• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
دو شنبه 27 آذر 1396
کد مطلب : 1369
+
-

لذت تماشای مستند‌های بین‌المللی بر پرده

یادداشت‌ روز هفتم جشنواره سینما‌ حقیقت

جشنواره یازدهم سینماحقیقت هم به پایان رسید. روز آخر این جشنواره با نمایش دوم تعدادی از فیلم‌ها همراه بود و حالا که شما این سطور را می‌خوانید، برندگان جوایز جشنواره هم مشخص شده‌اند؛ جوایزی که هرچند بستگی مستقیم به هیأت انتخاب و سلیقه افراد عضو این هیأت دارد اما در هیچ جشنواره‌ای گریزی از بحث کردن و نظر دادن درباره جوایز نیست. آخرین گزارش از جشنواره فیلم‌های مستند سینماحقیقت فرصت خوبی است برای نوشتن از فیلم‌های خارجی.

تماشای گلچینی از بهترین مستندهای سال روی پرده از امتیازهای این جشنواره است؛ مستندهایی که در قالب فیلم‌های بخش مسابقه بین‌الملل، نمایش‌های ویژه و بخش‌های دیگر مثل مرور بر سینمای دانمارک یا ویترین جشنواره سینمادورئل فرانسه به نمایش درمی‌آیند. در گزارش روز سوم از 2فیلم «رادیو کوبانی» و «سیب‌زمینی، کلم‌پیچ و...» گفتیم. در بخش نمایش‌های ویژه فیلم‌هایی هم وجود داشت که در یک سال اخیر در اخبار جشنواره‌ها زیاد مطرح بودند؛ فیلم‌هایی با ویژگی‌های پررنگ هنری و تجربی.

«خانم فانگ» از این دسته است؛ فیلمی با رویکردی بسیار رادیکال که تماشاگری صبور می‌طلبد. وانگ بینگ، کارگردان چینی، مرگ یک پیرزن فقیر و کشاورز در جنوب‌شرقی چین را دستمایه فیلم خود قرار داده است. خانم فانگ هوش و حواس خود را از دست داده است. چشم‌هایش باز است، دهانش بسته نمی‌شود اما دیگر هوشیار نیست و زندگی نباتی دارد. خانواده او که در یک اتاق بزرگ همه با هم زندگی می‌کنند، کاری از دست‌شان ساخته نیست. می‌روند و می‌آیند و درباره اینکه زمان مرگ مادربزرگ رسیده یا نه حرف می‌زنند. فیلم زمانی طولانی به‌صورت و اندام پیرزن خیره می‌شود و تنها زمانی که از او دوری می‌کند در زمان مرگ است. «خانم فانگ» نمونه‌ای است از آنچه در دنیای آرتیستیک سینمای مستند دنیا می‌گذرد. 

این فیلم، در حضور فیلم‌های داستانی، برنده جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره لوکارنو شده است و نقدهای زیادی بر آن نوشته شده گرچه مخالفان زیادی هم دارد. «نمی‌دانی چقدر دوست دارم» از فیلمساز نام‌آشنا، پاول لوژینسکی لهستانی هم از دیگر فیلم‌هایی است که رویکردی رادیکال را  در فرم بصری و روایی انتخاب کرده است. یک مادر و یک دختر، روبه‌روی یک روانشناس نشسته‌اند و درباره مشکل خود حرف می‌زنند. فیلم از نماهای درشت صورت این سه نفر تشکیل شده و هر عنصر دیگری جز این 3صورت را حذف کرده است و با تدوین نماهای آنها 4جلسه مشاوره را به نمایش می‌گذارد. اتفاق ویژه اما پس از تمام شدن فیلم است؛ جایی که پیچش اصلی فیلم در چند جمله زیرنویس می‌شود؛ چند جمله‌ای که باید حتما در انتهای فیلم آنها را بخوانید.

«69دقیقه از 86روز» کار اگیل هاسک لارسن، فیلمساز نروژی دقیقا همان چیزی است که در نامش آمده است. فیلم 69دقیقه است و 69دقیقه از سفر 86روزه یک خانواده پناهجوی سوری را به مقصد سوئد و از دریچه زاویه دید کودک خردسال خانواده نشان می‌دهد؛ کودکی که متوجه نیست چرا در چادر زندگی می‌کنند، با چه سختی‌هایی سوار قطار می‌شوند و از مرزها عبور می‌کنند.  این مستند هم در جشنواره‌ها بسیار موفق بوده است. پناهجوها موضوع اول اروپا هستند. فیلم با این موضوع همدلانه  مواجه می‌شود و با همراهی کودک نگاهی انسانی را تبلیغ می‌کند و فرم بصری ساده و در عین حال ضدجریان روز دارد.  

این خبر را به اشتراک بگذارید