشور محروم و بی‌فرهنگ و بی‌ثروتی اشتباه گرفته باشد اما صادقانه سوالاتش را درباره آدم‌ها و موقعیت‌هایی که تصور می‌کرد در ایران وجود دارد مطرح می‌کرد. همکار دیگر یونانی‌ام هم به او پیوست و او هم پرسش‌ها و برداشت‌هایی مشابه از وضعیت ایران داشت. زمانی که مشغول ارائه توضیحات به آنها بودم و تلاش می‌کردم تصویر تقلبی ارائه‌شده از ایران در رسانه‌ها را اصلاح کنم نمی‌توانستم تعجبم را کتمان کنم. در عصری که همه حتی آدرس خانه‌هایشان را هم با کمک اینترنت و اپلیکیشن‌های موبایل پیدا می‌کنند چرا این دوستان فرهنگی که تازه در کشورهای همسایه می‌زیستند تلاش نکرده بودند این تصویر قلابی را درست کنند؟ آن زمان تنها به این می‌اندیشیدم که کاش می‌شد این دوستان با سفر به ایران حداقل تصویر ذهنی‌شان را روتوش کنند.

سال‌ها قبل بحث دیپلماسی فرهنگی و گفتمان بین‌المللی در عرصه هنر از اصلی‌ترین مباحثی بود که در محافل مختلف درباره آن صحبت می‌شد. همچون بسیاری از عناوین برای این موضوع هم کنفرانس‌هایی برگزار شد و سخنرانانی هم در این‌باره سخنرانی کردند.اما در دولت نهم و دهم، هم اصل و هم فرع این امر به‌صورت عملی زیر سوال رفت و در حد همان بحث باقی ماند. اما طی 4سال گذشته بار دیگر این حضور و این تفکر پیگیری شده است تا آنجا که این روزها در گوشه و کنار شهر هنرمندان مختلف خارجی در حوزه‌های متفاوت- از سینما گرفته تا موسیقی و هنرهای تجسمی - در تهران حضور دارند و توریسم فرهنگی را جان دیگری بخشیده‌اند. یکی از مهم‌ترین نکاتی که باید به آن اشاره کرد این است که این هنرمندان برخلاف سال‌های قبل، از میان هنرمندان مهجور و گمنام نیستند و هرکدام شهرتی جهانی دارند که این مسئله قطعا می‌تواند در زمینه شناختن ایران فرهنگی و ایران تاریخی راهگشا باشد.

شنیدن پیامدهای حضور آنها در ایران که این روزها همچون بیشتر این سال‌ها در هاله‌ای از غبارهای ناسالم رسانه‌ای دنیا قرار دارد از زبان خودشان چیز دیگری است.

به‌تازگی جشنواره جهانی فیلم فجر با حضور مهمانانی معتبر برگزار شد که در جریان آن، اهالی موسیقی از جمله ای.‌ای رحمان- آهنگساز دو اسکاری و سازنده موسیقی متن فیلم‌های اخیر مجید مجیدی- همچنین نیکولا پیووانی‌ -آهنگساز آثار آنتونیونی- در تهران حاضر شدند و ورک‌شاپ یا کنسرت‌های کوچک برگزار کردند. اما آشنایی آنها از نزدیک با فضای سینما و فرهنگ و هنر ایران، همچنین مراوداتی که با هنرمندان ایرانی داشتند، قطعا بسیار مهم‌‌تر از ر‌ویدادهایی بود که در آنها حضور یافته یا به بهانه آن آمده بودند.



رحمان که به واسطه مجیدی برای چندمین بار در تهران حاضر شده بود حالا دیگر با ایران و فرهنگ ایرانی آشنایی خوبی پیدا کرده تا آنجا که حتی گروه‌های کوچک و بزرگ ایرانی‌ اطراف لس‌آنجلس را هم می‌شناسد و با اصطلاحات ایرانی آشناست. او که تا پیش از سال2012 تنها چند فیلم از کیارستمی را روی پرده سینماهای کشورش هند تماشا کرده بود حالا با بیشتر کارگردانان ایرانی، تم و همچنین درونمایه‌های آثار آنها آشناست. او حالا آماده است که اگر کارگردان ایرانی دیگری جز مجیدی هم به او پیشنهاد همکاری بدهد، آن را بررسی کند و به کارهای مشترک با سینمای ایران ادامه دهد.

علاوه بر اینها لودویکو آینائودی- آهنگساز برجسته ایتالیایی- اوایل اردیبهشت برای بیش از 9 هزار نفر روی صحنه رفت. این نخستین بار بود که این آهنگساز و نوازنده که شهرت جهانی دارد و از اصلی‌ترین هنرمندان حامی محیط‌زیست است به تهران می‌آمد و در تالار وزارت کشور روی سن می‌رفت و ساز می‌زد. آینائودی نیز همچون رحمان علاقه فراوانی دارد که با سینماگران ایرانی کار کند و از اینکه هموطن دیگرش پیووانی هم در این ایام در تهران حضور داشت متعجب بود. او به همراه گروهش به تهران آمد و کنسرتی به‌یاد ماندنی برگزار کرد. کیفیت صوتی این کنسرت یکی از نکات بسیار قابل توجه آن بود که لازم است صدابرداران ایرانی هم به آن توجه ویژه داشته باشند. کمتر کنسرت ایرانی‌ای در این سالن از چنین کیفیت صدایی برخوردار بوده است. باید دید حساسیت‌های این آهنگساز و نوازنده چه بوده که کیفیت صدای اجرای او در یک سالن مشابه با همتاهای داخلی‌اش متفاوت بود. بهره‌گیری از تصاویر مدرن در بک‌گراند صحنه و همین‌طور نورپردازی متفاوت و هماهنگ با صحنه‌آرایی از جذابیت‌های دیگر این کنسرت بود. قطعا گوش مخاطبِ مشتاق ایرانی لیاقت این کیفیت را دارد آن هم در شرایطی که هزینه گزافی برای حضور در کنسرت‌ها می‌پردازد.

از اینها گذشته، بی‌شک این حق ابتدایی شنونده ایرانی است که موسیقی موسیقی‌دانان بین‌المللی را به‌صورت زنده بشنود و خوشبختانه مدتی است که با حضور چنین موسیقی‌دانانی از جمله شیلر، کلایدرمن و... باب چنین اتفاقاتی باز شده و یادآور روزهای خوش حضور ژیوان گاسپاریان و امثالهم است. سال گذشته نیز حضور پیانیست‌های کمپانی «ای‌سی‌ام» در تهران که به جادوگران پیانو شهره‌اند از همین دست اتفاقات بود.

حضور چنین موسیقی‌دانان مشهوری در ایران طی 2 سال گذشته از آن دست اتفاقاتی است که می‌تواند حداقل اندکی از غباری را که رسانه‌های غربی بر چهره ایران نشانده‌اند بزداید.

رحمان، کلایدرمن، شیلر، آینائودی، کریس د برگ، گاسپاریان و امثالهم هرکدام سفرایی هستند که می‌توانند مملکتی را از گمراهی‌های مرسوم درباره فضای ایران برهانند. امیدوارم مدیران و تهیه‌کنندگانی که به حضور آنها همت گمارده‌اند عمرشان دراز باد و سرمایه‌شان افزون.

این خبر را به اشتراک بگذارید