• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
سه شنبه 11 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 14408
+
-

بازخوانی مهم‌ترین ویژگی جامعه مهدوی از نگاه دکتر ابراهیم شفیعی‌سروستانی

در جست‌وجوی عدالت گمشده

نیمه شعبان
در جست‌وجوی عدالت گمشده

عیسی محمدی

برخی مفاهیم و ایده‌ها هستند که همیشه برای آدمیان کشش داشته‌اند؛ یعنی آدمی هرقدر از آنها صحبت کند سیر نمی‌شود و می‌خواهد که بیشتر و بهتر درباره آنها فکر کند و سخن بگوید. بخشی از هنر و ادبیات نیز به بازآفرینی این مفاهیم اختصاص یافته است. عدالت و قسط و عدل از این ‌دست مفاهیم زیبای ازلی- ابدی است که همیشه و همه‌جا برای آدمی خوشایند بوده است؛ یک امر دینی که منحصر به مکتب اسلام هم نیست و چون فطری است خوشایند همه آدمیان است. به همین نسبت مهدویت را باید یک اتفاق و ایده جهانی و فطری بدانیم؛ امری که هرکسی در هر جای دنیا اگر با جنبه‌های مختلف آن به‌خوبی آشنا شود درست همان‌طور که دلباخته عدل و قسط و آزادی مشروع می‌شود دلباخته آن نیز خواهد شد؛ چراکه مهدویت نه‌تنها قسط و عدل را به‌طور کامل درون خودش دارد بلکه نیازهای کامل دیگر یک جامعه انسانی را هم پاسخ می‌گوید. درباره نسبت مهدویت و عدالت با ابراهیم شفیعی‌سروستانی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.  
دکتر شفیعی سروستانی، نویسنده و پژوهشگر حوزه مهدویت و عضو هیأت‌علمی دانشگاه قرآن و حدیث است و بارها نیز به‌عنوان پژوهشگر نمونه انتخاب شده است.


 شاید صحبت از مهدویت کمی کلی و انتزاعی به‌نظر برسد؛ پس بهتر است درباره مشخصه‌های عینی و قابل لمس این گفتمان صحبت کنیم تا به تصویری واضح، کامل و عینی برسیم. مهم‌ترین شاخصه یک جامعه مهدوی  چیست؟

بحث از جامعه‌ای آرمانی که در آن به همه نیازهای آدمی پاسخ داده شود از دیرباز مطرح بوده است؛ خاص مذهبی‌ها و مسلمانان هم نبوده؛ فلاسفه و کارشناسان دیگر حوزه‌ها هم به آن پرداخته‌اند. البته جامعه آرمانی و آرمانشهر و اتوپیای مطرح‌شده توسط فلاسفه و... غالبا بر مبنای توهم و غیرمستند بوده است اما جامعه آرمانی مهدوی مطرح‌شده در اسلام با تکیه بر آموزه‌های الهی و براساس شناخت کامل خداوند از طبع و ویژگی‌ها و نیازهای آدمی بوده؛ به همین دلیل یک طرح خیالی و بی‌ربط با حقایق و واقعیت‌های آدمی و دنیا نیست. مهم‌ترین ویژگی جامعه مهدوی- که طرح الهی برای انسان است- از بین رفتن همه جنبه‌ها و زمینه‌های ستم و برقراری عدالت در همه جنبه‌های فردی و اجتماعی آن است.


 برچه اساسی ادعا می‌شود که مهم‌ترین ویژگی این جامعه، عدل و داد- چه در جنبه‌های فردی و چه در جنبه‌های اجتماعی آن- است؟

اگر روایات شیعه و اهل سنت درباره ظهور حضرت‌مهدی‌(عج) را به‌طور خلاصه مرور کنید به این نتیجه می‌رسید که برپا داشتن قسط و عدل و نابودی جور و ستم مهم‌ترین بخش مهدویت است. مولف کتاب منتخب الأثر در منابع شیعه و اهل سنت بررسی کرده و بیش از 150حدیث با این مضمون پیدا کرده است که حضرت‌مهدی(عج) زمین را پس از آنکه از جور و ستم پر شده باشد از عدل و عدالت پر می‌کند.


 به یکی دو مورد از این احادیث اشاره می‌کنید؟

بله، پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «شما را به مهدی بشارت می‌دهم. او در زمانی که مردم گرفتار اختلاف، درگیری و آشوب‌ها هستند در امت من برانگیخته می‌شود و جهان را از عدالت و برابری پر می‌سازد همچنان‌که از ستم پر شده بود.» (احمد بن‌حنبل، المسند، بیروت، دارالفکر، بی‌تا، ج3، ص 37). از امام محمدباقر(ع) نیز نقل شده که «پدرم از پدرش و او از پدرانش برای من نقل کردند که رسول خدا- درود و سلام خدا بر او باد- فرمود: امامان پس از من  12نفرند به تعداد نقبای بنی‌اسرائیل. 9 نفر از آنها از نسل حسین- درود خدا بر او باد- هستند و نهمین آنها قائم ایشان است. او در آخرالزمان به پامی‌خیزد و زمین را از عدل پر می‌سازد پس ‌از آنکه از ستم و بی‌عدالتی پر شده بود.» (محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، چاپ سوم: بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1403ق، ج 36، ص 359، ح 228).

 
چرا هم در ادبیات دینی و هم در موضوع مهدویت، این‌قدر روی ظلم‌ستیزی تاکید و حساسیت وجود دارد؟

تعریف عدالت که تقریبا مشخص است که گفته‌اند «وضع‌الشیء فی‌موضعه‌المناسب له؛ قرار دادن هر چیز در جایگاه مناسب آن.» حتی حضرت امیر علیه‌السلام عدالت را مصلحت عام دانسته‌اند. طبیعی است که با چنین رویکردی در یک جامعه عادلانه، همه‌چیز در جای درست خواهد بود و همه مناسبات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همان‌طور خواهد بود که باید باشد. در چنین فضایی زمینه رشد و تعالی انسان و به منصه ظهور رسیدن توانمندی‌ها و استعدادهایش فراهم خواهد بود؛ هم در جنبه‌های مادی و هم در جنبه‌های معنوی. در چنین فضایی هر کس به جایگاهی که شایستگی‌اش را دارد، خواهد رسید. به همین دلیل است که عدالت و گسترش آن در جامعه، از نگاه حضرت امیر علیه‌السلام باید مهم‌ترین دغدغه حاکمان و متولیان حکومت و جامعه باشد. مقام معظم رهبری نیز طی سخنرانی خود در جمع فرماندهان نیروی انتظامی در تیرماه 1376 اشاره کرده‌اند که «نظام اسلامی، نظام عدالت است. شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویت درآخرالزمان هستید و الان حدود 1200 سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظارظهور مهدی موعود- عجّل‌الله تعالی فرجه الشریف و جعلنا‌الله فداه- است، چه خصوصیتی برای آن بزرگوار ذکر می‌کنید؟ «اَلَّذِی یمْلَأُ‌الله بِه الاَرضَ قِسْطا وَ عَدْلاً» نمی‌گویید که «یمْلَأُ‌الله بِه الاَرضَ دِینا». این نکته خیلی مهمی است. چرا به این نکته توجه نمی‌کنیم؟ اگرچه قسط و عدل متعلق به دین است اما هزار سال است که امت اسلامی برای قسط و عدل دعا می‌کند و این نظام اسلامی که به‌وجود آمده است، نخستین کارش اجرای قسط و عدل است. قسط و عدل، واجب‌ترین کارهاست. ما رفاه را هم برای قسط و عدل می‌خواهیم. کارهای گوناگون، مبارزه، جنگ، سازندگی و توسعه را برای قسط و عدل می‌خواهیم. برای اینکه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده بکنند و عده‌ای محروم و مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسان‌ها می‌توانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خود را به‌دست بیاورند. قسط و عدل، یک مقدمه واجب برای کمال نهایی انسان است. چطور می‌شود به این قضیه بی‌اعتنایی کرد؟». چنین تفسیرهایی در بیانات حضرت امام‌(ره) و دیگر چهره‌های شاخص صدر انقلاب نیز قابل مشاهده است. با توجه به چنین تفسیرهایی است که اهمیت و چرایی عدالت در مکتب اسلام و جامعه مهدوی را درک می‌کنیم؛ چرا که عدالت، مقدمات کمال و تعالی انسان‌ها را در همه زمینه‌ها فراهم می‌آورد.


 طبیعی است که دیگر مکاتب و شخصیت‌ها هم از آن صحبت می‌کنند و موضوعی نیست که خاص ما باشد. چرا باید بین عدالت مهدوی و عدالت غیراسلامی و غیرمهدوی فرق قائل بود؟ ساده‌تر می‌پرسم: مزیت‌های نسبی عدالت مهدوی و اسلامی چیست که دیگران را وادار می‌کند به این نوع از عدالت و قسط و داد گرایش پیدا کنند؟

مزیت نسبی عدالت موعود، دامنه، گستره و ژرفای بی‌نظیر آن است. در نگاه اسلامی و مهدوی، ستم به سه مفهوم به‌کار رفته است؛ ستم به‌معنای کفر و شرک نسبت به خدا، ستم به‌معنای گناه و عصیان که نوعی ستم به‌خود است و ستم به مفهوم تجاوز به حقوق دیگران. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «بدانید که ستم سه گونه است: ستمی که هرگز آمرزیده نشود و ستمی که بازخواست شود و ستمی که بخشوده است و بازخواست نشود. آن ستمی که هرگز آمرزیده نشود شرک به خداست. خدای تعالی گوید: «مسلما خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمی‌بخشاید» و ستمی که آمرزیده شود ستم بنده است به‌خود به ارتکاب برخی کارهای ناشایست و ستمی که بازخواست می‌شود، ستم کردن مردم بر یکدیگر است». به همین نسبت، عدل هم جنبه‌های مختلف و گسترده‌ای دارد و صرفا عدالت اجتماعی را شامل نمی‌شود.

 اتفاقا به جای خوبی رسیدیم که برایم سوال بود. وقتی صحبت از عدالت می‌شود همه یاد جنبه‌های اجتماعی و عمومی و حکومتی‌اش می‌افتیم. شما ولی در پاسخ‌های قبلی به جنبه‌های فردی عدالت هم اشاره کردید که شاید کمی برای مخاطب عام گیج‌کننده باشد.

به همین نسبت است که اشاره می‌کنم عدالت از نگاه مهدوی و اسلامی کامل‌تر و جهان‌شمول‌تر است و صرفا به جنبه‌های زندگی اجتماعی آدمی ختم نمی‌شود. این عدالت گسترده شامل جنبه‌های رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خود و رابطه انسان با دیگران نیز هست. در روایات اسلامی می‌بینیم وقتی از ظلم‌ستیزی حضرت‌مهدی‌(عج) صحبت می‌شود در واقع همه جنبه‌های این ظلم‌ستیزی را مدنظر قرار می‌دهند. نتیجه‌اش می‌شود اینکه آن حضرت، نه‌تنها ظلم‌های اجتماعی و عمومی را ریشه‌کن می‌کنند بلکه انحرافات اخلاقی و اعتقادی و فردی را هم اصلاح می‌کنند تا زمینه رابطه انسان با خود و خدا نیز اصلاح شود، چون تا وقتی رابطه انسان با خود و خدا اصلاح نشود هرگونه عدالتی که اجرا شود قابلیت از بین رفتن دارد ولی اگر این مجموعه با هم دیده شود عدالت اجتماعی برقرارشده نیز ماندگار خواهد بود.


یکی از بحث‌های مهم دیگری که در حوزه مهدویت مطرح می‌شود جهان‌شمول بودن آن است؛ یعنی همه دنیا با تمام وسعت آن، مشمول این عدالت فردی و اجتماعی و گسترده خواهد شد. شاید درک این نکته کمی مشکل باشد. چطور این امر ممکن است؟

اگر روایات مرتبط را بررسی کنیم متوجه می‌شویم که در عصر آن حضرت، جهان با همه وسعتش ذیل عدل مهدوی قرار خواهد گرفت و هیچ نقطه‌ای در جهان از این عدالت بیرون نخواهد ماند. در روایات آمده که جهان، همان‌طور که پر از ستم و ظلم شده پر از عدالت خواهد شد. در بخشی از روایات، اشاره‌شده که با ظهور حضرت موعود(عج) همه زمین زنده می‌شود و زندگی دوباره پیدا می‌کند. یعنی ستم کم‌کم دنیا را به جسدی بی‌جان تبدیل می‌کند و وقتی اهل دنیا، عدالت و قسط واقعی را ببینند به‌طور فطری به آن گرایش پیدا می‌کنند و در مقابلش مقاومت نخواهند کرد. از سوی دیگر چون عدالت مهدوی به عدالت‌های فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، قضایی، سیاسی و... هم ختم می‌شود کشش بیشتری برای مردم ایجاد خواهد کرد. به‌طور مثال امام‌محمدباقر(ع) در زمینه عدالت اقتصادی می‌فرمایند: «... او بخشش‌هایش را دو بار در سال بر مردم ارزانی می‌دارد و در هر‌ماه دوبار به آنها روزی می‌دهد. او میان مردم چنان برابری ایجاد می‌کند که هیچ نیازمند زکاتی یافت نمی‌شود. صاحبان زکات با زکات‌های خود به سوی مستمندان از شیعیان او روی می‌آورند ولی آنها از پذیرش زکات خودداری می‌کنند. پس صاحبان زکات، زکاتشان را در همیان می‌گذارند و در خانه‌های مستمندان می‌گردانند و به آنها عرضه می‌کنند ولی آنها می‌گویند: ما را نیازی به درهم‌های شما نیست... همه اموال اهل دنیا، چه [آنها که] از دل زمین [به دست می‌آید] و [چه آنها که] از روی زمین [حاصل می‌شود] نزد او جمع می‌شود. پس او به مردم می‌گوید: بیایید به سوی آنچه در راه [به‌دست آوردن] آن، پیوندهای خویشی را گسستید، به ناحق خون ریختید و به محارم دست یازیدید. پس او چنان بخششی به مردم ارزانی می‌کند که پیش از آن هیچ‌کس ارزانی نداشته است». با وجود چنین جامعه و آرمانشهری طبیعی است که هیچ مقاومتی در پذیرش آن حضرت و حکومت جهانی وی وجود نداشته باشد. به همین دلیل است که در حدیثی دیگر از حضرت پیامبر(ص) آمده است: «امت مهدی به سوی او پناه می‌برند چنان‌که زنبوران عسل به ملکه خود پناه می‌آورند. او زمین را از عدالت پر می‌سازد همچنان‌که از ستم انباشته شده بود تا مردم آن‌گونه شوند که در آغاز [آفرینش] بودند».


 پس به نوعی می‌توان این عدالت را سلسله‌جنبان دیگر جنبه‌های مثبت یک حکومت کامل دانست؟

در فرهنگ مهدوی باید عدالت را مظهر همه خوبی‌ها بدانیم و ستم را نماد و نماینده همه بدی‌ها. وقتی حکومت حضرت‌مهدی‌(عج) عدالت را اجرایی می‌کند در واقع به‌طور جامع همه هدف‌هایی را که می‌توان برای یک جامعه اسلامی و آرمانشهر تصور کرد عملیاتی می‌کند. به همین دلیل است که در ابتدا گفتم و در انتها نیز ذکر می‌کنم که بیش از هر چیز بر عدالت‌پروری و ظلم‌ستیزی آن حضرت و حکومت جهانی‌اش تاکید شده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید