• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
سه شنبه 11 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 14461
+
-

بازخوانی جزئیات اجتماعی جرم‌وجنایت در تهران عصر قاجار

دزدی؛ پربسامدترین بزه

دزدی؛ پربسامدترین بزه

مهدی یساولی

«هرگاه تاجری به مسافرت برود هرچند این سفر ماه‌ها به طول انجامد، تنها در مغازه خود را می‌بندد، آن را قفل می‌کند و مهر خود را روی نخی که دور قفل پیچیده است می‌زند. مال‌الاجاره مدتی را که در سفر است از پیش می‌پردازد و دیگر می‌تواند اطمینان داشته باشد که هنگام بازگشت همه‌‌چیز را به همان صورت، دست‌نخورده سر جای خود خواهد یافت». این روایت ادوارد یاکوب پولاک-پزشک اتریشی دارالفنون و دربار ناصرالدین‌شاه قاجار- می‌تواند نگرشی جالب درباره وضعیت امنیت اجتماعی ایران یا دست‌کم پایتخت را در میانه‌های روزگار قاجار  بنمایاند. این دیدگاه البته با پذیرش همه تاریخ‌نگاران به‌ویژه جهانگردانِ سفرنامه‌نویس روبه‌رو نمی‌شود. پاره‌ای از آنان گزارش‌هایی درباره وضعیت نامناسب امنیت و انتظام شهرها و در این میانه پایتخت داده‌اند اما داده‌های تاریخی درباره جزئیات این مسئله- به‌ویژه از جنبه اجتماعی- اندک است. منصوره اتحادیه (نظام‌مافی)- تاریخ‌نگار و نویسنده- در کتاب «اینجا طهران است؛ مجموعه مقالاتی درباره طهران، 1344-1269ه.ق» یکی از نوشتارهای کتابش را به پژوهشی جذاب با نام «جنایت و مکافات؛ مسئله امنیت در تهران عصر ناصری و وظایف پلیس» اختصاص داده است. او این پژوهش را بیشتر برپایه کتاب «گزارش‌های نظمیه از محلات طهران؛ راپورت وقایع مختلفه محلات دارالخلافه (1305-1303هجری قمری)» به سرانجام رسانده است.

این کتاب آگاهی‌هایی ارزشمند درباره شیوه کارکرد ساختار نظمیه نوین در میانه‌های روزگار قاجار دربردارد. از دریچه این گزارش‌ها می‌توان نمایی جذاب از وضعیت جرائم، تخلفات و مفاسد اجتماعی در آن روزگار دریافت. این مسئله آنجا بیشتر اهمیت می‌یابد که چنین داده‌های تاریخ اجتماعی‌ای در دیگر منابع تاریخی به دشواری به‌دست می‌آید یا نایاب است.اما نظمیه نوین در میانه‌های دوره قاجار چگونه پیدا شد؟ نظم و امنیت اجتماعی پایتخت قاجار تا پیش از آن دوران چگونه برپا می‌شد؟ انسیه شیخ‌رضایی و شهلا آذری- پژوهشگران و نویسندگان کتاب گزارش‌های نظمیه از محلات طهران؛ راپورت وقایع مختلفه محلات دارالخلافه (1305-1303هجری قمری) - در مقدمه این بررسی ارزشمند تاریخ اجتماعی ایران در روزگار معاصر در این‌باره نوشته‌اند: «تا پیش از تاسیس نظمیه در تهران، امور انتظامی شهر تحت اختیار حاکم تهران بود. هر حاکم یک معاون یا پیشکار داشت که اصطلاحا به وزیر معروف بود و کلانتران زیرنظر وزیر  و کدخدایان هر محل هم تحت انقیاد کلانتران بودند. انتظامات داخله تهران به‌عهده قراولخانه‌های هر محله بود.

دستگیری خاطیان و بزهکاران به‌عهده تشکیلات فوق‌الذکر قرار داشت و در امور شهرداری‌ها نیز دخالت می‌کردند». پاره‌ای رخدادها و ناامنی‌ها تا پیش از شکل‌گیری نظمیه در روزگار ناصرالدین‌شاه، گویا زمینه‌ای مناسب برای این دگرگونی مهم در آن زمانه پدید آورد؛ نظمیه نوین از این بستر پدیدار شد. شیخ‌رضایی و آذری در این‌باره چنین روایت کرده‌اند: «در پی بروز قحطی در سال‌های 1287و 1288ه‌.ق و نارضایتی عمومی و از طرفی رابطه کلانتران شهر با لوطیان و اوباشان و عدم‌توانایی کلانتران در مقابله با آنها، سعی شد تغییراتی در وضعیت نیروهای انتظامی داده شود». سفر دوم شاه قاجار به فرنگ، دستاوردی مهم در این زمینه داشت؛ «وی که در سفرهای خود وضعیت انتظامی شهرهای اروپایی را از نزدیک دیده بود در سفر دوم خود به سال 1295ه.‌ق در اتریش درخواست کرد افسری جهت تشکیل اداره پلیس به ایران گسیل شود. بدین‌منظور 3ماه بعد کنت دومونت فرت راهی ایران شد.» کنت اتریشی ساختاری نوین برای نظم و انتظام گستره اجتماعی پایتخت پایه گذاشت. گفت‌وگو با دکتر منصوره اتحادیه (نظام‌مافی) نه‌تنها ما را با این ساختار آشنا می‌کند، که داده‌هایی جذاب درباره وضعیت امنیت اجتماعی و جزئیات جرائم جامعه ایران در روزگار ناصرالدین‌شاه قاجار، همچنین شیوه کنش‌ها و واکنش‌های پلیس در این میانه در اختیار ما می‌گذارد.



آیا آنگونه که پاره‌ای منابع تاریخی گزارش داده‌اند، وضعیت امنیت و انتظام پایتخت تا پیش از پیدایش نظمیه نوین در دوره ناصرالدین شاه قاجار مناسب بوده است؟

بر اساس گزارش‌های پاره‌ای از جهانگردان اروپایی در ایران همچون ادوارد پولاک اتریشی، ناامنی در میانه‌های دوره قاجار زیاد نبوده است. بیگلربیگی یا کلانتر، تامین امنیت و نظم شهرهای ایران در روزگاران دور را برعهده داشتند. اینها نمایندگانی در محله‌های شهرها می‌گماشتند. هینریش بروگش- نایب سفیر پروس در ایران- در سفرنامه‌اش می‌نویسد: «بعضی از دکان‌ها هم در این ساعت از روز [ظهر] یک توری نخی جلوی دکان خود آویزان می‌کنند و این علامت آن است که دکان‌دار پی کاری رفته است و در دکان کسی نیست و در حقیقت او اثاث و اجناس خود را به انصاف مشتری‌ها واگذار کرده است».


بدین‌ترتیب چه نیازی موجب گرایش حکومت و شخص شاه به راه‌اندازی ساختار جدید پلیس شد؟

ناصرالدین‌شاه در سفر دوم خود به فرنگ به سال 1295قمری، کنت آنتوان دومونت فرت را با هدف اصلاح ساختار نظمیه و پدیدآوردن نظمیه به سبک اروپایی به‌کار گرفت. کنت 12سال در ایران به‌ این ‌کار اشتغال داشت. او 400نیرو برای نظمیه یا پلیس در محله‌های تهران به‌کار گماشت. هر محله یک رئیس و نایب‌رئیس داشت که موظف بودند امنیت شهر را نگه دارند.


کوشش این افسر اتریشی گویا ساختاری منظم برای پلیس پایتخت پدید آورد؟ 

کنت دومونت فرت کتابچه «قانون نظمیه و امنیه بلدیه» را به سال 1296قمری نوشت که نخستین رساله و قانون پلیس در تاریخ ایران به شمار می‌آید. او این سند را به امضای شاه رساند. وظیفه‌هایی که او در این کتابچه برای افراد نظمیه درنظر گرفت، بسیار گسترده بود. گردآوری اطلاعات و جلوگیری از بی‌نظمی و بی‌عدالتی، جلوگیری از دزدی، منازعه، فساد، شرارت و قلب سکه، تحقیق درباره علت‌های پیدایش بیماری‌ها و قحطی، وساطت در حل دعواها، جلوگیری از آلوده‌شدن گذرها و کوی‌ها، نظارت بر شیوه ساخت بناها و تامین نظم و روشنایی کوچه‌ها، پاره‌ای از وظیفه‌هایی بود که بر دوش نظمیه گذاشته شده بود. کار گردآوری اطلاعات، گاه به دخالت در زندگی روزمره و خصوصی مردم نیز کشیده می‌شد.


این آگاهی‌ها چگونه ثبت می‌شد؟

مأموران کنت گزارش‌هایی روزانه از رخدادهای محله‌ها تهیه کرده، به آگاهی و امضای کنت می‌رساندند.


گزارش‌های مأموران کنت، بیشتر در چه زمینه‌هایی دسته‌بندی می‌شد؟

گزارش‌های پلیس را در 3 بخش «شکایت‌های شخصی»، «گزارش‌های پلیس از جرائم» و «گزارش‌های جاسوسان کنت از رخدادهای شهر» می‌توان دسته‌بندی کرد.
باتوجه به ساختارهای سنتی جامعه ایران در آن روزگار و نبود نهادهای مدرن، گویا گستره اختیارات نظمیه بیشتر بخش‌های زندگی خصوصی‌ و اجتماعی مردم را دربرمی‌گرفت!
دقیقا! مردم باید خبرهای طلاق، مرگ، تولد و حتی سفر درازمدت به بیرون از پایتخت را به آگاهی مأموران نظمیه می‌رساندند. مأموران نظمیه حتی بر نقشه ساختمان خانه مردم نیز باید نظارت می‌کردند.


این وظیفه‌ها در کتابچه کنت مشخص شده اما آیا واقعا به اجرا درمی‌آمده است؟

البته مشخص نیست که همه این فرایندها کامل اجرا می‌شده یا خیر اما گزارش‌های آنها در کتابچه‌های هرمحله ثبت شده است.
یکی از نکته‌های جالب سند بنیادین فعالیت مأموران نظمیه درنظرگرفتن مجازات برای جرائم گوناگون بوده است.
همین‌گونه است؛ مثلا نزاع در مکان‌هایی چون قهوه‌خانه برپایه قانون کنت از 2 روز تا یک‌ماه حبس و از یک تا 10تومان جریمه داشت. دعواها گاه در گذرها و کوی‌ها رخ می‌داد و اگر پلیس اتفاقی یا بر پایه گزارشی، از آن آگاه می‌شد می‌کوشید با وساطت طرف‌های دعوا را آشتی دهد.


 آیا گستره فعالیت مأموران پلیس همه جامعه را دربرمی‌گرفت؟

خیر، استثناهایی هم وجود داشت. کارهای مربوط به اقلیت‌های مذهبی و غیرایرانیان به وزیر خارجه و مسئله‌های نظامی و سربازها به رئیس فوج‌شان واگذار و مربوط می‌شد.
هنگام خواندن گزارش‌های روزانه مأموران درمی‌یابیم که آنها حتی به درگیری‌های خُرد خانوادگی همچون دعوای زن و شوهرها نیز ورود و رسیدگی می‌کردند.

همین ورود و البته ثبت گزارش‌ها آگاهی‌های ارزشمندی در زمینه تاریخ اجتماعی به ما رسانده است. یکی از نکته‌های جالب گزارش‌های نظمیه، آگاهی پلیس‌های کنت از درگیری‌ها و نزاع‌های خانوادگی بود که گاه به دخالت یا وساطت آنان می‌انجامید. پلیس بدین‌ترتیب می‌توانست جلوی بسیاری از خشونت‌های فردی و گروهی را بگیرد.


شیوه رسیدگی به جرائم و تخلفات چگونه بود؟ 

یک کلانتر در میان افراد کنت بود که قاضی اتاق محاکمه‌ها به شمار می‌آمد؛ البته رئیس محله برپایه گزارش‌های پلیس چنین نقشی را برعهده داشت. از آنجا که در آن زمان دادگاه مدنی و نظام نوین قضایی وجود نداشت، پلیس، مجرمان را یا خود محاکمه می‌کرد یا به محضر شرع ارجاع می‌داد.


شما گزارش‌های نظمیه در آن دوره را به لحاظ آماری بررسی کرده‌اید. برپایه این پژوهش چه تصویری از جرائم مردم پایتخت در میانه‌های دوره قاجار می‌توان داشت؟ 

گزارش‌های مأموران نظمیه در یک دسته‌بندی کلی، دزدی، زدوخورد، اختلافات خانوادگی، اختلافات مالی و نزاع مالک و مستأجر را مهم‌ترین جرائم و تخلفات اجتماعی رخ‌داده در میانه‌های عصر قاجار نمایانده است. دزدی برپایه آنچه در گزارش‌ها آمده با 389مورد در نخستین رده تخلفات و جرائم جای می‌گرفته و پس از آن زدوخورد با 278مورد بوده است. اختلافات مالی با 139مورد و اختلافات خانوادگی با 136مورد پس از اینها بوده و سرانجام نزاع مالک و مستأجر با 52مورد در پایین این دسته‌بندی نشسته است.


دزدی‌ها چگونه بوده؟ سازمان‌یافتگی و گونه‌ای تبهکاری در این زمینه به چشم می‌خورد؟

نه، این‌طور نبوده است. بیشتر دزدی‌ها اندک و خُرد بود و میان طبقه‌ها و قشرهای پایین‌دست شهر رخ می‌داد. دزدها در بیشتر زمان‌ها غیرحرفه‌ای و بدون پیشینه بوده‌اند. دزدی‌ها بیشتر در خانه‌های مسکونی و حمام از سوی همسایه‌ها و خویشاوندان رخ می‌داد. دزدها گاه کودک بودند. کوچکی تهران یکی از بسترهایی بود که موجب می‌شد دزدها، به‌ویژه بیشتر با یاری اهالی محله‌ شناسایی شوند. جالب اینجاست که به‌دلیل نبود نام خانوادگی پس از نام کوچک افراد، مأموران نظمیه، شغل، پیشه و جایگاه اجتماعی آنها را در همه گزارش‌ها آورده‌اند. اینگونه می‌توان دریافت بیشتر جرائم و تخلفات را چه طبقه‌های اقتصادی- اجتماعی‌ای انجام می‌داده‌اند.

آنگونه که گزارش‌ها نشان می‌دهد فراش‌ها، مهترها، موزیکان‌چی‌ها، توپچی‌ها، قورخانه‌چی‌ها، سرباز‌ها و نایب‌های اصطبل در دسته کسانی به شمار می‌آمدند که الواطی و هرزگی بیشتری از آنها سرمی‌زد. این پدیده در میان کاسب‌ها اندک بود. معمولا جرمی همچون قتل در گزارش‌ها نمی‌بینیم اما در برابر، قلب سکه و جعل اسکناس به چشم می‌خورد که گویا مجازاتی سنگین هم داشته است.

قتل عمد اندک و به میزان 4درصد از مرگ‌های گزارش‌شده بود. جعل اسکناس و قلب سکه، جرمی کم‌شمار اما مهم بود و مجازاتی سنگین‌تر برای آن درنظر می‌گرفتند. برپایه کتابچه قانون کنت، کسی که پول مملکت یا کشورهای دیگر را قلب می‌کرد، از 10تا 25سال با زنجیر بر گردن زندانی می‌شد.


مجموع «گزارش‌های نظمیه از محلات طهران» در میانه سال‌های 1303تا 1305قمری چه نمایی از وضعیت جرائم و البته کارکرد نظمیه نوین در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار پیش روی می‌گذارد؟

تهران در آن روزگار شهری نسبتا آرام به‌نظر می‌آمد. بر پایه آنچه این گزارش‌ها نشان می‌دهد پلیس در برپایی نظم و امنیت پایتخت، جایگاهی تأثیرگذار داشت و اگر در جامعه حضور نمی‌داشت مردم خود در مقام دفاع از حقوق خویش به نزاع و درگیری روی می‌آوردند. این می‌توانست زمینه را برای گسترش جرائم و قتل و خونریزی فراهم آورد. پلیس و نظمیه در دوره کنت در حل دعواها و اختلاف‌ها و دستگیری مجرمان، به‌ویژه دزدان، نقشی پررنگ داشت هرچند نمی‌توانست امنیت کامل را برپا دارد. اما کارشکنی‌های بسیاری در کار نظمیه انجام می‌پذیرفت. اشخاص بانفوذ و پاره‌ای دولتمردان خلاف‌هایی مرتکب می‌شدند که افراد کنت نمی‌توانستند آنها را مجازات یا تنبیه کنند.


بخشی مهم از کتابچه کنت در شرح وظایف و اختیارهای نظمیه، به طبقه نوکران اشاره دارد که البته با توجه به فراوانی آنها در جامعه ایران عصر قاجار طبیعی به‌نظر می‌رسد. پلیس گویا نظارتی کامل بر آنها داشت؟

5 فصل از 58فصل کتابچه قانون کنت به نوکران بازمی‌گردد؛ کسانی همچون قهوه‌چی، آبدار، پیشخدمت، خادم اتاق، آشپز، شربت‌دار، مهتر، جلودار، کالسکه‌چی، ناظر، باغبان و همه کسانی که خدمت شخصی می‌کردند. ارباب وظیفه داشت نوکر را وادارد کتابچه‌ای دربرگیرنده آگاهی‌هایی «برای تکمیل بصیرت و دانایی دایره پلیس به حالت اشخاص» از پلیس بگیرد. جمعیتی بزرگ، نزدیک به 25درصد از ساکنان تهران در آن دوره از طبقه نوکران بودند. نوکری برپایه نوشته‌های نجم‌الملک، شغلی پست به شمار می‌آید اما همواره روبه‌افزایش بود. پلیس نوکران را مسئول خانه و اثاث ارباب می‌دانست و به کارهای آنها توجه می‌کرد. نمونه‌هایی از تخلف‌ها و جرائم نوکران در گزارش‌های پلیس ثبت شده؛ مثلا دزدی‌ها زیاد اما اشیای دزدی ناچیز بوده است. ارباب‌ها بدرفتاری‌هایی هم با نوکران می‌کردند که در گزارش‌های پلیس روایت شده است. دزدی شاگرد از استاد نیز در گزارش‌ها زیاد به چشم می‌آید. اختلاف‌های مالی منجر به زدوخورد در کوچه‌ها و گذرها، بخشی از گزارش‌های پلیس را دربرمی‌گرفته است.

این خبر را به اشتراک بگذارید